زندگی نامه فروغ فرخزاد
۱۳۱۴
تولد در ۸ دی ماه در محله امیریه کوچه خادم آزاد.
فرزند سوم از خانواده سرهنگ محمد فرخ زاد و توران وزیری تبار(با نام شناسنامه ای بتول)با خواهران و برادرانی به نام های پورندخت،امیر مسعود،فریدون،گلوریا،مهرداد و مهران.
۱۳۱۴
گذراندن تابستان در نوشهر به دلیل مسئولیت پدر در اداره املاک مازندران که در تمام کودکی تکرار می شود.
۱۳۱۹
نخستین جرقه های تراوش ذهنی.
۱۳۲۰
ساختن پاکت از روزنامه های باطله به اجبار پدر برای آشنایی با چگونگی به دست آوردن پول که در سالهای بعد نیز ادامه پیدا می کند.
۱۳۲۵
ورود به دبیرستان خسرو خاور.
۱۳۲۶
سرودن غزل های آشقانه ای که از ترس پدر پاره می شود و به چاپ نمی رسد.
۱۳۲۷
ازدواج دوباره پدر و تاثیر منفی بر روحیه بچه ها.
۱۳۲۸
شرکت در کلاسهای علی اصغر پتگر.
ورود به هنرستان بانوان کمال الملک و فراگیری خیاطی و آموزش نقاشی زیر نظر بهجت صدر و علی اصغر پتگر و مهدی کاتوزیان که پس از ازدواج ناتمام می ماند.
ازدواج با پرویز شاپور همسایه پشت به پشت خانه و نوه خاله مادرش در ۲۳ شهریور ماه با پانزده سال اختلاف سن.
اقامت در اهواز و آبادان در کنار پرویز شاپور.
۱۳۳۰
اختلاف با پرویز شاپور و بازگشت به خانه پدری در تهران.
چاپ نخستین شعرش به اسم گناه در مجله روشنفکر توسط فریدون مشیری.
اعتراض های بسیار شدید به چاپ شعر گناه.
رفتن از خانه پدری و اجاره اتاقی در خیابان شاه پس از مخالفت پدر با شعر گناه.
برگشتن به خانه پرویز شاپور.
۱۳۳۱
تولد پسرش کامیار در ۲۷ خرداد ماه.
انتشار اولین کتابش به اسم "اسیر" در فصل بهار.
شدت گرفتن اختلافاتش با شوهر پس از چاپ کتاب "اسیر".
وضعیت بد روحی و بستری شدن در آسایشگاه روانی "رضاعی".
۱۳۳۲
بازگشت به تهران به همراه پرویز شاپور.
۱۳۳۳
چاپ شعر "به خواهرانم" در شماره ۳۱ مجله امید ایران.شعری که در کتاب هایش اثری از آن دیده نمی شود.
۱۳۳۴
جدایی از پرویز شاپور در ۱۷ آبان ماه.
چند ماه زندگی در خانه طوسی حائری و سپس بازگشت به اتاقی در خانه پدری.
بستری شدن چند روزه در بخش روانی بیمارستان.
نوشتن چند داستان کوتاهو همکاری با نشریات با اسم مستعار برای گذراندن زندگی.
چاپ دوم اسیر با مقدمه شجاع الدین شفا.
۱۳۳۵
منتشر شدن "دیوار" و گنجاندن شعر حساسیت برانگیز "گناه" در این مجموعه و تقدیم آن به پرویز شاپور.
چند روز تمرین برای اجرای نمایش "عروسی خون" به ترجمه و کارگردانی احمد شاملو در کنار خود شاملو و لعبت والا و طوسی حائری که متوقف می ماند.
آغاز سفر به ایتالیا و آلمان در ۱۵ تیر ماه.
شرکت در چند فیلم به عنوان سیاهی لشکر هنگام حضور در ایتالیا.
مشارکت در دوبله به زبان فارسی زیر نظر آلکس آقابابایان در ایتالیا.
۱۳۳۶
ترجمه ای از شعرای آلمانی به همراه برادرش امیر مسعود که سال ۱۳۷۷ به چاپ می رسد.
بازگشت به ایران در مرداد ماه.
چاپ خاطرات سفر به اروپا در مجله فردوسی در مهر و آبان ماه که پس از ۸ قسمت ناتمام می ماند.
انتشار داستان کوتاه "بی تفاوت" در مجله فردوسی در سوم دی ماه.
انتشار داستان کوتاه " کابوس" در مجله فردوسی در دهم دی ماه.
۱۳۳۷
انتشار مجموعه شعر " عصیان".
استخدام در سازمان فیلم گلستان در شهریور ماه برای پاسخ گویی به تلفن و امور دفتری و پس از مدت کوتاهی سرو سامان دادن به حلقه فیلم های بدون مشخصات.
فراگیری تدوین فیلم از ابراهیم گلستان.
۱۳۳۸
آغاز تدوین فیلم مستند " یک آتش".
اعزام به انگلستان از طرف ابراهیم گلستان برای آموزش در دوره تدوین.
ادامه تدوین "یک آتش" و نوشتن متن و مشارکت در صدا سازی برای فیلم در بعد از بازگشت به ایران.
آغاز مشارکت در کارگردانی و تدوین مجموعه مستند شش قسمتی "چشم انداز" به تهیه کنندگی ابراهیم گلستان که تولید آن تا دو سال بعد ادامه می یابد.
۱۳۳۹
بازی در دو نمایش به کارگردانی شاهین سرکیسیان که در مرحله تمرین متوقف می ماند و اجرا نمی شود.
۱۳۴۰
بازی در فیلم کوتاه "خواستگاری" به کارگردانی ابراهیم گلستان و در کنار پرویز داریوش و طوسی حائری و هایده نقوی به سفارش موسسه ملی فیلم کانادا.
ساخت اپیزود "گرما" از فیلم مستند دو اپیزودی "آب و گرما" و تدوین هر دو اپیزود.
اعزام مجدد به انگلستان از طرف ابراهیم گلستان برای آموزش سینما.
ساخت دو آگهی تبلیغاتی برای کارخانه روغن پارس و روزنامه کیهان.
گویندگی در فیلم "مهر هفتم" به مدیریت دوبلاژ پرویز بهرام.
بازی در فیلم ناتمام "دریا" به کارگردانی ابراهیم گلستان بر اساس داستان "چرا دریا طوفانی شده بود؟"
نوشته صادق چوبک در کنار پرویز بهرام،رامین فرزاد و تاجی احمدی.
مشارکت در ساخت فیلم مستند "موج و مرجان و خارا" به کارگردانی آلن پندری و تهیه کنندگی ابراهیم گلستان.
چاپ دوم مجموعه شعر "دیوار".
۱۳۴۱
سفر تحقیقی به جذام خانه بابا باغی تبریز در تیر ماه برای ساخت مستندی به سفارش جمعیت کمک به جذامیان.
ساخت فیلم مستند "خانه سیاه است" در جذام خانه بابا باغی طی دوازده روز در مهر ماه.
به همراه آوردن حسین منصوری از جذام خانه و به عهده گرفتن سرپرستی او.
همکاری با شاهین سرکیسیان در ترجمه نمایش نامه "ژان مقدس" اثر برناردشاو.
۱۳۴۲
انتشار چاپ سوم مجموعه شعر "اسیر".
بازی در نمایش "شش شخصیت در جستجوی نویسنده" اثر اوییجی پیراندلو به کارگردانی پری صابری در دی ماه.
دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره اوبرهاوزن آلمان به خاطر مستند "خانه سیاه است".
پذیرفته شدن مستند "خانه سیاه است" در جشنواره کن فرانسه و حذف فیلم به دلیل اعلام انصراف ابراهیم گلستان.
خودکشی نافرجام با خوردن قرص.
انتشار مجموعه "تولدی دیگر" در اسفند ماه و تقدیم آن به ابراهیم گلستان.
۱۳۴۳
انتشار برگزیده اشعار فرخ زاد با انتخاب خودش به صورت همزمان توسط انتشارات مروارید و سازمان کتاب های جیبی.
نوشتن فیلم نامه ای در باره موقعیت زن ایرانی.
بازی در فیلم "خشت و آیینه" به کارگردانی ابراهیم گلستان در کنا زکریا هاشمی و تاجی احمدی و پرویز فتی زاده و محمد علی کشاورز و جمشید مشایخی.
انتخاب بهترین شعر های معاصر برای کتابی که در سال ۱۳۴۷ با افزودن شعر های یدالله رویایی و فرخی تمیمی و محمد حقوقی توسط ناشر به نام "از نیما تا بعد" منتشر می شود.
انتشار ویژه نامه مجله "آتش" در باره فروغ در تیر ماه.
سفر به ایتالیا و آلمان.
فعالیت آزادی خواهانه که در سال های بعد هم ادامه پیدا می کند و چند بار دستگیری.
سرودن چند شعر مشترک با احمد رضا احمدی و یدالله رویایی.
۱۳۴۴
مشارکت در تدوین فیلم مستند "خرمن و بذر" به کارگردانی ابراهیم گلستان.
تصادف در راه شمال و زخمی شدن ابراهیم گلستان که همسفر اوست.
به شعر برگرداندن بخش هایی منظوم از دو نمایشنامه به ترجمه حمید سمندریان.
خود کشی نافرجام با خوردن قرص.
رو آوردن به نقاشی بیش از پیش.
۱۳۴۵
تقدیر از فیلم "خانه سیاه است" در جشنواره پزاروی ایتالیا و سفر چهار ماه به ایتالیا.
ترجمه تعدادی از شعر هایش در آلمان و سوئد . انگلستان.
تصادف اتوبوس حامل او و زخمی شدن مسافران دیگر در تهران.
نوشتن نامه در دفاع از چند محکوم سیاسی و خارج کردن آن از ایران توسط برناردوبرتولوچی و لغو حکم اعدام محکومان به دنبال انعکاس این نامه در چند نشریه خارجی.
انحراف اتوموبیلش به شماره ۱۴۱۳ط۲۴ از مسیر به دلیل جلوگیری از برخورد با ماشین حامل دانش آموزان دبستان شهریار قلهک به شماره ۱۴۲۸ط ۱۹ و به بیرون پرت شدن او در خیابان لقمان الدوله و انتقال به بیمارستان هدایت قلهک و بعد به بیمارستان رضا پهلوی تجریش و مرگ پیش از هر اقدام پزشکی در ۲۴ بهمن ماه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.