۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

تاریخچه‌ی «بهاران خجسته باد» به مناسبت سالگرد انقلاب ضد سلطنتی ایران



تاریخچه‌ی «بهاران خجسته باد»  به مناسبت سالگرد انقلاب ضد سلطنتی ایران
هوشنگ رضوانی
سرود «بهاران خجسته باد» یادآور روزهای پیروزی انقلاب سال پنجاه و هفت در ایران است. این سرود که سرشار از شور و شوق پیروزی و یادآور سال‌های انقلاب است:
هوا دلپذیر شد گل از خاک بر دمید
پرستو به بازگشت زد نغمه امید
به جوش آمده‌ست خون درون رگ گیاه
بهار خجسته‌فام خرامان رسد ز راه

سرودی که در جنبش سبز سال گذشته در اذهان زنده شد و همچون سرود‌های «یار دبستانی من» و «همراه شو عزیز» دیگر بار بر زبان‌ها جاری شد و بر دل‌ها نشست.

 



گوشه‌گیری عبداله بهزادی و تولد بهار


شعر بهار را «دکتر عبدالله بهزادی» درستایش مبارزه و ایستادگی «پاتریس لومومبا»، رهبر انقلابی افریقا و خطاب به همسرش سرود. این شعر برای نخستین بار در هفته‌نامه‌ی «سپید و سیاه» در سال ۱۳۳۹ به چاپ رسید. در قسمتی از این شعر آمده است:

«به بانوی سوگوار، که در ماتم شهید
بنالید و زان نوا، دل عالمی تپید
بهاران خجسته‌ باد!»
نصرت‌الله نوح، نویسنده و شاعر معاصر در شرح خاطراتش می‌نویسد:

«اولین بار نام دکتر عبدالله بهزادی را از دهان عیسی عالمزاد بابلی شنیدم که همراه با برادرش مهندس ابراهیم و گروهی دیگر از شهرستان‌های مختلف ایران در زندان معروف به «زندان موقت شهربانی» که بعد‌ها «کمیته مشترک» نامیده شد، زندانی بودیم. اولین ماه‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود؛ در ساعات هواخوری توی حیاط زندان بود که روزی عیسی شعری خواند که به نظر ما جالب آمد. وقتی از او نام شاعر را پرسیدیم گفت: دکتر عبدالله بهزادی این شعر را سروده و تعریف کرد که او از رفقای ما بوده، ولی بعد از ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۲۷ دستگیر و زندانی شده و پس از آزادی به‌کار پزشکی خود پرداخته و کمتر در سیاست دخالت می‌کند.»

عبداله بهزادی گوشه‌نشینی را به فعالیت ترجیح داد، اما «بهاران خجسته باد» او سرنوشت دیگری پیدا کرد.


شعر بهار و کرامت دانشیان


بسیاری شعر این سرود را به «کرامت دانشیان»، مبارز انقلابی نسبت می‌دهند. عباس سماکار، نویسنده ایرانی در تبعید اما درکتاب «من یک شورشی هستم» توضیح می‌دهد:

«حوالی عید سال ۱۳۴۲، هنگامی که با کرامت از کلاس‌های سینما و تلویزیون برمی‌گشتیم و از دیدن شکوفایی بهار و ماهی‌های کوچک قرمز سفره‌ی هفت‌سین به وجد آمده بودیم، در خیابان نادری سر از کافه نادری در‌آوردیم تا کمی گپ زده و شعرهایی را که من نوشته بودم، برای کرامت بخوانم و زیبایی حوالی بهار را درون کافه‌ای کوچک جشن بگیریم. من شعر دکتر بهزادی را که از سپید و سیاه جدا کرده بودم خواندم. کرامت بسیار به وجد آمد و آن را یادداشت کرد. بار‌ها شعر را خواند و...»کرامت اله دانشیان در فروردین سال ۱۳۵۰ دستگیر شد. او شعر بهار دکتر بهزادی را به صورت «ترانه- سرود» درآورد.
شکر الله پاک‌نژاد نیز درخاطراتش می‌نویسد: «کرامت با مورس از پشت دیوارهای زندان می‌گفت: هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید / پرستو به بازگشت زد نغمه امید...» به این ترتیب سرود کرامت‌ دانشیان به سرود زندان تبدیل و درحافظه‌ی تاریخ به نام او ثبت شد.

شکوفا شدن بهاران خجسته باد

در بیست و نهم بهمن ماه سال ۵۷، «اسفندیار منفرد‌زاده» برای ترانه – سرود دانشیان (که کوتاه‌شده‌ی شعر بهزادی بود) در تالار اجتماعات مدرسه عالی تلویزیون، موسیقی‌ ساخت.‌‌ همان جایی که سال‌ها قبل دانشیان دانشجوی رشته کارگردانی آن بود. اما در آن زمان هم هنوز این ترانه چون امروز همه‌گیر نشده بود.

پس از اعدام دانشیان


در یک هفته فاصله میان خیزش بیست و دوم بهمن ۵۷ و هفته پس از آن‌که سالروز اعدام کرامت دانشیان بود، رفقای نزدیک او تصمیم گرفتند «بهاران خجسته باد» را به شکل دسته‌جمعی اجرا کنند. از آن میان «پدرام اکبری» و «حسن فخار» ترانه – سرود، را آن‌چنان که کرامت در زندان می‌خواند اجرا کردند. اسفندیار منفرد‌زاده که چندی قبل برای به ثمر نشستن آن سرود تلاش‌هایی را انجام داده بود، نت‌ها را بازنویسی کرد. اما به علت نبود امکانات فنی و یا ارکستر، تمامی ساز‌ها را به صورت تک‌نفره نواخت و آن‌ها را با یکدیگر میکس کرد. پس از میکس اصوات مختلف، چندین نفر به افراد همخوان سرود افزوده شدند. کسانی چون علی برفچی ابوالفضل قهرمانی، فرهاد مافی، حسن فخار، پدرام اکبری و خود منفرد‌زاده.

مخارج ضبط در استودیو را هم منفرد‌زاده به تنهایی به عهده گرفت تا سرود بهاران خجسته باد به شکل کنونی‌اش درآید؛ سرودی که قلب‌های افراد انقلابی و اقشار مختلف مردم را به مرور با نیروی نهفته در نت‌های موسیقی و کلام خوانندگانش در هم نوردید و به تاثیرگذار‌ترین سرود انقلابی ایران تبدیل شد. سرودی که بی‌هیچ سنخیتی از منظر تفکر ایدئولوژیکی از صدا وسیمای ایران تا یکی دوسال اخیر نیز پخش می‌شد. سرودی که نوید آزادی و پیروزی را برای تمامی آزادیخواهان جهان به همراه دارد و از خون و قیام برخاسته و در خون و گلوله بارور شده است. سرودی که دانشیان، منفرد‌زاده، بهزادی و دیگران را تا همیشه جاودانه ساخت؛ سرودی که به ما امید می‌دهد که شاید روزی دیگر بوی گل‌های بارورش با نسیم آزادی ایران همراه شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.