درآفریقای جنوبی کاسیاس واقعی راشناختم
با 29 سال سن، ویکتور والدس به دنبال کسب چهارمین عنوان پیاپی سامورا (برترین دروازه بان لالیگا که درطول فصل کمترین گل را دریافت کرده) است. او علاوه برعناونی که با بارسلونا کسب کرده، با تیم ملی اسپانیا هم قهرمانی دنیا را تجربه کرد.او اکنون اسطوره زنده بارسلوناست و از رکورد افسانه های این باشگاه، مثل رامایتس، سادورنی و سوبی سارتا پیشی گرفته است. والدس روز شنبه به «برنابئو» بازمی گردد تا برای شانزدهمین بار مقابل رئال مادرید قرار بگیرد.این هشتمین حضور والدس در «برنابئو» است. او با بارسا 4 بار پیروزی در «برنابئو»راتجربه کرده و هرگز دراین ورزشگاه طعم تساوی را نچشیده.متن گفت و گوی او با ال پائیس را مطالعه کنید:
سه بار عنوان «سامورا»را مال خود کرده ای و به دنبال کسب چهارمین عنوان پیاپی هستی. رامایتس 5بار این عنوان راکسب کرده و کانیسارس 4بار.تنها آرکونادا در دهه 80، سه بار متوالی این عنوان رامال خود کرده بود که اکنون بارکورد او برابری می کنی.راز موفقیتت درچیست؟
تلاش روزانه،همین. نباید هیچ وقت اطمینان داشته باشی که دروازه بان فیکس تیم هستی و باید برای حضوردرترکیب ثابت تیم،هر روز تلاش کنی. من هر روز،فقط به تمرین روز بعد فکر می کنم.هیچ رمز موفقیتی به جزتلاش ندارم. بعد هم این است که بازی کردن در تیمی به این خوبی که من بازی می کنم هم درموفقیتم بی تاثیرنیست.من هیچ وقت به کسب جوایزفردی فکر نکرده ام.اگر کم گل می خورم،این فقط نتیجه تلاش من نیست و ثمره زحمات کل تیم است.کار خط دفاعی تیمم فوق العاده است.من از اینکه می بینم که مسی و ویا برای مهارحملات حریف اینقدر می دوند، لذت می برم.ما به خاطرمسئولیت پذیری فردی بازیکنانمان،تیم بزرگی شده ایم.بدون تلاش خط دفاعی بارسا،نمی توانستیم این همه موقعیت گل خلق کنیم.
با آمدن گواردیولا سبک بازی ات تغییر کرده
با آمدن گواردیولا، سیستم جدیدی درتیم پایه گذاری شد. من درابتدا یاد گرفته بودم که از محوطه جریمه خارج شوم ،چون کرویف دروازه بانی می خواست که روبه جلو بازی کند.الان همه می دانند که من مثل یک بازیکن خط میانی درترکیب تیم هستم.دروازه بان صرف وجود ندارد.
در طول 20روز،4بار مقابل رئال بازی می کنید
بازی کردن مقابل رئال همیشه کار سختی است. جالب اینجاست که این 4 بازی تقریبا پشت سرهم هستند ولی این چالش جالبی است. مربی مابه ما گفت که زمانه برای ما چالش ایجاد خواهد کرد.من هم بااو موافقم:این یک چالش دیگر است.اگر می خواهیم تاریخ سازشویم،باید از این آزمایش سربلندبیرون بیائیم.
ورزشگاه «برنابئو»چه جور ورزشگاهی است؟
بازی کردن دراین ورزشگاه خیلی سخت است و به من حس«تلاش» را القامی کند.چه ببریم و چه ببازیم،بافکر کردن به برنابئو، سختی،تلاش وکوشش به ذهنم می آید.بااین فکر به برنابئو می روم که باید تلاش زیادی بکنم؛چون ازتو توقع زیادی می رود وحتی به تواجازه نفس کشیدن نمی دهند.زمانی که توپ واردزمین حریف می شودهم نمی توانی «ریلکس»باشی
رئال تیمی است که در هر دونیمه زمین خوب بازی می کند؟
اگر اینطوربگوئید، یعنی ژابی آلونسو رانادیده گرفته اید.فکر می کنم آلونسو نقش پررنگی دربازی رئال دارد.رئال خط میانی بسیارخوبی دارد؛ هرچند که آنهاکاملا مستقیم بازی می کنند.با این بازی مستقیم، دروازه بان حریف باید بادقت فراوانی بازی کند.مثلا اگر به رونالدو میدان برسد، باید خودت راآماده کنی.اوبازیکنی با مهارتهای ویژه است،دقیقا مثل مسی،همیشه متوقف کردن آنها خیلی سخت است.
همیشه خیلی نگران شوتهای بنزماهستی!
من این را ازدیدگاه یک دروازه بان می گویم و ازنظر من شوتهای بنزما، یکی ازبهترینهاست.چون هیچ وقت نمی توانی شوتهای او را پیش بینی کنی و شوتهایش جهت گیری های متفاوتی دارند.این کار راسخت می کند.هرچند که رئال بازیکنان خوب زیادی دارد؛به شوتهای پای چپ دی ماریا توجه کنید؛سرعت و دینامیک او فوق العاده است.او و اوزیل،خریدهای استثنایی رئال بودند.
خیلی ازهم تیمی هایت بازی بارئال را انگیزه حرفه ای و بزرگی می دانند.توهم این نظر را داری؟
آنچه برایم مهم است،شکست دادن رئال است.این شانس را داشته ام تا دربرخی از دیدارهای «ال کلاسیکو»درنوکمپ و دربرنابئو به پیروزی برسم.بردن رئال حس خیلی خوبی است.بخشی از آن به خاطر رقابت میان دوتیم است و ازسوی دیگر رئال یکی ازبهترین تیمهای دنیاست.برداین تیم،به منزله پاداشی بزرگ است
نتیجه 0-5بازی رفت،بازی برگشت راخطرناک ترکرده؟
درسررئالی ها همیشه فکر پیروزی وجود دارد و اصلا برایشان مهم نیست که قبلا چه اتفاقاتی افتاده.البته طبیعی است که آنها اصلا این شکست رادوست نداشتند.این انگیزه مضاعفی به آنها می دهد ولی ماهم به قصد پیروزی به میدان می رویم.اصلا سبک بازی دیگری بلد نیستیم.نه دربرنابئو و نه درهیچ ورزشگاه دیگری.به بازی باشاختارتوجه کنید.وقتی 0-3 جلو بودیم،باز هم به دنبال گلزنی بودیم و به همین دلیل پارسال با نتیجه 6-2 دربرنابئو پیروز شدیم. ما راه دیگری بلدنیستیم.ایده کلی ماتغییری نمی کند
بارسا تاچه حدبه بازی مسی وابسته است؟
مسی بازی خارق العاده می کند و گل می زند.او بازیکنی است که دنیای دیگری راخلق می کند و برای تیم کار می کند.موقعیت خلق می کند و توپ هارااز حریفان می گیرد.به خاطر شخصیت قهرمانش، دوست دارد گل بزند و درعین حال به خوبی می داند که چطور می تواند به تیم کمک کند و مطمئنم که از این سبک بازی لذت می برد. دست کم به نظرکاملا خوشبخت می رسد.فکر می کنم که لئو برای تیم همانقدرمهم است که تیم برای او.اگرحرفهای اورا گوش کنید،این کاملا درحرفهایش مشخص است
برای بازی شنبه، چه برنامه ای دارید؟
مثل هربازی دیگری.ما همان تمرینات همیشگی مان راانجام می دهیم.
این امکان وجود داردکه درهر 4 دیدار به پیروزی برسید؟
بایدببینیم که چطور می شود.ولی ممکن است درتمام این4بازی پیروز شویم.باتمام احترامی که برای تیم حریف قائلم، با دیدن تیمی این چنینی (بارسا)،این احتمال را می دهم.ولی نمی توان هیچ احتمالی رارد کرد. رئالی ها هنوز شانس زیادی دارند.این آخرین تلاش است.
حضورمورینیو، ال کلاسیکو را سخت تر کرده است؟
مورینیو ال کلاسیکو را جنجالی کرده و این با توجه به شخصیت اوست. او از قدرت انتقالش در رئال استفاده می کند و این دقیقا همان چیزی است که با شناختی که از شیوه رفتار و شخصیتی اش داریم، انتظارش را داشتیم. ما وارد این بازی نمی شویم و کاملا در حاشیه ماجرا هستیم.او بازی های جنجالی اش را می کند و ما فوتبال بازی می کنیم.
بعد از آنکه بااسپانیا،قهرمان دنیا شدی، زندگی ات تغییر کرد؟
به طورخاص نه. تغییربیشترزمانی بود که پسرم به دنیا آمد. جام جهانی به من این فرصت راداد تا از پله های ترقی حرفه ای بالا بروم. از اینکه دل بوسکه آخرین روزبامن تماس گرفت،روحیه زیادی گرفتم و همیشه ازاو متشکرم.می خواستم نشان دهم که بازیکن تیم هستم ومی خواهم کمک کنم. این فرصت را داشتم تاعلاوه برهمکاری با این تیم، بازهم با په په رینا تمرین کنم و کاسیاسی که برایم غریبه بود را بشناسم
درمورد کاسیاس بیشتر بگو!
من یک دروازه بان فوق العاده را شناختم.چه دروازه بانی است!یک سوی ماجرا، قرارگرفتن درمقابل اوست و یک سوی دیگر قضیه دیدن او در تلویزیون است.الان می دانم که او فوق العاده است ولی تاپیش از این هیچ وقت فرصت کارکردن وتمرین کردن با او را نداشتم.ایکر فوق العاده است؛ پتانسیل و اعتماد به نفس او ازیک طرف و شخصیت خوبش از طرف دیگر.با او و په په رینا گروه خوبی را تشکیل دادیم.به لطف آنها بود که جام جهانی راکسب کردیم و حس آموزش نکته های جدید ادامه یافت. بااینکه بازی نمی کردم، سعی می کردم تا درهریک از تمرینات تیم موثر باشم و این باعث شد تا دروازه بان بهتری باشم.چون شرایط را از دیدگاه کسی می دیدم که بازی نمی کند و نقش دیگری رابرعهده دارد. ازهمین رو، جام جهانی به من کمک زیادی کرد تا رشد کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.