۱۳۹۰ فروردین ۱۹, جمعه

بهمن صالح نیا: پرویز دهداری، بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به دست سیروس قایقران بست/ سیروس دوست داشت مربی ملوان بشود/ بزرگ ترین آرزوی من این است که ملوان برای چهارمین بار قهرمان ایران شود

به جرات می­گویم آقای علی کریمی که امروز یکی از افتخارات فوتبال ایران است نصف توانایی سیروس را دارد

کاوه چلمبری







بهمن صالح نیا با کسب سه مقام قهرمانی و سه مقام نایب قهرمانی جام حذفی ایران و همچنین دو عنوان سومی لیگ ایران جزو پنج مربی برتر فوتبال باشگاهی کشورمان است. موسس باشگاه ملوان، همچنین به عنوان مربی تیم ملی فوتبال ایران در بازیهای آسیایی 1974 تهران به مقام قهرمانی دست یافته و در جام ملت های 1988 قطر بر سکوی سوم آسیا ایستاده است. با فرا رسیدن سیزدهمین سالگرد درگذشت زنده یاد سیروس قایقران، کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران، سایت گل پای صحبت­های مرد کهنه کار و پر افتخار فوتبال ایران،بهمن صالح نیا، نشست:



اولین روز ورود سیروس قایقران به ملوان چگونه بود؟
یکی از روزها تمرینات بچه ها را زیر نظر داشتم که جوانی لاغر اندام و سبزه را مشاهده کردم، آقایان محمدرضا مرادی و نصرت ایراندوست که نوجوانان و جوانان ملوان را تمرین می دادند جلو آمدند و گفتند بهمن خان این پسر را می­شناسی؟ بعد ادامه دادند و گفتند او سیروس قایقران پسر آقا پرویز، کارمند تربیت بدنی خودمان است، سیروس جلو آمد تا خودش را بیشتر معرفی کند.با او صحبت کردم و از وی خواستم تمرینات را جدی بگیرد و به دستور مربیان گوش دهد. بعد از انقلاب سیروس وارد ترکیب اصلی ملوان شد و با بازیهای جالب ،موقعیت خود را تثبت نمود.
سیروس قایقران چگونه به تیم ملی دعوت شد؟ با درخشش قایقران در تیم ملوان کم کم نظرها به سوی او جلب شد تا این که سال 63 به تیم ملی دعوت شد، اما زیاد به بازی گرفته نمی شد. با این حال سیروس باز هم از پای ننشست و به تلاش خود افزود تا حق خود را بگیرد تا این که در سال 65 دراولین دوره ی جام حذفی که بعد از انقلاب انجام شد، سیروس بازی جالبی را از خود به نمایش گذاشت که نقطه ی اوج آن گل زیبایی بود که در فینال به تیم خیبر خرم آباد زد و تحسین همگان را برانگیخت. با انتخاب آقای پرویز دهداری به عنوان سرمربی و انتخاب اینجانب و آقایان ابراهیمی و وطنخواه به عنوان مربیان تیم ملی این فرصت برای سیروس پیش آمد تا جاده­ی ترقی را بهتر طی کند. در آن دوران غیر از زنده یاد ، آقایان محمود فکری و نادر عزت اللهی هم به تیم ملی دعوت شده بودند.
چگونه بازوبند کاپیتانی تیم ملی به سیروس تعلق گرفت؟ طی مسافرت­هایی که به کشورهای چین ، آلمان شرقی ، نپال ، بنگلادش و تایلند داشتیم سیروس به راستی که سنگ تمام گذاشت. وی به خصوص در بازی با آلمان شرقی جزو معدود بازیکنانی بود که وارد هیجده قدم حریف می­شد و اقدام به شوت زنی می­کرد. با همه­ی این شایستگی ها سیروس آدمی نبود که خودش را در معرض شرایط کاپیتانی قرار دهد و یا برای به دست آوردن بازوبند کاپیتانی از خود حرص و علاقه نشان دهد، اما شایستگی­های او بر بی خیالی اش چربید و آقای پرویز دهداری بازوبند کاپیتانی را به دست او بست.
چگونه سیروس دوباره به ملوان برگشت ؟ پس از بازگشت او از الاتحاد قطر، مرحوم جمشید طلاکار خیلی تلاش کرد که سیروس مجدداً به ملوان بیاید. برای این که سیروس به اوج آمادگی برسد دو شرط برایش گذاشتیم، نخست این که شب ساعت 10 بخوابد و دوم این که در تمرینات سنگین صبح و شب حضور فعال داشته باشد. اتفاقاً باز هم سیروس سنگ تمام گذاشت به خصوص با آن دو گلی که در بازی برگشت جام حذفی 69 در بندرانزلی به پرسپولیس تهران زد و ملوان را به فینال رساند با قدرت به همه فهماند که قلب تیم ملی متعلق به اوست.
چرا چینی ها از بازی سیروس فیلمبرداری می­کردند؟
در سفری که به چین داشتیم به شهری به نام کانتون رفتیم که ورزشگاهی بسیار زیبا داشت . در این میان متوجه شدم که فیلم برداران چینی همه جا به همراه سیروس هستند، از مترجم خودمان آقای شین علت این کار را پرسیدم ،او گفت کارشناسان ما از حرکات قایقران فیلم برداری می­کنند تا در کلاس­های آموزشی خود از آن بهره ببرند. آنان معتقد بودند که سیروس بازیکنی استثنایی و با تکنیکی کم نظیر است که در طول 90 دقیقه بر تمام زمین احاطه دارد.
آیا قایقران می­توانست در تیم های اروپایی بازی کند؟
در آن دوران هنوز بازیکنان ایرانی شناخته شده نبودندو مثل امروز، در تیم های اروپایی به روی آنان باز نبود. بازیکنانی چون ناصر حجازی، حمید درخشان، جواد زرین چه و ... اگر امروز بازی می­کردند می­توانستند در تیم­های اروپایی اعتبار فوتبال ایران را بالا ببرند که متاسفانه در آن دوران امکانات امروزی فراهم نبود. قایقران با آن توان بالایی که داشت یقیناً می­توانست در تیم های اروپایی بدرخشد. من به جرات می­گویم آقای علی کریمی که امروز یکی از افتخارات فوتبال ایران است نصف توانایی سیروس را دارد.
چرا قایقران به تیم دسته دومی بندرعباس رفت؟
آن دوران من و آقای عباس رجبیه فرد تیم ملوان را هدایت می­کردیم و قایقران هم در تیم کشاورز مربیگری می­کرد تا این که بر اثر یک سری مشکلات، من به اتفاق آقای محمد احمدزاده به تیم مس کرمان رفتیم. سیروس هم به تیم مسعود سوق داده شد. در ملاقاتی که با وی داشتیم او اظهار دلتنگی می­کرد و میل داشت به زادگاه خود،بندر انزلی، بازگردد. آقای علی تهرانی دوست مشترک ما به دفعات خبر علاقه ی سیروس جهت پیوستن به ملوان را به من رسانده بود که اتفاقاً بازگشت او باعث خوشحالی همگان بود و این تصمیم سیروس می توانست بسیاری از مشکلات را حل کند. چون به راستی که میان مردم محبوبیت داشت و اکنون هم که حضور فیزیکی ندارد، باز هم جای خالی اودر همه جا مشاهده می­شود و مردم یادش را گرامی می­دارند.
بعد از سال­ها، قوی سپید بالهایش را بر فراز آسمان فوتبال ایران گشوده و نتایج درخشانی را در لیگ برتر کسب کرده است. همچنین این شانس برای ملوان وجود دارد که بعد از 21 سال قهرمان جام حذفی بشود.
خیلی خوشحالم که ملوان چنین نتایج درخشانی را در لیگ برتر کسب کرده است. جا دارد در این جا از آقای فرهاد پورغلامی که چنین تیم خوبی را ساخته و پرداخته کرده اند و همچنین بازیکنان و سایر اعضای کادر فنی نهایت تشکر را داشته باشم. بزرگترین آرزوی من این است که ملوان برای چهارمین بار قهرمان ایران بشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.