اگر نه گفتن را یاد بگیرد، مفید ترین هنر زندگی را فرا گرفته اید!
تا زمانی که انسان همنوعان خود را به چشم برادر و زندگی را به عنوان موهبتی مقدس نگاه نکند، زندگی دیگران را تباه کرده است.
در موسسه یا اداره ای که کارمند یا کارفرما هستید، از هوشتان استفاده کرده و سعی کنید همیشه یکسان رفتار نمایید و رفتارتان در عین صمیمیت و شوخ طبعی، سنگین و باوقار باشد. در این صورت است که جای شما همیشه در دل سایر اعضا خواهد بود.
اگر در کارتان ترقی و پیشرفت کرده یا ثروتمند شده اید، خودتان را گم نکنید. شاید شانس به شما فقط لبخندی زده باشد. پول، نوکر خوب و ارباب بدی است.
هر چه بیش تر سر وقت در محل کارتان حاضر باشید، بیش تر بر کارتان مسلط خواهید شد.
سحرخیزی اولین قدم در کار است. سحرخیزی و کامرانی مردان بزرگ نیز احتمالا مدیون گریه سحری نوزادانشان بوده است!
زمان واقعیتی است که بشر پیوسته در پی کشتن آن است اما سرانجام خود توسط زمان کشته می شود. با کارمندان اداره و همکاران تان، حتی اگر بسیار دوست و نزدیک هستید، زمان طولانی صحبت نکنید و بگذارید آنها به کارهای خودشان و مردم رسیدگی کنند.
آفرین بر کسی باد که وقتی چیزی برای گفتن ندارد، سکوت می کند. به دلیل اینکه شغل مساعد به دست آورده اید نباید هر طور که می خواهید رفتار کنید. به ملاقات های از پیش تعیین شده تان اهمیت دهید. این ساعات دیگر به شما تعلق ندارند. بهترین اصلاح طلبان تاریخ کسانی هستند که اصلاحات را از خودشان شروع کردند.
پاها و آرزوها را هرگز نباید از گلیم خود دراز تر کرد.
خانم ها در محل کار نباید کفش های پاشنه دار پر سر و صدا به پا کنند مخصوصا اگر کارشان به گونه ای است که باید مرتب در حرکت باشند. هر یک از ما آدم ارزنده ای می شدیم اگر نصف چیزی را که از دیگران توقع داشتیم خودمان انجام می دادیم.
به طور معمول آنکه صبر می کند به ظفر می رسد. مارگارت کادتی می گوید: «برای رسیدن به موفقیت در کار، مثل تمبر پست باش.
به یک مورد بچسب تا به مقصد برسی».
به جای ایراد گیری، باید چاره اندیشی کرد. اگر پس از سال ها فعالیت در محل کارتان رئیس با شما به تندی حرف زد چه باید بکنید؟
نه جواب او را تمام و کمال بدهید ونه سرتان را پایین بیندازید و برای همیشه محل کارتان را ترک کنید، عاقلانه این است که حق را به رئیس چند ساله تان بدهید که بتواند گاه از کار شما ایراد بگیرد.
به دل نگرفتن حرف های تند او بهترین راه برای شماست.
زندگی به ظاهر خیلی جدی تر از آن است که بخواهید درباره اش جدی صحبت کنید.
تا زمانی که انسان همنوعان خود را به چشم برادر و زندگی را به عنوان موهبتی مقدس نگاه نکند، زندگی دیگران را تباه کرده است.
در موسسه یا اداره ای که کارمند یا کارفرما هستید، از هوشتان استفاده کرده و سعی کنید همیشه یکسان رفتار نمایید و رفتارتان در عین صمیمیت و شوخ طبعی، سنگین و باوقار باشد. در این صورت است که جای شما همیشه در دل سایر اعضا خواهد بود.
اگر در کارتان ترقی و پیشرفت کرده یا ثروتمند شده اید، خودتان را گم نکنید. شاید شانس به شما فقط لبخندی زده باشد. پول، نوکر خوب و ارباب بدی است.
هر چه بیش تر سر وقت در محل کارتان حاضر باشید، بیش تر بر کارتان مسلط خواهید شد.
سحرخیزی اولین قدم در کار است. سحرخیزی و کامرانی مردان بزرگ نیز احتمالا مدیون گریه سحری نوزادانشان بوده است!
زمان واقعیتی است که بشر پیوسته در پی کشتن آن است اما سرانجام خود توسط زمان کشته می شود. با کارمندان اداره و همکاران تان، حتی اگر بسیار دوست و نزدیک هستید، زمان طولانی صحبت نکنید و بگذارید آنها به کارهای خودشان و مردم رسیدگی کنند.
آفرین بر کسی باد که وقتی چیزی برای گفتن ندارد، سکوت می کند. به دلیل اینکه شغل مساعد به دست آورده اید نباید هر طور که می خواهید رفتار کنید. به ملاقات های از پیش تعیین شده تان اهمیت دهید. این ساعات دیگر به شما تعلق ندارند. بهترین اصلاح طلبان تاریخ کسانی هستند که اصلاحات را از خودشان شروع کردند.
پاها و آرزوها را هرگز نباید از گلیم خود دراز تر کرد.
خانم ها در محل کار نباید کفش های پاشنه دار پر سر و صدا به پا کنند مخصوصا اگر کارشان به گونه ای است که باید مرتب در حرکت باشند. هر یک از ما آدم ارزنده ای می شدیم اگر نصف چیزی را که از دیگران توقع داشتیم خودمان انجام می دادیم.
به طور معمول آنکه صبر می کند به ظفر می رسد. مارگارت کادتی می گوید: «برای رسیدن به موفقیت در کار، مثل تمبر پست باش.
به یک مورد بچسب تا به مقصد برسی».
به جای ایراد گیری، باید چاره اندیشی کرد. اگر پس از سال ها فعالیت در محل کارتان رئیس با شما به تندی حرف زد چه باید بکنید؟
نه جواب او را تمام و کمال بدهید ونه سرتان را پایین بیندازید و برای همیشه محل کارتان را ترک کنید، عاقلانه این است که حق را به رئیس چند ساله تان بدهید که بتواند گاه از کار شما ایراد بگیرد.
به دل نگرفتن حرف های تند او بهترین راه برای شماست.
زندگی به ظاهر خیلی جدی تر از آن است که بخواهید درباره اش جدی صحبت کنید.
منبع : روزنامه مردمسالاری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.