۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

هر چیزی تو این دنیا ارزشی داره




توله‌هاي فروشي


مغازه‌داري روي شيشه مغازه‌اش اطلاعيه‌اي به اين مضمون نصب كرده بود؛ "توله‌هاي فروشي". نصب اين اطلاعيه‌ها بهترين روش براي جلب مشتري، بخصوص مشتريان نوجوان است، به همين خاطر خيلي بعيد بنظر نمي‌رسيد وقتي پسركي در زير همين اطلاعيه هويدا شد و بعد از چند لحظه مكث وارد مغازه شد و پرسيد: "قيمت توله‌ها چنده؟"
مغازه دار پاسخ داد: "هر جا كه بري قيمتشون از ٣٠ تا ٥٠ دلاره".
پسر كوچك دست تو جيبش كرد و مقداري پول خرد بيرون آورد و گفت: من ٢ دلار و ٣٧ دارم. مي‌توانم يه نگاهي به توله‌ها بيندازم؟
صاحب مغازه پس از لبخندي سوت زد. با صداي سوت، يك سگ ماده با پنج توله فسقلي‌اش كه بيشتر شبيه توپ‌هاي پشمي كوچولو بودند، پشت سر هم از لانه شان بيرون آمدند و توي مغازه براه افتادند. يكي از توله‌ها به طور محسوسي مي‌لنگيد و از بقيه توله‌ها عقب مي‌افتاد. پسر كوچولو بلافاصله به آن توله لنگ كه عقب مانده بود اشاره كرد و پرسيد:

"اون توله‌هه چشه؟"
صاحب مغازه توضيح داد كه دامپزشك بعد از معاينه اظهار كرده كه آن توله فاقد حفره مفصل ران است و به همين خاطر تا آخر عمر خواهد لنگيد. پسر كوچولو هيجان زده گفت:
"من همون توله رو مي‌خرم".
صاحب مغازه پاسخ داد: "نه، بهتره كه اونو انتخاب نكني. تازه اگر واقعاً اونو مي‌خواي، حاضرم كه همين جوري بدمش به تو".
پسر كوچولو با شنيدن اين حرف منقلب شد. او مستقيم به چشمان مغازه دار نگريست و در حالي كه با تكان دادن انگشت سبابه روي حرفش تاكيد مي‌كرد گفت:
"من نمي‌خوام كه شما اونو همين جوري به من بديد. اون توله‌هه به همان اندازه توله‌هاي ديگه ارزش داره و من كل قيمتشو به شما پرداخت خواهم كرد. در واقع، ٢ دلار و ٣٧ سنت شو همين الان نقدي ميدم و بقيه شو هر ماه پنجاه سنت، تا اين كه كل قيمتشو پرداخت كنم".
مغازه دار بلافاصله گفت: "شما بهتره اين توله رو نخريد، چون اون هيچوقت قادر به دويدن و پريدن و بازي كردن با شما نخواهد بود".
پسرك با شنيدن اين حرف خم شد، با دو دست لبه شلوارش را گرفت و آن را بالا كشيد. پاي چپش را كه بدجوري پيچ خورده بود و به وسيله تسمه‌اي فلزي محكم نگهداشته شده بود، به مغازه دار نشان داد و در حالي كه به او مي‌نگريست، به نرمي گفت:
"مي بينيد، من خودم هم نمي‌توانم خوب بدوم، اين توله هم به كسي نياز داره كه وضع و حالشو خوب درك كنه"!


     آنتوان دوسنت اگزوپري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.