تقاضای موسوی و کروبی برای مجوز راهپیمایی:
«بازی باخت باخت برای حاکمیت»
دویچهوله: آقای میردامادی، آقایان موسوی و کروبی طی نامهای از وزارت کشور، درخواست مجوز برای راهپیمایی در روز دوشنبه ۲۵ بهمن کردهاند. علت برگزاری این راهپیمایی، دفاع از حرکتهای مردمی در منطقه، بهویژه مردم تونس و مصر عنوان شده است. فکر میکنید وزارت کشور به این تقاضا پاسخ مثبت بدهد؟
سراجالدین میردامادی: اگر به پیشینهی حوادث یک سالونیم گذشته توجه داشته باشیم، بهنظر میرسد که احتمال پاسخ مثبت از طرف وزارت کشور دولت دهم خیلی ضعیف باشد. اما آنچه در اینجا مطرح است، این است که پاسخ وزارت کشور دیگر حائز اهمیت نیست و بهنظر میرسد نقش چندانی نداشته باشد. آنچه مهم است، هوشمندی رهبران جنبش اعتراضی بوده که حاکمیت را در یک بازی باخت- باخت قرار دادهاند به این ترتیب که اگر جواب مثبت بدهد، طبعاً این راهپیمایی میتواند با استقبال گستردهای برگزار شود و حاکمیت دوباره با چالش عظیمی مواجه بشود. هرچند بهانهی راهپیمایی حمایت از اعتراضات مردم در مصر و تونس باشد.
اگر هم جواب منفی بدهد که احتمال آن بیشتر است، بازهم حاکمیت در یک تعارض و پارادوکس قرار میگیرد و طبعاً نمیتواند پاسخ افکار عمومی را بدهد و این چالش، دروغگوییها و شعارهایی را که تاکنون دادهاند، بیشتر رسوا میکند و بازهم جنبش اعتراضی، تجدید حیات دیگری را پس از چند ماه عدم حضور خیابانی، برای خود رقم خواهد زد.
فکر میکنید اگر پاسخ به این درخواست مثبت باشد، با توجه به موج شدید سرکوب در آخرین راهپیماییهای مردم در سال گذشته، اصلاً چه تعدادی در این راهپیمایی شرکت کنند؟ آیا میزان قابلتوجهی خواهد بود؟
اگر پاسخ مثبت باشد، بههرحال تلقی عمومی این است که وقتی یک راهپیمایی مجوز رسمی دارد، حاکمیت امنیت آن را تأمین میکند و طبعاً حضور مردم به صورت میلیونی و گسترده خواهد بود و احتمال سرکوب و خشونت، حداقل از طرف نیروهای انتظامی و پلیس رسمی کشور، کم خواهد بود. ممکن است نیروهای لباس شخصی برای ارعاب، به صحنه فراخوانده شوند. اما بهنظر میرسد، اگر مجوز رسمی باشد، حضور گستردهای را شاهد خواهیم بود.
الان در شبکههای اجتماعی اینترنتی مانند فیسبوک، توئیتر و… حتی ساعت و مسیر راهپیمایی، همانطور که در درخواست مجوز آمده، اعلام شده است. هیچ اشارهای هم به این مسئله نشده که فقط در صورتی که مجوز بدهند، در راهپیمایی شرکت میکنیم. خیلیها اعلام آمادگی کردهاند که قطعاً در این راهپیمایی شرکت میکنند. آیا چنین احتمالی را در صورت ندادن مجوز هم میدهید؟
بله این احتمال وجود دارد. یعنی اگر عزم و ارادهی گستردهای در بین تودههای مردم شکل بگیرد؛ حال از طریق شبکههای اجتماعی یا از طریق باور عمومی، که جمعیتی بالای ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر در یک زمان مشخصی به خیابان بیاید و قدرت سرکوب نیروهای آشکار و مخفی حاکمیت، در دریای خروشان حضور ملت حل بشود و گم بشود، عملاً قدرت سرکوب کنار زده میشود و امواج خروشان ملت مانند ۲۵ خرداد ۸۸، به عرصه خواهند آمد و طبعاً آن حضور خروشان، قدرت سرکوب را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید که این یک بازی باخت- باخت برای حاکمیت است و در هرحال میتواند روح تازهای به جنبش اعتراضی مردم ایران بدمد. اگر ممکن است در این مورد بیشتر توضیح بدهید. در صورتی که پاسخ منفی باشد و مردم هم به خیابان نیایند، چه تأثیری میتواند بر جنبش اعتراضی بهطور مشخص، خیابانی داشته باشد؟
آیتالله خامنهای در خطبههای نمازجمعهشان ادبیاتی را بهکار بردند و توصیفی را از حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک طرح کردند که دقیقاً توصیف دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی در حوادث پس از انتخابات بود و عملاً مردم و معترضان را در مصر و تونس حمایت کردند. در حالی که حکومت ایران در مقابل مطالباتی که جنبش اعتراضی در داخل ایران در طول یکسال و نیم گذشته دنبال کرد، به خشنترین شکل و ای بسا خشنتر و وحشیانهتر از آنچه در مصر و تونس اتفاق افتاد، مقابله کرد.
در چنین شرایطی، وقتی مردم تقاضای یک راهپیمایی مسالمتآمیز میکنند و میخواهند به صحنه بیایند و فریاد خودشان را بلند کنند، اگر با این تقاضای قانونی، مشروع و مسالمتآمیز مردم هم برخورد شود، پاسخ منفی داده شود و منجر به سرکوب و اعمال خشونت بشود، عملاً حرفهایی که آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه گفتند، به خودشان برمیگردد و افکار عمومی داخل و خارج، یک بار دیگر به دروغگویی، تناقض و فریب حاکمیتی که مشروعیت خود را از دست داده و در آستانهی یک جنبش در منطقهی خاورمیانه تلاش میکند با موجسواری، ماهی خود را از این آب بگیرد، پی میبرد.
با این تقاضای راهپیمایی و پاسخ احتمالی منفی، این دروغگویی و فریب آنها بیشتر مشخص میشود و ای بسا بخشهایی از جامعه که به آنها ایمان و اعتقاد دارند، آنها هم از این حاکمیت ریزش کنند.
فکر میکنید، در هر صورت، چه جواب مثبت باشد و چه منفی، قدم بعدی سران جنبش سبز برای بیدار کردن دوبارهی مردم چه خواهد بود؟
بهنظر میرسد که روند اطلاعرسانی و آگاه کردن طبقات مختلف جامعه، بهویژه طبقات فرودست و بهویژه در شهرستانها که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هم بر آنها اضافه شده و سرکوبها و خشونتهایی که به طبقات مختلف جامعه وارد شده، میتواند پیوندی ایجاد کرده باشد و صنوف، طبقات و گروههای مختلف اجتماعی با آگاهیای که در طول این مدت بهدست آوردهاند، در این مناسبت، بههم پیوند بخورند و موج عظیمی از سیل خروشان مردم در تهران و حتی شهرستانها بتواند به عرصه بیاید و حاکمیت را در برابر خواست و ارادهی ملت به تسلیم وادار کند.
منظورتان این است که ممکن است رهبران جنبش سبز بازهم تقاضاهای دیگری برای حضور مردم در خیابانها مطرح کنند؟
بههرحال حاکمیت، وقتی تصاویر اعتراضات در مصر و تونس را بر اساس قرائت خودش نشان داد، بار دیگر مردم این جسارت و این شجاعت و این امید را پیدا کردند که میشود در برابر دیکتاتوریهایی که سالهاست در کشورهای خاورمیانه بر قدرت تکیه زدهاند و متکی به قدرتهای خارجی و قدرت نظامی هم بودهاند، ایستاد. این پیروزیها را ملل کشورهای دیگری که از نظر فرهنگی، سیاسی و سابقهی دمکراسی از کشور ما هم عقبتر هستند، به دست آوردهاند. چرا مردم ایران که سابقهی ۱۰۰ سال دمکراسی و داشتن نهادهای مردمی و مطبوعات و جامعهی مدنی قوی و فرهنگیای در سطح منطقهی خاورمیانه دارند، به این پیروزی و حلاوت دمکراسی و آزادی دست پیدا نکنند.
بهنظر میرسد این شجاعت و این بارقهی امید در کل کشورهای منطقه که از ما عقبتر بودهاند، ایجاد شده و میتواند با هوشمندی رهبران جنبش اعتراضی، دوباره این روح امید در جامعه دمیده شود و با یک حرکت بزرگ، حاکمیت را به عقبنشینی وادار کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.