۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

«راهپیمایی فردا بیان دردهای مشترک مردم خاورمیانه است»

«راهپیمایی فردا بیان دردهای مشترک مردم خاورمیانه است»

 

جبهه مشارکت در بیانیه خود تفاوت حرکت اعتراضی مردم ایران با مصر را در "تقاضای براندازی" دانسته. از نظر سراج‌الدین میردامادی، احزاب می‌توانند مواضع خود را اعلام کنند اما تعمیم این مواضع به همه مردم کار درستی نیست.

 آقای میردامادی، "جبهه‏ی مشارکت ایران اسلامی" در بیانیه‏ای ضمن مقایسه‏ی وقایع ایران و مصر و با اشاره به راهپیمایی‏ای که قرار است فردا (۲۵ بهمن) به دعوت آقایان موسوی و کروبی انجام بشود، یک سری مسائل را مطرح کرده که کمی بحث‏برانگیز شده است. از جمله‏ این‏که در بخشی از این بیانیه گفته شده که «عزم ملت ایران در سقوط و براندازی نظام نیست و امیدوار هستیم که این پیام توسط حاکمیت شنیده شود». برخی صدور این بیانیه را یک روز قبل از برگزاری راهپیمایی، درست ندانسته و گفته‏اند که ممکن است موجب ایجاد تفرقه بین مردم بشود. برخی دیگر گفته‏اند، جبهه‏ی مشارکت فقط یک بخش از جنبش سبز است و اجازه نداشته که از طرف کل جنبش صحبت کند. شما نظرتان به‏طور مشخص راجع به این بخش از این بیانیه چیست؟

سراج‏الدین میردامادی: من فکر می‏کنم بخش مهمی از رهبران سیاسی در جنبش سبز، متعلق به جریان اصلاح‏طلب بوده‏ و هستند. ولی به‏طور کلی، همان‏طور که در سئوال شما هم بود، جنبش سبز، جنبش بسیار متکثر و متنوعی است و اقشار و طیف‏های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فکری در آن حضور دارند. می‏شود به عنوان یک حزب اصلاح‏طلب برداشت جریان اصلاح‏طلب را از یک جنبش اعتراضی بیان کرد، ولی این‏که یک برداشت تعمیم داده شود و به صورت کلی حکمی صادر شود، به‏نظر نمی‏رسد که خیلی منطقی و مقرون به صحت باشد.

می‏‏توان گفت که اصلاح‏طلب‏ها به‏دنبال سقوط نظام نبود‏ه‏ و نیستند و آن بخش از جنبش سبز که گوش به فرمان اصلاح‏طلبان داده‏ و می‏دهند، هم‏چنان بر همان رأی و نظر هستند و دارند به مسیر خودشان ادامه می‏دهند. اما جنبش سبز، جنبشی است بسیار فراگیر و متکثر؛ ممکن است در این جنبش، عده‏ای هم به دنبال سقوط نظام بوده باشند که نظرشان محترم است. ولی رهبران جنبش سبز، رهبرانی هستند که به عنوان چهره‏های اصلا‏ح‏طلب شناخته می‏شوند و آن‏ها به دنبال سقوط و براندازی نظام جمهوری اسلامی نبوده‏اند و تصریح بر این مطلب هم اشکالی ندارد.

سراج‌الدین میردامادی، روزنامه‌نگار می‌گوید راهپیمایی ۲۵ بهمن دعوتی برای براندازی نظام نیست
  
 سراج‌الدین میردامادی، روزنامه‌نگار می‌گوید راهپیمایی ۲۵ بهمن دعوتی برای براندازی نظام نیست 

کسانی که ایراد گرفته‏اند، گفته‏اند که درست یک روز قبل از راهپیمایی، این بیانیه می‏تواند باعث شود که عده‏ای دلسرد بشوند و احتمالاً از شرکت در راهپیمایی فردا منصرف شوند. نظر شما در این مورد چیست؟

من فکر نمی‏کنم که کسی راهپیمایی فردا را برای سقوط نظام یا براندازی جمهوری اسلامی برنامه‏ریزی کرده باشد. فراخوانی که از سوی آقایان موسوی و کروبی هم داده شده، برای اعتراض به ظلمی است که بر مردم مصر و تونس روا داشته شده و هم‏چنین تاکید بر ظلم‏های مشترکی است که توسط دیکتاتورها در منطقه‏ی خاورمیانه، حتی در کشور خود ما و سایر کشورهای همسایه بر مردم تحمیل می‏شود.

در تاکید بر این زجر و درد مشترک همه‏ی ما ملت‏هاست که فراخوان داده شده و آن کسی که فراخوان داده، منظور و هدف‏اش از این فراخوان، براندازی و سقوط نظام جمهوری اسلامی نبوده و طبعاً احزاب اصلاح‏طلبی که بیانیه داده‏اند و مردم را به حضور در خیابان دعوت کرده‏اند هم چنین هدفی را دنبال نمی‏کردند و به نظر نمی‏رسد که چنین نقطه‏نظری بتواند اختلاف و تشتت را در صفوف عازم و منسجم مردم در راهپیمایی فردا به دنبال داشته باشد.

اما به‏هرحال، من فکر می‏کنم این ایراد به جبهه‏ی مشارکت وارد است که نباید یک نظر را بر کل جنبش سبز تعمیم دهد. خود رهبران جنبش سبز هم بارها و بارها تاکید داشته‏اند که این جنبش، جنبشی است متکثر. هرچند ایرادی ندارد که اصلاح‏طلبان به عنوان یک بازیگر مهم جنبش سبز، این موضع خود را در برابر حاکمیت که به دنبال براندازی و سقوط نظام نیستند، تکرار و بیان کنند.

فکر می‏کنید که مردم بر این خواست بمانند و فردا فقط به حمایت از مردم مصر و تونس منحصر بماند؟

به‏هرحال وقتی فراخوان برای دفاع از مردم مصر و تونس داده شده، هم رهبران جنبش اعتراضی، هم مردم، هم افکار عمومی، هم حاکمیت تمامیت‏خواه جمهوری اسلامی، دولت دهم، مجموعه‏ی دستگاه‏های نظامی و افکار عمومی منطقه‏ی خاورمیانه، همه می‏دانند که وضع مردم ایران ای‏ بسا بدتر از وضع مردم مصر و تونس بوده و اگر ما برای حمایت از جنبشی در منطقه‏ی خاورمیانه، در شمال آفریقا، مردم را به خیابان‏ها فرامی‏خوانیم، طبعاً اولویت ظلم، اختناق و فشارهایی که بر مردم خود ما رفته، بیشتر بوده است.

این یک بیان درد مشترکی است که اتفاقاً این درد مشترک بر خود ما بیشتر بوده و مردم ما مظلوم‏تر از مردم مصر و تونس بوده‏اند و وحشیانه‏تر و خشن‏تر سرکوب شده‏اند. در نتیجه‏، به‏نظر می‏رسد که مردم برای این درد مشترک به خیابان می‏آیند، برای این‏که این فشار و اختناق مشترک را بیان کنند و ای بسا به نقاط مهم‏تر و شعارهای بعدی هم کشیده شود که این دیگر خواست و اراده‏ی مردم است و مردم خودشان تصمیم می‏گیرند که از این درد مشترک به چه مسائلی برسند.

اگر این راهپیمایی و اعتراضات ادامه پیدا کند، بالطبع برخورد حکومت هم با مردم شدیدتر خواهد شد. در این صورت فکر نمی‏کنید بیانیه‏‏ای که دیروز جبهه‏ی مشارکت داده، مقداری صف مشارکتی‏ها و اصلاح‏طلبان را از مردم جدا کند؟

من فکر نمی‏کنم. به‏هرحال میزان‏الحراره‏ی اجتماعی و سیاسی در داخل توده‏هاست و احزاب سیاسی، به عنوان حلقه‏ی واسط جامعه‏ی مدنی و بیان کننده‏ی اراده‏ی مردم در برابر حاکمیت، هنگامی که تشخیص بدهند، بفهمند و به عینه لمس کنند که خواست و مطالبات مردم آن چیزی نیست که آنها در بیانیه‏های‏شان مطرح می‏کنند، احزاب هم به نوعی رابطه و کنش و واکنش اثرگذاری و اثرپذیری دارند. هم به نوعی مردم را حمایت می‏کنند و هدایت می‏کنند و هم بالعکس مردم گاهی، احزاب و نخبگان سیاسی را حمایت می‏کنند و در عین حال ممکن است آنها را به دنبال خودشان هم بکشانند.

ممکن است شرایط به‏گونه‏ای پیش برود که احزاب اصلاح‏طلب به دنبال خواست و اراده‏ی مردم، از برخی مطالبی که در این روزها مطرح کرده‏اند، دست بردارند. ولی چنین چیزی را هنوز ما ندیده‏ایم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.