۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

چند توصیه روانپزشکی

حرص نخورید. ناراحتی را نبلعید. همان طور که از خوردن غذای مانده و فاسد پرهیز می­ کنید از جذب کردن و بلعیدن حرف­ های مفت و مزخرف پرهیز کنید. نگذارید حرف­ هایی که به نظر خودتان صحیح نمی­ آید و چرند است، ذهن­تان را خراب کند و باعث شود که دچار تهوع فکری شوید.
 
اگر دلخورید بیان کنید. اگر می­ ترسید ترس­تان را به زبان بیاورید. اگر عصبانی هستید عصبانیت­تان را نشان دهید. گریه دارید؟ گریه کنید. مفاهیمی مثل
خویشتن­داری و سکوت و بردباری را بگذارید کنار. این­ها ارزش­ هایی ست که حکومت­ های دیکتاتوری تبلیغ می­کنند که بتوانند فرد را از همان آغاز، در خانواده سرکوب کنند و یک مشت آدم ترس خورده تحویل جامعه بدهند. ناراحتی­ ها را باید ابراز کرد و گرنه بعدها می شود کابوس. می شود تیک عصبی. تنگی­ نفس. خارشِ. می شود دسیسه­ چینی و بهانه­ جویی. ناخن و لب جویدن و تند تند پاها را تکان دادن.
 
نگذارید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند. با نگاه. با لبخند معنی­ دار. با کنایه. با حرف و طعنه.  سعی کنید به خودتان ایمان بیاورید. با خودتان صلح کنید. خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید. چهره­ تان را، اندام­تان را. صلح کردن با خود آغاز زندگی­ست.
 
از گذشته­ فرار نکنید و آن را بپذیرید. با خود مهربان باشید و اشتباهات و غفلت­ ها را به خودتان ببخشید. نگذارید ظلم و جفای دیگران در گذشته از شما یک قربانی بسازد. در نقش قربانی رفتن گاه برای بعضی می­ شود همه ­ی محتوای زندگی شان. سال ها در عزای خود می­ نشینند و هیچ چیز هم تغییر نمی­کند.  از گذشته فرار نکنید اما در گذشته هم غرق نشوید و در سوگ روزهای خوب از دست رفته ننشینید. هیچ زمانی جذاب­تر از زمان حال نیست.
 
از خودتان به اندازه­ ی توانایی­ تان انتظار داشته باشید. سعی کنید حد توانایی­تان را بشناسید. بیشتر ما حد توانایی خود را نمی­ شناسیم و به همین خاطر همیشه از حد توانایی خود فراتر می­رویم. ممکن هم هست در کاری موفق بشویم اما چون از توان خود بیشتر مایه گذاشته­ ایم، زود دچار خستگی و دلزدگی می­ شویم.
 
سعی نکنید دختر و پسر خوب برای پدر و مادر، خواهر خوب، برادر خوب، عروس خوب، داماد خوب، پدر خوب، مادر خوب باشید. این خیلی خوب بودن­ ها عاقبت کار دست آدم می­ دهد. آدم گاهی می­ رود توی نقش­ هایی که نقش واقعی­ اش نیستند و از من واقعی­ اش خیلی فاصله گرفته­ اند.  بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره­ ی کسی را ببینید که از شما سوال می­کند: راستی تو کی هستی؟
 
اگر دوست دارید ورزش کنید، ورزش کنید. اگر هم از ورزش بیزارید، ورزش نکنید. اتفاقی نمی­ افتد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.