رضا براهنی از فروغ می گوید
رضا براهنی
خانم فروغ فرخ زاد، در سه کتاب قبلی (اسیر، دیوار و عصیان) بیشتر هوس های زنانه را به نظم می کشید ولی با «تولدی دیگر» به سوی ایجاد تصاویر زنانه از زندگی خصوصی و اوضاع محیط خود گراییده است. و این تصاویر که در بسیاری موارد بکر و عمق و در منتهای پاکی و صافی است، او را به عنوان شاعره ای بی نظیر در شعر فارسی معرفی می کنند.
«تولدی دیگر» که در نیمه راه عمر شاعر منتشر شده، تولد نخستین است، نه دیگر. جوهر شعری در کتاب های قبلی بسیار کم بود و فرخ زاد به عنوان شاعر با «تولدی دیگر» متولد می شود.
فرخ زاد در کتاب جدیدش، برخلاف سه کتاب قبلی، کمتر احساساتی می شود و اغلب خود و اشیا و اشخاص محیطش را حس می کند. ».
مخاطب شعری فروغ فرخ زاد، مثل «نیما» و «شاملو»، نخست شاعر است و پس از شاعر، آنهایی که ذهنی شاعرانه دارند. فرخ زاد هرگز مقدمه نمی چیند و به ندرت نتیجه می گیرد. او شعرش را از وسط شروع می کند و گویی در وسط های همان حالت نیز آن را تمام می کند.
تصاویر او به طرزی ابلهانه مبالغه آمیز نیستند؛ نه زیاده از حد شفاف هستند تا معمولی به نظر آیند و نه زیاد از اندازه مبهم، تا درک نشده بنمایند. تصاویر و یا تجربیات عاطفی هستند که می توانند به صورت تجربیات عمومی درآیند و یا تجربیاتی هستند با خصوصیات عمومی که موقتاً به او تعلق یافته اند.
تصاویر او به طرزی ابلهانه مبالغه آمیز نیستند؛ نه زیاده از حد شفاف هستند تا معمولی به نظر آیند و نه زیاد از اندازه مبهم، تا درک نشده بنمایند. تصاویر و یا تجربیات عاطفی هستند که می توانند به صورت تجربیات عمومی درآیند و یا تجربیاتی هستند با خصوصیات عمومی که موقتاً به او تعلق یافته اند.
شعر فروغ فرخ زاد، در «تولدی دیگر» بیش از هر شعر معاصر دیگر، تجربی است و خصوصی؛ به این معنا که فردی تجربیات و تأثرات خود را از زندگی و محیط طبیعت در دامن تصاویر شعری می ریزد. این تجربیات یا متعلق به گذشته ای نسبتاً دور (دوران کودکی) هستند و فرخ زاد با درهم آمیختن وتلفیق آن خاطرات شعرش را می سازد؛ و یا مربوط به دوران حرکت از کودکی به سوی بلوغ هستند که فرخ زاد، تصاویری روشن از آن دوران می دهد؛ و یا این که مربوط به زمان حال هستند، وضع کنونی خود شاعر، وضع مردم اطرافش و جهان محیطش. گاهی هر سه حالت در شعر فرخ زاد درهم می آمیزد و بینش عمومی فرخ زاد را به طرزی جامع نسبت به زندگی و اجتماع و سرنوشت و عشق نشان می دهند.
(در شعر فروغ) وزن عروضی تبدیل به آهنگی شده است که اغلب از تقطیع دقیق براساس اوزان فارسی می گریزد و به سوی نوعی سیلان و روانی می گراید. فروغ فرخ زاد تکنیک جدید خود را آنقدر عمیق در ذهن خوانندگان جای داده است که اگر امروز، شعری از او حتی بدون امضای او چاپ شود، منتقد شعر معاصر می تواند بی درنگ نام او را برزبان براند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.