۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

عدالت اجتماعي و توزيع عادلانه ثروت بالاخره بعد از سه دهه محقق شد.

بعد از سه دهه محقق شد...

كودكی كه كارگـر ساختمان است! 


 نویسنده :دنیای اقتصاد

یکی از خوانندگان روزنامه دنیای اقتصاد روز گذشته در تماس با خبرنگار ما از فعالیت یک دختر‌بچه 5 ساله در قالب یک کارگر ساختمانی در سطح شهر تهران خبر داد.


خبرنگار دنیای اقتصاد برای پیگیری ماجرا به محل فعالیت این کودک مراجعه کرد و مشخص شد که به علت فقر مالی اين دختر بچه روزانه 8 ساعت به همراه پدرش در ساختمان‌های در حال ساخت در نقش یک کارگر ساختمانی فعالیت می‌کند.



پدر این دختر بچه – یگانه – می‌گوید: چون کسی را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم که با توجه به اینکه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6 ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.


او می‌گوید: در مامازن یک اتاق اجاره کرده که ماهانه 100 هزار تومان اجاره می‌دهد.


پدر یگانه می‌گوید: به دليل اينكه يگانه را روزها سر ساختمان می آورم، او نيز پا به پای من كار می كند و فعاليت‌های سبكی همچون حمل‌ كيسه‌های مصالح ساختمانی را انجام می دهد. او می‌گوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است.


این کارگر كوچك ساختمانی امیدوار است که مسوولان و شرکت‌های ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایه‌دار از خانواده‌اش حمايت مالی كنند.






متن زیر گفت‌وگو با این کودک 5 ساله است، دختری که اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را کرده است.


یگانه! چرا اینجا کار می‌کنی؟


پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او می‌آیم که در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد می‌کند هر وقت کیسه‌های سیمان را بلند می‌کند اذیت می‌شود و شب‌ها از شدت درد خوابش نمی‌برد. من زور ندارم، اما کمکش می‌کنم که کمتر اذیت شود.


خانه‌تان کجاست؟


خیلی دور است ما در خانه‌مان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.


چرا پیش مادربزرگ یا خاله‌ات نمی‌روی؟


مادرم مرده است. تازه مادر بزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.


چه درخواستی از مسوولان داری؟


پدرم نمی‌تواند کار کند، اما اگر کار نکند پول نداريم. هیچ‌ کس کمکمان نمی‌کند. پدرم می‌گوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگی‌مان خوب می‌شود.






 ……………………………………………………………………………………………………………………………….

یک جوان ایرانی ماشین ۳ میلیارد تومانی وارد ایران کرد...
و جالب تر اينكه... حاضر شد كه 3 ميليارد ديگر هم بدهد...
كه مجوز لازم براي پلاك اتوموبيلش را بگيرد! 



روزنامه شرق نوشت: یک جوان ايراني با پرداخت مبلغی معادل با سه میلیارد تومان یک بوگاتی ویرون وارد ایران کرده!
جالبه كه بدونيد تمام هم و غم این جوان این بوده که سه میلیارد تومان دیگر بدهد تا بتواند این ماشین فخر آميز رو پلاک کند...




  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.