فیلم "راه آبي ابريشم" آخرین ساخته محمد بزرگنيا از ديروز در سالنهای سینمای جشنواره به نمایش درآمد. یادداشت استاد عزتالله انتظامي برای این فیلم را در ماهنامه رونا بخوانید:
عزت الله انتظامي:
من از روز اولي كه محمد بزرگنيا و پروين خانوم صفري همسرشان را شناختم. بيشتر نزديك شدن ما سر فيلم پستچي آقای داريوش مهرجويي بود كه آقاي بزرگنيا و آقاي قليپور جزو دستیاران مهرجویی بودند. آقاي بزرگنيا از همكاراي بسیار خوب داريوش مهرجويي بود و میدانستم كه ایشان جزو بچههايي است كه در تلويزيون تعليم ديده و مطالعاتي دارد.
اولين فیلم ایشان كشتي آنجليكا بود و از من برای بازی در این فیلم دعوت كردند برای بازی در نقشی که جوانیها و تقریبا عاقلهمردیهای فرمانفرما بود. فيلم بسيار باارزشي بود. از همان وقتها من به عنوان يك كارگردان برجسته سینما به ایشان ارادت پيدا كردم. بعد از آن فیلم هر فیلمی كه آقاي بزرگنيا ساخت حتما براي من يک نقشی در نظر میگرفت. و بسیار رابطه خوبی با هم داشتیم.
فيلم بعدي ایشان جنگ نفتكشها بود كه بسيار كار قشنگي بود. اما با مدیر تولید فیلم بر سر قرار داد و نحوه برخوردش با من به عنوان بازیگر مشکلاتی داشتم که نهایتا به جداییام از این فیلم منجر شد. در همان ایام گروه دنبال راه حلی بودند که من را به فیلم برگردانند که گفتم تنها راهش این هست که این آقا بروند تا من برگردم! نهایتا از آن فیلم جدا شدم. در ایام جشنواره آقاي بزرگنيا گفتند كه از وقتي انتظامي رفت من در این فیلم مشكل داشتم و آن شخصیتی که من بازی کردم زیاد در نیامد.
كار سوم ايشان فیلمی بود نام طوفان که در آن مسئولی بود که رابط بین شرکت نفت و دستگاههای دولتی بود و بسیار وطنپرست بود. اما زیاد با دولتی کاری ساختگی نداشت. فقط دوست داشت که ایران باشد و زندگی کند و نگذارد تا آنجا که مقدور هست به مملکتش لطمه بخورد. این فیلم یک سكانس قشنگي داشت كه آن آقا میآمد نوك اسكله نگاهی ميكرد و ميگفت: من آينده روشني را برای ايران ميبينم، کار محمد بزرگنیا آنجا هم فوقالعاده بود یعنی جدا ایشان یک متخصص کارهای دریایی است.
همکاری دیگری كه با هم داشتيم جايي براي زندگي بود كه با خانم تهراني كار كرديم، بسيار فيلم قشنگي بود، اما تغییراتی به پایان فیلم دادند که به کار لطمه زد. متاسفانه پسری که اصرار داشتند فیلم را با او به پایان برسانند زیاد خوب نبود و طبیعی بازی نمیکرد، بعد از پایان جنگ، وقتی با ساز و دوهول به خانه بر میگشتند برای پایان فیلم بهتر بود، اما متاسفانه فیلم شکل دیگری تمام شد.
آخرين همکاری ما راه آبي ابريشم هست. در تمام فيلمهايي كه محمد بزرگنیا كار ميکند طراح صحنه و لباس خانم صفري هستند كه واقعا در اين فيلم شاهكارکرده. شما حيرت ميكنيد از تنوع لباس این فیلم. چون من پایم را عمل كرده بودم به آقاي بزرگنيا گفتم كه من نميتوانم تو دريا برایت رول بازی کنم؛ اما همیشه برای کارگردانهایی که دوستشان دارم مثل بهمن فرمانارا مثل هژیر داریوش این نقشهای کوتاه را بازی میکنم .نقش من در بازاره بردهفروشها است. محمد بزرگنیا گفت من سه چهار روز با فقط تو کار دارم. گفتم عيبي نداره من هم دلم ميخواهد همیشه در فيلمهای تو باشم. نقش کوتاهی دارم که فیلمبرداریاش در شهرک سینمایی انجام شد. صرف نظر از کارگردان و طراح صحنه از آقای بشکوفه باید تشکر کنم. مثل یک برادر، مثل یک دوست با آدم برخورد میکند.
من موقع دوبله یک قسمتهایی از فیلم را ديدم، واقعا حيرت كردم. و مدیر دوبلاژ فیلم، آقای بهرام زند فوقالعاده بود. خیلی خوب ما را راهنمایی میکرد. محمد بزرگنیا گويا حدود 20 سال روی اين سناریو كار ميكرده.، اين تنها فيلم سينمايي بلند هست كه درباره ايران ساخته شده. متاسفانه اين اواخر درباره ايران فيلم ساخته نمیشود. مثل هزاردستان علي حاتمي البته من همه فيلم را نديدم ولي تا آنجايي كه من ديدم فكر ميكنم بهترين اثر محمد بزرگنيا باشد و علاوه بر اين تماشاگر را جذب میکند. چون موضوع مهمي هست، داستان اولين كشتيی كه از راه آبي میرود به چين. کاری که ایرانیها آن را انجام دادند.
نويسنده و كارگردان: محمدرضا بزرگ نيا
بازيگران: بهرام رادان، داريوش ارجمند، رضا کيانيان، پيام دهکردي، پگاه آهنگراني، مهدي ميامي، عزت الله انتظامي (در سكانسهاي خارجي اين فيلم بازيگراني از كشور چين و تايلند نيز جلوي دوربين رفتهاند)
- خلاصه داستان:
در اوج تاريخ دريانوردي ايرانيان، شازان ابن يوسف كه به تحصيل علم نجوم در دارالعلوم شيراز مشغول است، پيشنهاد شغل كتابت كشتي را ميپذيرد و به همراه اين دو كشتي به سفري دشوار و ناممكن ميرود و از حوادث و ماجراهاي اين سفر رهنامه مينويسد ...
- حاشيه فيلم:
فيلمبرداري "راه آبي ابريشم" در جزيره قشم، تهران و تايلند انجام و اواخر سال گذشته در چين به پايان رسيد.تازهترين فيلم "محمد بزرگنيا" سازنده فيلمهاي "كشتي آنجليكا"، "جنگ نفتكشها"، "توفان" و "جايي براي زندگي" در مقطع زماني قرن چهارم هجري و محور زندگي "سليمان ابنسيراف" از بزرگترين دريانوردان ايراني ميگذرد و اوج تاريخ دريانوردي ايران را به تصوير ميكشد.
- ديگر عوامل فيلم:
تهيه کنندگان: حسن بشکوفه، محصول بنياد سينمايي فارابي فيلمنامهنويس: محمدرضا بزرگ نيا مدير فيلمبرداري: بهرام بدخشاني صدابرداران: خسرو کيوانمهر، ماني هاشميان طراح صحنه و لباس: پروين صفري چهره پرداز: سعيد ملکان | صداگذار: کين سون جان تدوينگر: مصطفي خرقه پوش موسيقي: پانگ چان کونگ وينگ جلوه هاي ويژه ميداني: نجف فتاحي جلوه هاي ويژه رايانه اي: امير رضا معتمدي مدير توليد: ابراهيم زاهدي فر |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.