دیدار در لالیگا
اولین الکلاسیکو که روز شنبه برگزار میشود حساسیت کمتری برای دو تیم دارد. بارسلونا با اختلاف هشت امتیازی که در صدر جدول رقم زده حاشیه بسیار امنی برای خود فراهم کرده. رئال مادرید حتی در صورت برد در این بازی بخت چندانی برای قهرمانی ندارد؛ تیم ژوزه مورینیو باید با سویا، والنسیا و ویارئال بازی کند، آن هم در شرایطی که هر سه دیدار در خانه حریفان برگزار میشود. آنها یک دیدار هم با آلمریا دارند، تیمی که در خانه خود یک امتیاز از رئال گرفت و مقابل بارسلونا نشان داد برای فرار از سقوط به آب و آتش میزند.
همچنین بسیار دور از انتظار است که رئال نتیجهای مقابل بارسلونا بگیرد که جبرانکننده نتیجه دیدار رفت باشد تا در صورت همامتیاز شدن بتواند قهرمان شود.
رئال در دیدار لالیگا انگیزه چندانی ندارد. آنها قهرمانی را دوردست میبینند، اما میدانند فاصله آنها با تیم سوم جدول به حدی زیاد است که با گرفتن تنها پنج امتیاز در هفت دیدار باقیمانده دوم بودن خود را قطعی میسازند و به همین دلیل نگرانی از دست دادن رتبه دوم را ندارند. مورینیو به خوبی میداند که گواردیولا فردی نیست که تیمش در پایان فصل دچار لغزشهای نامتعارف شود.
باخت مقابل اسپورتینگ خیخون هم دو رکورد را به پایان رساند: 9 سال شکستناپذیری مورینیو در خانه در دیدارهای لیگ، و رکورد صد در صد پیروزی رئال مادرید در تمامی دیدارهای خانگی این فصل. آنها به این ترتیب حتی دغدغه حفظ این رکوردهای خود را هم نخواهند داشت و تنها انگیزه آنها، دفاع از حیثیت باشگاه است، نه دغدغههای مربوط به لالیگا.
کوپا دلری
دیدار رئال و بارسلونا در فینال جام حذفی دومین الکلاسیکو را رقم میزند. جام حذفی در اسپانیا چندان جدی گرفته نمیشود و برای مثال، آخرین قهرمانی رئال در این جام به سال 1993 برمیگردد، و بارسا هم پس از سال 1998 تنها یک بار در سال 2009 قهرمان شده است. کوپا دلری در اسپانیا بیشتر مکملی برای جامهای دیگر به شمار میرود و ارزش آن برای این است که تیمها بتوانند بگویند که سهگانه را فتح کردهاند.
پپ گواردیولا به دنبال بردن این جام است، چرا که میخواهد با توجه به قهرمانی قابل پیشبینی در لالیگا، دست کم دوگانه داخلی را فتح کند و آن را در اروپا تبدیل به سهگانه سازد.
اما بردن این دیدار برای مورینیو شمشیری دولبه است. از یک سو آنها میتوانند با پیروزی در این دیدار مانع کامل شدن رکورد بارسا شوند؛ اما از سوی دیگر، این قهرمانی طعنهآمیزی برای رئال خواهد بود اگر آنها نتوانند قهرمانی دیگری به دست بیاورند. به این ترتیب منتقدان خواهند گفت که تنها دستاورد ملموس مورینیو در رئال مادرید، قهرمانی در جام حذفی بوده است و رئال این همه خرج کرده تا تیمش را در جام حذفی به قهرمانی برساند!
لیگ قهرمانان
اما مهمترین دیدارهای الکلاسیکو بازی در نیمهنهایی لیگ قهرمانان است.
بارسلونا سخت به دنبال قهرمانی اروپا است تا ثابت کند که باخت سال گذشته مقابل اینتر به دلیل مشکلات خاص آن دیدار بود، و میخواهد نشان دهد که بهترین تیم اروپایی است و سزاوار ستایشهای فراوانی است که از این تیم میشود. این انگیزه بزرگی برای پپ گواردیولا است تا بتواند در همین سن پایین دومین قهرمانی خود در اروپا را به دست بیاورد، عنوانی که او را به جایگاهی در باشگاه بارسلونا میرساند که شاید کسی دیگر به آن نرسد.
اما رئال مادرید تمام انگیزههای ممکن برای این دیدار را دارد. رئالیها تیمی هستند که به اروپا اهمیت فراوانی میدهند. آنها 9 قهرمانی اروپا را در کارنامه خود دارند و به صورت سنتی در اروپا بهتر عمل کردهاند. درست است که پنج قهرمانی این تیم در سالهای 1956 تا 1960 و در دورههای اول تا پنجم جام باشگاههای اروپا به دست آمد، یعنی زمانی که شاید این بازیها چندان جدی گرفته نمیشد، اما همین هم نشان میدهد که رئال از همان ابتدا به دنبال پیروزی در اروپا بوده است و به رقابت های قاره ای اهمیت فراوانی میداده. این در حالی است که بارسلونا تا همین چند سال پیش تنها یک قهرمانی در اروپا داشت.
اگر طرفداران لیورپول فتح لیگ برتر را به لیگ قهرمانان ترجیح میدهند، طرفداران رئال بیش از هر چیزی به دنبال قهرمانی در اروپا هستند. روند موفقیتآمیز رئال در پایان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم ناگهان متوقف شد و رئال هفت سال پا به جمع هشت تیم برتر اروپا نگذاشت که از این تیم بسیار بعید بود. این خود برای رئال دردناک بود، چه برسد به این که آنها در این مدت شاهد درخشش بارسلونا در اروپا باشند، تیمی که در سال 1992 تازه اولین قهرمانی خود در اروپا را به دست آورد و هرگز آمار موفق رئال در اروپا را نداشت. این که آنها فصل پیش خوشحال شدند که بارسلونا مقابل اینتر باخت و به دیدار نهایی در سانتیاگو برنابئو نرسید و فرصت جشن قهرمانی گرفتن در ورزشگاه رئال را پیدا نکرد، بسیار رقتانگیز است، آن هم برای تیمی که در اروپا همواره عالی بوده و در میان برترین ها جای داشته.
یکی از دلایل آمدن مورینیو به رئال، موفق کردن آنها در اروپا بود. مورینیو سابقه خوبی در رقابتهای اروپایی دارد و به دنبال آن است که تنها فردی شود که با سه تیم مختلف قهرمان اروپا شده است. اگر رئال مادرید در این فصل در اروپا موفق شود دست کم به دیدار نهایی برسد، فصل با وجود شکست پنج بر صفر مقابل بارسلونا، با وجود لغزشهای گاه و بیگاه در لالیگا و با وجود تسلیم شدن زودهنگام در راه قهرمانی، برای رئال مادرید مثبت به پایان خواهد رسید. مورینیو در صورت قهرمانی در اروپا تمام تابستان را فرصت خواهد داشت که از این بگوید که تیمش به فکر قهرمانی در سطح اروپا بود و این را به قهرمانی در سطح کشوری ترجیح میداد. در شرایطی که طرفداران رئال به حذف تیمشان در مرحله یکهشتم نهایی عادت کردهاند، قهرمانی در اروپا میتواند مورینیو را تبدیل به اسطوره سانتیاگو برنابئو سازد. اما اگر آنها در نیمهنهایی ناکام بمانند و شاهد رسیدن رقیب دیرین به فینال باشند، فاجعهای بزرگ برایشان رقم میخورد.
روزنامههای مارکا و آس نشان دادهاند در انتقاد از مربیان رئال مادرید ملاحظهای ندارند و اگر مورینیو در لیگ قهرمانان ناکام بماند، تمام تابستان را به حمله به او خواهند پرداخت. به این ترتیب مورینیو میداند میتواند با تنها یک برد در چهار الکلاسیکو، پایانی شاد برای فصل منفی رئال مادرید رقم بزند. مورینیو پیش از این نشان داده برای بردن بارسلونا دست به هر کاری، حتی تخریب چمن استمفورد بریج میزند، و مسئولان بارسلونا هم با گشودن سیستم آبرسانی ورزشگاه نوکمپ در فصل پیش نشان دادند که شکست از مورینیو برای آنها تا چه حد غیر قابل تحمل است. جنگ اصلی بین ژوزه و جوزپ در راه است، این بار در اروپا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.