نخستین واکنشهای منتقدان ایرانی به فیلم تاره برادران کوئن: یک وسترن دیدنی: حداقل چیزی که از سازندگاناش انتظار داشتیم
نگاهی به فیلم شهامت واقعی، جدیدترین فیلم جوئل و ایتان کوئن.این دومین بار است که برادران کوئن کتابی را منبع اقتباس فیلم خود قرار میدهند که قبل از آن خود منبع اقتباس فیلمی مهم و جریان ساز بوده است. در سال 2004 بود که برادران کوئن فیلم قاتلین پیرزن را با بازی تام هنکس ساختند، فیلمی که در واقع اقتباسی از داستان ویلیام راس بود و نه بازسازی فیلم معروف و البته درخشان الکساندر مکندریک که در سال 1955 و با بازی الک گینس در نقش اصلی به نمایش درآمد. نتیجه جهان بینی متفاوت مکندریک و برادران کوئن، منجر به تفاوت آشکار لحن و رویکرد دو فیلم ساخته شده بر اساس داستان مشهور ویلیام راس شد. این تفاوت البته چندان هم مورد استقبال قرار نگرفت و بسیاری از منتقدان، فیلم برادران کوئن را به خاطر دور افتادن از نسخه مکندریک و تغییرات شخصیتها و لحناش نسبت به فیلم اول مورد انتقاد قرار دادند، در حالی که فیلم برادرها اصلا قرار نبود شبیه فیلم مکندریک باشد و قصد آنها از اقتباس دوباره از داستان راس، نه فاقد ارزش دانستن نسخه قدیمی، بلکه درک پتانسیل داستان راس برای به تصویر کشیدن یک فیلم کمیک و با مزه در زمانه پست مدرن بود.
حالا این اتفاق بار دیگر رخ داد و برادران کوئن رمان چارلز پورتیس را منبع اقتباس فیلم جدید خود قرار دادند، در حالی که در سال 1969 فیلمی با همین عنوان شهامت واقعی به کارگردانی هنری هاتاوی و با بازی جان وین (که برای آن یک اسکار هم گرفت)، رابرت دووال و دنیس هاپر بر اساس رمان پورتیس ساخته و به یکی از وسترن مهم دهه 60 هم تبدیل شده بود. کوئنها قبل از اکران فیلم بارها متذکر شدند که فیلم آنها نه بازسازی فیلم هاتاوی، بلکه روایت شخصی آنها از رمان پورتیس است. کوئنها معتقد بودند که نسخه هاتاوی به اندازه کافی بامزه و خشن نبوده و همین باعث شده آنها به فکر اقتباس دوباره از رمان پورتیس بیافتند.
شهامت واقعی یک وسترن دیدنی است، سرگرم کننده و جذاب. شخصیتها درست پرداخت شدهاند و راجر دیکنز (مدیر فیلمبرداری محبوب کوئنها) اینبار هم کارش را به بهترین شکل انجام داده است. همانطور که انتظار میرفت فیلم از طنز خاص آثار کوئنها تهی نیست و علاوه بر همه اینها بازیهای بسیار حساب شده و درخشانی دارد. جف بریجز، که یکی از بهترین بازیهای عمرش را در نقش «دود» در فیلم لبوفسکی کبیر همین برادران کوئن انجام داده است، در قالب مارشال الکلی، روستر کاگبرن، به راحتی میتواند در بین کاندیدهای اسکار نقش اول مرد قرار بگیرد و از آن طرف مت دیمون هم در نقش لابوئف، کابوی تگزاسی، همان است که باید باشد. جاش برولین هم که سه سالی است به خاطر بازی در فیلم جایی برای پیرمردها نیست برادرها دوباره احیا شده در همان مدت زمان اندک حضورش در فیلم قابل قبول ظاهر میشود. اما برگ برنده هایلی استاینفلد است که در نقش متی راس، دختر 14 ساله اما شجاع و جسور، بازی بسیار حساب شدهای از خودش ارائه میدهد. راس، که از میان تعداد بسیار زیادی داوطلب انتخاب شده، با بازی خوبش اصلا جلوی بازیگران با تجربهای چون بریجز و دیمون کم نمیآورد و این یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم است.
شهامت واقعی نشان میدهد که کوئنها چه قدر خوب وسترن میشناسند و انگار دیگر زمان آن رسیده بود که بعد از تجربههایی مثل فارگو و جایی برای پیرمردها نیست سراغ ساخت یک وسترن خالص بروند. اما شهامت واقعی فراتر از این نمیرود، ساخت یک فیلم کامل و جذاب دیگر برای کوئنها کار ویژهای به حساب نمیآید. بهتر بگویم، اگر در این فیلم دنبال مولفههای آشنای سینمای کوئنها میگردید، چیز چندانی نصیبتان نمیشود. و شاید همین نکته است که تجربه دیدن این فیلم را مانند تجربه دیدن فیلمهایی چون، یک مرد جدی، ای برادر کجایی، لبوفسکی کبیر، فارگو، بارتن فینک و یا گذرگاه میلر هیجان انگیز و شوقآور نمیکند. شهامت واقعی لذت بخش است، اما آنطور که از یک فیلم کوئنی اصیل انتظار داریم درگیرمان نمیکند و به وجدمان نمیآورد. شاید ساخت چنین فیلم کم نقصی برای خیلی از کارگردانها موفقیت بزرگی به حساب میآید، اما برای کوئنها نه. ما از برادرها انتظار داریم فیلمی را ببینیم که مطمئنیم هیچ کارگردان دیگری قادر به خلق آن نیست، از دنیای منحصر به فرد برادران نابغه در این فیلم تنها شبحی دیده میشود و همین. با این وجود شهامت واقعی قطعا یکی از بهترینهای سال 2010 است و علت مورد استقبال قرار نگرفتنش در فصل جوایز را میشود پای درخشش بی امان برادرها در چند سال اخیر دانست، انگار انجمنها و آکادمیهای مختلف دیگر حوصله تحویل گرفتن کوئنها را ندارند، با این وجود هنوز میشود امیدوار بود که فیلم در بین 10 کاندید اسکار بهترین فیلم امسال قرار بگیرد. بعد از تجربه لذت بخش دیدن شهامت واقعی منتظر فیلم بعدی برادرها میمانیم، فیلمی در حد و اندازهها لبوفسکی کبیر و یا یک مرد جدی، تکان دهنده و سرشار از نبوغ، همانی که همیشه از کوئنها انتظار داریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.