اما به باور من این برنامه نه طنز است و نه جدی، دستِکم بخش زرشک طلایی را میگویم. بهنظرم فقط یک دلقکبازی بینمک است و شوربختانه از شبکهای پخش میشود که ادعای حرفهای بودناش گوش فلک را کر کرده است. اما دریغ از سرسوزنی کار حرفهای در برنامهی مورد نظر!! دریغ!!
خانم سالومه که از نخستین برنامهی زرشک طلایی، بهقول خودش بدترین و ضعیفترین کارهای آوازخوانان را به جهان!! معرفی میکرد، اینهفته که نوبت به«داریوش» رسید ناگهان و بدون اطلاع قبلی تغییر موضع داد و در صفحهی فیسبوکاش چنین نوشت:
«دوستان خوبم! لطفن بنویسید که شما کدام آهنگ داریوش را کمتر گوش میدهید؟ بحث ضعیفترین نیست پس لطفن ننویسید هیچکدام یا ندارد چون پاک میشود و ازتون خواهش میکنم به نظر همدیگر احترام بذارید.»
حیرتا!! حیرتا که چرا در مورد سایر آوازخوانان کلمهی «ضعیفترین» با آب و تاب اعمال میشد اما نوبت به داریوش که رسید منظور ضعیفترین نیست؟!! آیا این معنایی جز این دارد که خانم سالومه از هواداران داریوش یا از خودِ داریوش میترسد؟ لابد میترسد که جرات نکرد واژهی ضعیفترین را در مورد اجراهای داریوش بهکار ببرد، بنابراین برای ماستمالی این بخش از برنامهاش گفت: به کدام ترانه کمتر گوش میدهید!!!
راستاش در مورد ساخت حتا یک برنامهی ضعیف نیز برنامهساز باید تلاش کند دستِکم در مورد همهی هنرمندان یکسان عمل کند و رعب و ترس را کنار بگذارد. بنابراین برنامهای که اینچنین با ترس و لرز عمل میکند کاملن آشکار است که بینندهگاناش از چه جنسی هستند. دقیقن از جنس خودِ این برنامه و مجری نابلد گرامیاش!!
اما فضای صفحهی فیسبوک خانم سالومه، آنجا که به اجراهای داریوش رای میدادند، بسیار غمانگیز بود. محل دفن زیباترین ترانهها شده بود و محل قر کمر عدهای رایدهندهی نابلد که از ترانه هیچ نمیدانند و ترانه و مرثیه و تصنیف و سرود برایشان یکسان است.
نخست اینکه نام ترانههایی که داریوش اجرا کرده، سراسر غلط بود و حیرتانگیز است وقتی کسی حتا به نام ترانه توجه نمیکند و اصلن نام ترانهها را بلد نیست با چه جسارتی به ترانهها رای میدهد؟ و خانم سالومه چرا با سکوت ملیحاش حتا یک تذکر کوتاه هم در مورد درست نوشتن نام ترانهها نمیدهد؟ آیا بهجز این است که خودِ خانم مجری هم نام ترانهها را بلد نیست و فقط بلد است زرشک بکارد و درو کند؟؟
توجه کنید به نام ترانههایی که داریوش اجرا کرده و در صفحهی فیسبوک خانم سالومه آمده:
کی بود کی بود من نبودم!!!!
روزی که تو رو دیدم موهاتو بافته بودی!!!!
زن!!!!
حالا یکی پیدا شده قدر اونو میدونه!!!!
وطن اینجا همه باهم غریبن!!!!
من دیگه بچه نمیشم چون اشکام درمیاد!!!!
وای دارم آتیش میگیرم!!!!
دست زن زیبا نیست دست زن نایاب است!!!!
میگن گرگ بیابونه!!!!
زن به من میخندد!!!!
حرکت از این بیش شتابان کنیم، ولوله در ولوله باران کنیم!!!!
در پستوی خانه نهان!!!!
سیل غارتگر اومد!!!!
یکی میخوام که؟!!!!
هرچه را که ساختم شکست!!!!
گرگ بیابان!!!!
اینگونه سرهم کردن نام ترانهها یعنی بیاحترامی محض به ترانهسرا، آهنگساز، تنظیمکننده و خواننده. حال ممکن است این بیاحترامی عمدی باشد و یا شاید هم از سر نابلدی، اما هرچه که هست بیاحترامی به صاحبان ترانه و خواننده است.
غمانگیزتر اینکه ترانههایی بهعنوان ضعیفترین اجراهای داریوش انتخاب شده که درواقع بهترین کارهای داریوش است. نتیجهی این رایگیری بهوضوح نشان میدهد که سطح سلیقهی موسیقی بینندهگان این برنامه تا چه حد ضعیف است و اصلن ترانه را نمیشناسند. البته باتوجه به محتوای برنامه جز این هم انتظاری نیست.
«علی کنکوری» از زیباترین اجراهای داریوش است که بهعنوان ضعیفترین کار انتخاب شد و بعد از آن ترانههای زیبای آلبوم«امان از» کار«شهیار قنبری و عبدی یمینی» و ترانهی«سال دوهزار» و «نون و پنیر سبزی». یعنی برترین و بهترین کارهای داریوش بهعنوان ضعیفترین کارهایش انتخاب شده و چنین سلیقهای بهواقع شگفتانگیز است!!
خانم سالومه در برنامهاش وقتی ترانههای ضعیف!! را معرفی میکرد گفت: نمیدانم چرا این ترانهها انتخاب شدهاند؟؟؟!!! چهطور نمیدانی خانم سالومه؟ عجیب است که نمیدانی!!! خُب معلوم است چرا، چون سطح سلیقه و سواد موسیقی بینندهگان برنامهی شما بسیار نازل است و عاجزند از درک ترانه. دلیلاش حتمن همین است. اگر همین نبود که ترانههای زیبای«علیکنکوری»، «شاید باید»، «سال دوهزار» و «نون و پنیر و سبزی» را بهعنوان ترانههای ضعیف انتخاب نمیکردند. پس خوشا بهحال شما که بینندهگانی به این شلختهگی دارید که اگر شلخته نبودند بینندهی برنامهی شما نمیشدند.
آنقدر اوضاع انتخاب ترانهها فجیع بود که با اعتراض هواداران داریوش روبهرو شد. عدهای از هواداران پیامهای اعتراضی بسیار منطقی و خوبی نوشته بودند و چند نفری نیز کمی تند رفته بودند. خانم سالومه هم طی یک عملیات گستردهی دیلیت، همهی پیامهای اعتراضی که در کمال احترام نوشته شده بود را دیلیت فرمود و پیامهای تند را دیلیت نفرمود!! تا بدینوسیله ثابت کند که مخالفان تا چه حد تندنویس و شبیخونزن هستند!!! و سپس برای اینکه بر چنین آشفتهبازاری غلبه کند توجیه بسیار بانمکی را نیز ترسم فرمود. ایشان گفت:
«واقعاً متاسفم که بعضی از دوستان هنوز متوجه نیستن که اولا این یک برنامه طنز هستش همه کشورها با خوانندهها افراد سر شناس کشور شوخی میکنن هیچ کسی هم نمیگه چرا ؟ دوما که من تازه شوخی هم نکردم این بار و تاکید هم کردم که این آهنگها ضعیف نیست و ازشون دفاع کردم و گفتم داریوش کار ضعیف نداره اونوقت باز هم میان اینجا و توهین میکنین اگر با توهین کردن خالی میشین پس هر چی دلتون میخواد بگین چون هر کسی شخصیت خودش رو نشون میده و اینکه معلوم میشه اصلا نفهمیده من چی گفتم توی برنامه و فقط اومده اینجا مشکلات خودشو سر بقیه خالی کنه...»
این عین نوشتهی خانم سالومه است، مجری یک برنامهی تلویزیونی با ادعای حرفهای بودن!!! که نه از طریق ضابطه که از راه رابطه جلوی دوربین قرار گرفته و فکر هم میکند که کسی این موضوع را نمیداند!!! ایشان میفرمایند: «اولا که این یک برنامهی طنز هستش» و بعد بلافاصله میگویند: «دوما که من تازه شوخی هم نکردم اینبار...»
حالا در ارتباط با نظرات فیلسوفانهی خانم سالومه چند پرسش پیش میآید:
یک) اگر برنامه طنز هست پس چرا شما شوخی نکردید؟؟
دو) چرا در مورد آوازخوانان دیگر تا دلتان میخواست شوخی کردید و حتا با تمسخر حرف زدید اما اینبار شوخی نکردید؟؟ دلیل اصلی چه بود؟؟
سه) آیا در همهی آن کشورهایی که با خوانندهها شوخی میکنند و شما هم شاهد کار همهی آنها بودهاید!! آیا یک مجری نابلد گاهی بهشکل طنز و گاهی بدون شوخی، بنابر رای عدهای بینندهی نابلد، زیباترین ترانههای یک آوازخوان را بهعنوان ضعیفترین ترانههای او معرفی میکند؟ آیا ترانههای سایر آوازخوانان را مورد تمسخر قرار میدهد؟؟ در کدامین جای جهان، در کدامین سرزمین چنین برنامهای اجرا میشود و ناماش را هم طنز بدون شوخی میگذارند و به کسی هم برنمیخورد؟؟ گمان نمیکنم جهان توانایی چنین کاری را داشته باشد. اینگونه کارها فقط مختص نابلدان خودمان است.
چهار) من هم باور دارم آنان که توهین میکنند کارشان به هیچ عنوان درست نیست، درواقع چیزیست شبیه به کار خودِ شما، این درست که آنها نفهمیدند شما چه گفتید، اما شما چه؟ شما خودتان فهمیدید که چه گفتید؟: «واقعاً متاسفم که بعضی از دوستان هنوز متوجه نیستن که اولا این یک برنامه طنز هستش ... دوما که من تازه شوخی هم نکردم این بار و تاکید هم کردم که این آهنگها ضعیف نیست و ازشون دفاع کردم...»
شما چه دفاعی کردید خانم سالومه!؟ شما حتا نام درست ترانهها را هم در صفحهی فیسبوکتان متذکر نشدید و در حین برنامه به دلیل اعتراضات فراوان بهناچار و ترسان، نام درست ترانههای ضعیف!! را یادآوری کردید، این کجایاش دفاع است؟ یعنی از چه و از که دفاع کردید؟ و اصلن چرا دفاع کردید؟ مگر از سایر خوانندهها هم دفاع کرده بودید؟؟
یعنی شما فکرش را بکنید که ترانههای آلبوم«امان از» یعنی بهترین اجراهای داریوش، بهعنوان کارهای ضعیف این خواننده انتخاب بشود!!! واقعن که چه شود!!!
«شهیار قنبری» شاعر ترانههای آلبوم«امان از» و ترانهی «نون و پنیر و سبزی» که از طریق یاران فیسبوکیاش از این رُخداد خجسته آگاه شده بود، در صفحهی رسمی فیسبوکاش SHAHYAR GHANBARI official community Page چنین نوشت: (1)
«اگر برنامهسازان این شبکه!!! بتوانند متن آلبوم"امان از" را از رو بخوانند و در امتحان دیکته از بیست نمره، حتا پنج بگیرند، از تک تکشان به خاطر کاری که کردهایم، پوزش خواهم خواست!»
و نیز نوشتند:
«کانال"من و تو و بهرمانی و شرکا" چه بهتر که یک "گوشتکوب طلایی" به ریش و پشم از صفحهی تلویزیون بیرون آمدهی خود جایزه بدهد!»
و در کامنتی دیگر چنین گفتند:
«من یک جایزهی"شیشکی طلایی" پیشنهاد میکنم، برای صاحبان مشکوک جمکرانی این مثلن" شبکه" و برنامهسازاناش! چشم همکاران خوب من روشن، که با چنین بساط شرمآوری حتا گفتوگو میکنند!!!!»
همچنین در سایت هواداران داریوش نیز پاسخی در این زمینه ازسوی «شهیار قنبری» نوشته شده است:
«کسانی که نمیخواهند"فکر" کنند، ترانهی نوین را هم نمیفهمند و دوست نمیدارند. کسانی که شنیدن حرفهای پیش پا افتادهی روزمره را ، در قالب "ترانه" خوشتر دارند ! اینجور آدمها ، نه اهل مطالعهاند و نه تماشای برنامهی درست ، یا فیلمی با ارزش! یعنی: هیچ رابطهیی با جهان شعر و شعور ندارند. همین است که پای ابلهانهترین کانالهای تلویزیونی مینشینند ! چون حرمتی برای گوش و چشم و هوش خود ، نمیشناسند !آن وقت ده هزار ده هزار، سالی جون، نگاه میکنند ! آنوقت آلبومی با ارزش چون "امان از" به تقلید از اینور آب، تمشک یا زرشک، جایزه میگیرد ! که هر سرزمینی هم از این شوخیها دارد. اما، در کنارش، پاسداشتهای جدی هم دارد. نخل طلا! شیر طلا! اسکار! و ....جمکرانیهای فرستاده شده به غربت سرد ما، اما ، فقط زرشک بیهستهاش را به هنرمندان جدی خود، هدیه میکنند ! من اگر جای آقای اقبالی باشم، دیگر اجازه نمیدهم که صدایام، از چنین بساط مسخرهیی پخش شود!»
به هرشکل این نیز گوشهای از بساط غمانگیز رسانههای ماست. رسانهای که اجازه میدهد یک شخص نابلد بهعنوان مجری جلوی دوربیناش بایستد و هرآنچه را که بلد نیست بگوید و بدون کوچکترین شناختی از ترانه و موسیقی، ضعیفترین ترانهها را معرفی کند و زرشک طلایی تقدیمشان سازد و اسم آن را نیز طنز بگذارد!! چنین بساط غمانگیزی فقط به سرزمین ما اختصاص دارد و جهان از این بساط بیبهره مانده است!! خوشا بهحال ما که سالومه داریم و بدا به حال جهان که سالومه ندارد!!
این نکته هم گفتنیست که صفحهی فیسبوک برنامهی خانم سالومه بیش از نودهزار عضو دارد!! شاید باورکردنی نباشد، اما باور کنید که چنین است و تعداد کسانیکه از موسیقی فقط ریتم قرکمر را میشناسند کم نیستند. اصولن در سرزمین ما هر که نابلدتر است، هوراکشان بیشتری دارد!!
عدهای نیز با پیروی از فرهنگ سکوت معتقدند که درمورد برنامهای نازل چون برنامهی خانم سالومه اصلن نباید حرفی زد چون ارزشاش را ندارد. من چنین نظریهای را نمیپذیرم. اگر حرفی گفته نشود، اعتراضی نشود و همه ساکت بمانند همانا برنده، برنامهی نازل«سالی تاک» است که بی هیچ اعتراضی حرفاش را پیش برده است. نمیتوانیم با اینگونه حرفها خودمان را فریب بدهیم. این درست که سطح برنامه بسیار نازل است اما باتوجه به تعداد هواداران صفحهی فیسبوک سالومه جان، برنامهی ایشان بینندههای خود را دارد اگرچه بینندههای شلخته، اما بههرشکل بیننده دارد و خانم سالومه میتواند از ذوق زیاد با ترانهی«خوابام میاد» برقصد. پس چرا نباید اعتراض کرد؟ درهر حالتی اعتراض کردن بهتر از ساکت ماندن است.
اینگونه اعتراضها سبب تبلیغ برنامهی خانم سالومه نیست و درنهایت آنچه که نصیب سالومه جان میشود همانا گوشتکوب طلایی پیشنهادی آقای قنبری است... سالومه جان! مبارکها باشد!!!
(1) با سپاس از دوست خوبام«شهره ملک» برای ارسال پیامهای«شهیار قنبری».
من توی این آدرس نوشته های جالبی راجع به آنسه امیری خوندم.
پاسخحذفmy-talks.blogfa.com