۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

«تحولات مصر به نفع حکومت ایران نیست»

«تحولات مصر به نفع حکومت ایران نیست»


گفت‌وگو با امیرطاهری، روزنامه‌‏نگار، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی
ایرج ادیب‌‌زاده
مخالفان حسنی مبارک هم‏‌چنان در خیابان‏‌ها هستند؛ به‏‌ویژه در خیابان‏‌های قاهره و اسکندریه. آن‌ها روز سه‏‌شنبه، یکم فوریه را روز تظاهرات میلیونی اعلام کرده بودند و انتظار داشتند هزاران نفر از سراسر مصر به این تظاهرات در قاهره، اسکندریه و دیگر شهرهای بزرگ مصر بپیوندند.

ارتش مصر اعلام کرده است برای عقب‌‌نشینی مردم به زور متوسل نمی‌‌‏شود، اما به گزارش خبرگزاری فرانسه، تمام روز گذشته، هلی‏‌کوپترها بر فراز قاهره در پرواز بودند و ارتش راه‏‌های منتهی به مرکز شهر را بسته بود.


مصر برای مقابله با این تظاهرات گسترده، حرکت قطارها و پروازهای داخلی را در ساعت‌‌های منع عبور و مرور متوقف کرده بود.


عمرسلیمان، معاون جدید حسنی مبارک نیز اعلام کرد که به او مأموریت داده شده تا گفت‏‌وگوی فوری با مخالفین را آغاز کند.



روز دوشنبه وزیر کشور مصر، به دلیل اقداماتی بر ضد تظاهرکنندگان چند روز اخیر، برکنار شد. در گفت‌‌وگو با امیر طاهری، روزنامه‏‌نگار، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی از او پرسیده‌‌ام: این انقلاب، قیام یا رستاخیز درباره‏‌ی چه چیزی است و چگونه شکل گرفته است؟


این قیام یا انقلاب (البته انقلاب موقعی انجام می‌‏شود که صورت گرفته باشد. یعنی لغت انقلاب را نمی‏‌توان به هر حرکتی نسبت داد) و به هرحال حوادث اخیر مصر، مانند بقیه‏‌ی حوادث تاریخی مشابه، گروه‏‌های مختلفی را به صحنه آورده است. بعضی گروه‏‌ها خواستار تغییر آقای مبارک و انتخابات جدید ریاست جمهوری هستند و برخی دیگر خواستار تغییر رژیم‌‌اند. گروه سومی هم خواستار اصلاح قانون اساسی موجود در مصر هستند.

بنابراین گروه‏‌های مختلفی در این جریان شرکت دارند که در حال حاضر، اختلافات‌‏شان روشن نمی‏‌شود. برای این‏‌که همگی امیدوارند با متحد ماندن، دولت را مجبور کنند تا به آنها امتیازاتی بدهد.


از روز یکشنبه، آهسته آهسته این اختلاف‌‌ها دارد شکل می‌‏گیرد؛ تعداد تظاهرکنندگان کاهش پیدا کرده و حرکت‏‌هایی برای انداختن این جریان در مسیر سیاسی شروع شده است. یعنی برای بیرون آوردن آن از خیابان‏‌ها و تبدیل آن به یک فعالیت سیاسی که می‏‌تواند در چهارچوب قانونی انجام بشود.


همان‏‌طوری که می‌‏دانید، دوشنبه‌ی پیش «ائتلاف برای تغییر» تشکیل شد که در آن ۱۲ حزب مصر، از «اخوان‏‌المسلمین» اسلامی گرفته تا «الفود» که حزب سنتی میانه‏‌رو و محافظه‏‌کار مصر است، با هم متحد شده‏اند که با دولت برای اجرای خواسته‏‌های‏‌شان مذاکره کنند.


به نظر شما این تظاهرات و ناآرامی‌‏های مصر به کجا می‏‌انجامد؟


در حال حاضر این‌‏طور به‏نظر می‏‌رسد که آن طرف معترض در خیابان، همان‏‌طور که گفتم دارد یک چهارچوب سیاسی پیدا می‏‌کند و در عین حال، طرف دولتی هم حاضر به مذاکره است. بنابراین احتمال می‏‌رود که مذاکرات انجام بشود.

این مذاکرات دو محور خواهد داشت: یکی این‏‌که آقای مبارک قول بدهد در انتخابات ماه سپتامبر، دیگر نامزد ریاست جمهوری نباشد – که درسخن‌رانی تلویزیونی‌اش روز اول فوریه این قول را داد - محور دیگر این که حتی قبل از پایان دوره‏‌ی کنونی ریاست جمهوری‏‌اش کنار برود. به این ترتیب، تیمسار سلیمان جانشین موقت ایشان خواهد شد.


امتیاز دومی که دولت می‏‌تواند بدهد این است که چندتا از مواد قانون اساسی و به‌‏خصوص ماده‏‌ی پنجم را که در آن در عملا جلوی فعالیت اخوان‏‌المسلمین گرفته می‏‌شود، عوض کند و آزادی احزاب را اعلام کند و انتخابات جدیدی را وعده بدهد که البته‏ لازمه‏‌ی این تغییر، انحلال مجلس خواهد بود.


به این ترتیب، می‏‌شود این جریان را در مسیر سیاسی انداخت. البته این احتمال هم هست که امروز، فردا و یا یک روز دیگری، برخوردی بین نیروهای انتظامی و جمعیت صورت بگیرد و عده‏‌ی زیادی کشته شوند. در آن صورت، ممکن است قسمتی از ارتش علیه آقای مبارک شورش کند و وضعی پیش بیاید که قابل پیش‏‌بینی نیست.


می‌‏دانیم که مصر بعد از اسراییل، دومین کشور در منطقه است که از کمک‏‌های امریکا برخوردار می‏‌شود. رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، خواستار گذار آرام به سوی انتخابات آزاد و منصفانه شده است. ناتانیاهو نگرانی شدید خود را ابراز کرده و گفته ممکن است مصر به سرنوشت ایران دچار بشود. شما تأثیر این رویدادها را بر اسراییل، عربستان و دیگر متحدان امریکا در منطقه، چگونه می‏‌بینید؟


در این جریان، اصلاً اسراییل مطرح نبوده و این به خودی خود خبر خوبی است. یعنی در تظاهرات نه کسی مرگ بر اسراییل گفته، نه پرچم اسراییل را آتش زده‏ و نه اصولاً چفیه‌‌‏های فلسطینی دیده شده است. این اولین بار است که در یک کشور عرب، جمعیت به خیابان می‏‌آید، بدون این‏‌که مرگ بر اسراییل بگوید و پرچم اسراییل را آتش بزند. این نشان می‏‌دهد مصری‏‌ها یا لااقل تظاهرکنندگان بیشتر علاقه‏‌مند به تغییر در وضع کشور خودشان هستند.

تأثیر آن بر عربستان اما بسیار مهم است. برای این‏‌که مصر مهم‌‏ترین و نیرومندترین متحد و متفق عربستان سعودی در خاورمیانه است و اگر بحران مصر ماه‏‌ها و یا حتی یک سال طول بکشد، می‏‌تواند مصر را در عمل خنثی کند و عربستان در این صورت در مقابل دشمنان منطقه‏‌ای، مانند جمهوری اسلامی در ایران، دولت سوریه و هم‏‌چنین سودان و لیبی تنها خواهد ماند.


پرسش پایانی‌‏ام در مورد نقش احتمالی جمهوری اسلامی در این تظاهرات و بحران است. فکر می‏‌کنید جمهوری اسلامی نقشی در این میان دارد؟


فکر نمی‌‏کنم جمهوری اسلامی کوچک‏‌ترین نقشی داشته باشد. جمهوری اسلامی در قاهره حتی یک سفارت هم ندارد. تعداد شیعیان در مصر، بیش از چندهزار نفر نیست. اصولاً اسلامیون و حتی اخوان‏‌المسلمین در این تظاهرات، نقشی نداشته‏‌اند. البته اخوان‏‌المسلمین دو روز پیش به تظاهرات پیوست، ولی شروع‏ کننده‏‌ی آن نبود.

در شعارهایی که داده می‏‌شود، در صحبت‌‏هایی که سخنگویان این قیام یا این رستاخیز مطرح می‏‌کنند و در صحبت‏‌هایی که من با بعضی از گردانندگان این جریان در روزهای اخیر داشته‏‌ام، هیچ‏‌گونه صحبتی از جمهوری اسلامی نمی‏‌شود و اصولاً آن الگویی که مصری‏‌های دنبال آن هستند، الگوی کاملاً متفاوتی است.


حتی اگر اخوان‏‌المسلمین در مصر سر کار بیاید و به تنهایی حکومت را در دست بگیرد- که البته احتمال آن خیلی کم است- در آن صورت شما یک دولت اسلامیست سنی نیرومند خواهید داشت که هدفش مبارزه با یک دولت نیرومند شیعی دیگر خواهد بود که جمهوری اسلامی است. بنابراین تحولات مصر به هر صورتی که دربیاید، خبر خوبی برای جمهوری اسلامی نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.