نسخه کامل و منقح کتاب کاروان اسلام یا البعثة الاسلاميه الی البلاد الافرنجيه، یکی از بهترین طنزهای صادق هدایت که انتشار آن در ایران همواره و در هر دو نظام شاهنشاهی و اسلامی ممنوع بود و هست، هفته گذشته در سوئد منتشر شد.
تاکنون نسخههای ناقصی از این کتاب چاپ و مخفیانه در ایران توزیع شده است، اما نسخه کنونی که با مقدمه م.ف. فرزانه، از نزدیکترین دوستان هدایت، همراه است بر اساس نسخه دستنویس صادق هدایت چاپ شده است.
چهار مبلغ مذهبی به نامهای تاجالمتکلمین، عندلیبالاسلام، سکانالشریعه و سنتالاقصاب به همراه الجرجیس یافث بن اسحق الیسوعی، مخبر و مترجم گروه، برای تبلیغ اسلام به دیار فرنگ سفر میکنند و داستان از نگاه مخبر گروه روایت میشود.
هدایت در این اثر در قالب روایت سفر هیئتی از روحانیون مبلغ به اروپا طنزی متعالی را درباره رفتار، کردار، فرهنگ، ارزشها و ذهنیت آنان خلق کرده، ماسک تقدس و پرده ریا را از چهره آدمهای داستان خود برداشته و نقدی باارزش از الگوهای شخصیتی و رفتاری یکی از قدرتمندترین لایههای جامعه به دست میدهد.
به روایت مجتبی مینوی، هدایت این کتاب را در سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۳ نوشت و به رغم آن که به گفته خود او با چاپ کتاب «کلۀ مرا ختنه میکنند»، تمایل داشت آن را در ایران و به زمان حیات خود منتشر کند.
انتشار البعثة الاسلاميه الی البلاد الافرنجيه به زمان حیات صادق هدایت ممکن نشد و او نسخه دستنویس کتاب را نزد دوست خود فرزانه به امانت گذاست.
هدایت که با آثاری چون بوف کور، سه قطره خون و زنده به گور، بینانگذار داستاننویسی مدرن ایران و هنوز نیز بزرگترین نویسنده معاصر ایران است، علاوه بر نوشتن داستان کوتاه و بلند در نگارش طنز متعالی نیز دستی قوی داشت و در این عرصه آثاری چون افسانه آفرینش، توپ مرواری، وغ وغ ساهاب و البعثة الاسلاميه الی البلاد الافرنجيه را خلق کرد.
رگههای طنز متعالی هدایت را در آثار دیگر او نیز میتوان دید. تیغ تیز و هشیار طنز هدایت خرافات و باورهای مسلط جامعه را هدف گرفته و اقتدار باورها، ارزشها و اعتقادات مسلط و قدرت سیاسی و دینی و مالی را به مضحکه بدل میکند.
صادق هدایت در سال ۱۲۸۱ در خانوادهای از اشراف بافرهنگ قاجار در تهران متولد شد. پدر او هدایتقلیخان اعتضادالملک و جد اعلای او رضاقلیخان هدایت بود که آثاری چون مجمعالفصحا و اجملالتواریخ را تألیف کرد.
هدایت تحصیلات مقدماتی خود را در دارالفنون و مدرسهٔ فرانسوی سنلویی در تهران به پایان برد و در سال ۱۹۲۴، به هنگامی که هنوز محصل بود، کتاب انسان و حیوان را نوشت و رباعیات خیام را تصحیح و همراه با مقدمهای مفصل منتشر کرد.
هدایت در ۱۹۲۵ برای ادامه تحصیل به بلژیک و فرانسه رفت و پس از انتشار چند مقاله کتاب فواید گیاهخواری را با مقدمه حسین کاظمزاده ایرانشهر در پاریس چاپ و پس از آن آثاری چون نمایشنامه پروین دختر ساسان، داستانهای مادلن و اسیر فرانسوی و یکی از شاهکارهای خود، زنده به گور، را خلق کرد.
هدایت پس از بازگشت به ایران به صف روشنفکرانی پیوست که خواستار تحول فرهنگی و ادبی بودند و گروه ربعه را با شرکت مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی تشکیل داد که بعدتر چهرههایی چون پرویز ناتل خانلری و عبدالحسین نوشین نیز بدان پیوستند.
در همین سالها هدایت آثاری چون انیران، مجموعه داستانهای کوتاه سایهروشن، نمایشنامهٔ مازیار، کتاب مستطاب وغوغ ساهاب، نیرنگستان، ترانههای خیام و یکی از ارزندهترین آثار خود، سه قطره خون، را منتشر و تحقیق درباره فرهنگ عامه را آغاز و چند اثر چخوف را ترجمه کرد.
هدایت در سال ۱۳۱۵ برای آموزش بهتر زبان پهلوی به هند رفت و در اقامت یکساله خود در این دیار شاهکار بزرگش بوف کور را به اتمام رسانده و حدود ۵۰ کپی از این اثر را به خط خود برای دوستانش فرستاد.
با سقوط پهلوی اول در شهریور ۱۳۳۲ سد سانسور و اختناق برداشته شد و هدایت آثاری چون حاج آقا، سگ ولگرد، آب زندگی، علویه خانم و ولنگاری را منتشر، آثاری از زبان پهلوی و کتابهایی چون مسخ و گروه محکومین کافکا را ترجمه و توپ مرواری را با نام مستعار هادی صداقت منتشر کرد.
صادق هدایت نه فقط بنیانگذار داستاننویسی مدرن ایران، از پیشگامان تحقیق و گردآوری فرهنگ عامه و تنها نویسنده معاصر ایران است که برخی از آثار او با اقبال منتقدان معتبر و محافل جدی ادبی غرب رو به رو است، که از پیشروان طنز معاصر و ترجمه نیز بود و نویسندگان بزرگی چون کافکا، سارتر، چخوف و آرتور شنیتزلر را به فارسیزبانان معرفی کرد.
صادق هدایت در سال ۱۳۳۰ در پاریس به حیات خلاق خود پایان داد.
تاکنون نسخههای ناقصی از این کتاب چاپ و مخفیانه در ایران توزیع شده است، اما نسخه کنونی که با مقدمه م.ف. فرزانه، از نزدیکترین دوستان هدایت، همراه است بر اساس نسخه دستنویس صادق هدایت چاپ شده است.
چهار مبلغ مذهبی به نامهای تاجالمتکلمین، عندلیبالاسلام، سکانالشریعه و سنتالاقصاب به همراه الجرجیس یافث بن اسحق الیسوعی، مخبر و مترجم گروه، برای تبلیغ اسلام به دیار فرنگ سفر میکنند و داستان از نگاه مخبر گروه روایت میشود.
هدایت در این اثر در قالب روایت سفر هیئتی از روحانیون مبلغ به اروپا طنزی متعالی را درباره رفتار، کردار، فرهنگ، ارزشها و ذهنیت آنان خلق کرده، ماسک تقدس و پرده ریا را از چهره آدمهای داستان خود برداشته و نقدی باارزش از الگوهای شخصیتی و رفتاری یکی از قدرتمندترین لایههای جامعه به دست میدهد.
به روایت مجتبی مینوی، هدایت این کتاب را در سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۳ نوشت و به رغم آن که به گفته خود او با چاپ کتاب «کلۀ مرا ختنه میکنند»، تمایل داشت آن را در ایران و به زمان حیات خود منتشر کند.
انتشار البعثة الاسلاميه الی البلاد الافرنجيه به زمان حیات صادق هدایت ممکن نشد و او نسخه دستنویس کتاب را نزد دوست خود فرزانه به امانت گذاست.
هدایت که با آثاری چون بوف کور، سه قطره خون و زنده به گور، بینانگذار داستاننویسی مدرن ایران و هنوز نیز بزرگترین نویسنده معاصر ایران است، علاوه بر نوشتن داستان کوتاه و بلند در نگارش طنز متعالی نیز دستی قوی داشت و در این عرصه آثاری چون افسانه آفرینش، توپ مرواری، وغ وغ ساهاب و البعثة الاسلاميه الی البلاد الافرنجيه را خلق کرد.
رگههای طنز متعالی هدایت را در آثار دیگر او نیز میتوان دید. تیغ تیز و هشیار طنز هدایت خرافات و باورهای مسلط جامعه را هدف گرفته و اقتدار باورها، ارزشها و اعتقادات مسلط و قدرت سیاسی و دینی و مالی را به مضحکه بدل میکند.
صادق هدایت در سال ۱۲۸۱ در خانوادهای از اشراف بافرهنگ قاجار در تهران متولد شد. پدر او هدایتقلیخان اعتضادالملک و جد اعلای او رضاقلیخان هدایت بود که آثاری چون مجمعالفصحا و اجملالتواریخ را تألیف کرد.
هدایت تحصیلات مقدماتی خود را در دارالفنون و مدرسهٔ فرانسوی سنلویی در تهران به پایان برد و در سال ۱۹۲۴، به هنگامی که هنوز محصل بود، کتاب انسان و حیوان را نوشت و رباعیات خیام را تصحیح و همراه با مقدمهای مفصل منتشر کرد.
هدایت در ۱۹۲۵ برای ادامه تحصیل به بلژیک و فرانسه رفت و پس از انتشار چند مقاله کتاب فواید گیاهخواری را با مقدمه حسین کاظمزاده ایرانشهر در پاریس چاپ و پس از آن آثاری چون نمایشنامه پروین دختر ساسان، داستانهای مادلن و اسیر فرانسوی و یکی از شاهکارهای خود، زنده به گور، را خلق کرد.
هدایت پس از بازگشت به ایران به صف روشنفکرانی پیوست که خواستار تحول فرهنگی و ادبی بودند و گروه ربعه را با شرکت مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی تشکیل داد که بعدتر چهرههایی چون پرویز ناتل خانلری و عبدالحسین نوشین نیز بدان پیوستند.
در همین سالها هدایت آثاری چون انیران، مجموعه داستانهای کوتاه سایهروشن، نمایشنامهٔ مازیار، کتاب مستطاب وغوغ ساهاب، نیرنگستان، ترانههای خیام و یکی از ارزندهترین آثار خود، سه قطره خون، را منتشر و تحقیق درباره فرهنگ عامه را آغاز و چند اثر چخوف را ترجمه کرد.
هدایت در سال ۱۳۱۵ برای آموزش بهتر زبان پهلوی به هند رفت و در اقامت یکساله خود در این دیار شاهکار بزرگش بوف کور را به اتمام رسانده و حدود ۵۰ کپی از این اثر را به خط خود برای دوستانش فرستاد.
با سقوط پهلوی اول در شهریور ۱۳۳۲ سد سانسور و اختناق برداشته شد و هدایت آثاری چون حاج آقا، سگ ولگرد، آب زندگی، علویه خانم و ولنگاری را منتشر، آثاری از زبان پهلوی و کتابهایی چون مسخ و گروه محکومین کافکا را ترجمه و توپ مرواری را با نام مستعار هادی صداقت منتشر کرد.
صادق هدایت نه فقط بنیانگذار داستاننویسی مدرن ایران، از پیشگامان تحقیق و گردآوری فرهنگ عامه و تنها نویسنده معاصر ایران است که برخی از آثار او با اقبال منتقدان معتبر و محافل جدی ادبی غرب رو به رو است، که از پیشروان طنز معاصر و ترجمه نیز بود و نویسندگان بزرگی چون کافکا، سارتر، چخوف و آرتور شنیتزلر را به فارسیزبانان معرفی کرد.
صادق هدایت در سال ۱۳۳۰ در پاریس به حیات خلاق خود پایان داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.