چرا فرهادی مهمترین فیلمساز دهه 80 است ؟ : درباره اصغر فرهادی و موفقیتاش در جشنواره برلین
بنابراین اصغر فرهادی را میتوان فیلمسازی نامید که با آثارش توانست نظر مثبت همه، از منتقدان بگیرید تا مخاطبان عام، از جشنواره دولتی تا جشنهای صنفی، خصوصی و جشنوارههای بین المللی را جلب کند.چرا اصغر فرهادی مهمترین فیلمساز دهه 80 است؟
چه عاملی باعث میشود که فیلمسازی بتواند جایگاه مهمی در سینمای ایران بدست آورد؟ استقبال منتقدان از فیلمهایش؟ استقبال مخاطبان عام و فروش مناسب آثارش؟ موفقیتاش در جشنواره فیلم فجر؟ و یا موفقیتاش در عرصه بین المللی؟ فرهادی تنها فیلمساز سینمای ایران در دهه 80 است که توانسته در تمام موارد بالا به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کند. دو فیلم «چهارشنبه سوری» و «درباره الی» در نظرسنجی بعد جشنواره مجله فیلم، که معتبرترین نظرسنجی منتقدان درباره فیلمهای جشنواره به حساب مییاید، توانستند رتبه اول آرای منتقدان و عنوان بهترین فیلم جشنواره را بدست بیاورند. اتفاقی که به احتمال بسیار فراوان امسال هم برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» رخ خواهد داد. از طرفی میزان ستایشی که از طرف منتقدان سینمایی به فیلم «درباره الی» نثار شد، شاید در سینمای بعد از انقلاب منحصر به فرد بوده باشد. «درباره الی» در نظرسنجی شماره 400 مجله فیلم، که درباره فیلمهای محبوب عمر منتقدان ایرانی بود، نیز توانست مقام چهارم را بدست آورد و بالاتر از فیلمهای شاخصی چون «هامون» (داریوش مهرجویی)، «تنگنا» (امیر نادری) و «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی) قرار بگیرد. این از استقبال منتقدان و مهر تایید آنها به سینمای فرهادی. از طرف دیگر هم «چهارشنبه سوری» و هم «درباره الی» (با توجه به اکران شدنش در رزوهای پر التهاب خرداد 88) در گیشه به فروش قابل قبولی دست پیدا کردند و جزو آثار پرفروش سال اکرانشان بودند. «درباره الی» که اولین فیلم غیر کمدیای بود که توانست به فروش بالاتر از یک میلیارد تومان دست پیدا کند. جدا از این، هم «چهار شنبه سوری»، هم «درباره الی» و هم «جدایی نادر از سیمین» توانستند سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم را در جشنواره فجر بدست آورند و این نیز مهر تاییدی بر مقبولیت فیلمهای فرهادی در بین مخاطبان عام سینما است. برسیم به موفقیت فرهادی در جشنواره فیلم فجر. فرهادی تا کنون سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای فیلمهای «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» بدست آورده است. با توجه به این که در اکثر موارد جشنواره فجر سیمرغ بهترین فیلم را به مصلحت به فیلمی اهدا میکند، جایزه بهترین کارگردانی احتمالا حکایت از نظر واقعی اعضای هیئت داوران مبنی بر شاخصترین اثر جشنواره دارد. نظری که بیشتر دلایل سینمایی در آن دخیل است تا غیر سینمایی. علاوه بر این فرهادی برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را نیز بدست آورد. تازه اینها جدا از جوایزی بود که فرهادی از جشنهای خانه سینما و جشن دنیای تصویر (به عنوان معتبرترین جشن سینمایی خصوصی) دریافت کرده است. عرصه دیگر موفقیتهای فرهادی مربوط به درخششاش در جشنوارههای بین المللی میشود. فرهادی در کنار جعفر پناهی و البته عباس کیارستمی از موفقترین فیلمسازهای ایرانی در جشنوارههای مطرح بین المللی در دهه اخیر بوده است. یک خرس طلا (برای «جدایی نادر از سیمین») و یک خرس نقره برلین (برای «درباره الی») در سه سال اخیر موفقیت بسیار بزرگی است که به همین سادگی نمیتوان از کنارش گذشت. به ویژه موفقیت «جدایی نادر از سیمین» که در اقدامی بی سابقه از طرف جشنواره برلین سه جایزه اصلی از بین پنج جایزه اصلی جشنواره را به خود اختصاص داد و مقتدرانه فاتح این رویداد مهم سینمایی شد. از جشنواره برلین که بگذریم فرهادی جایزه بهترین فیلمنامه و جایزه ویژه هیئت داوران (برای «درباره الی»)، جایزه بهترین فیلمنامه (برای «جدایی نادر از سیمین») و جایزه بهترین فلیمنامه و کارگردانی (برای «رقص در غبار») جشنواره آسیا پاسفیک را نیز در کارنامه افتخارات خود دارد. به همه اینها جایزه بهترین فیلم جشنواره شیکاگو (برای «چهارشنبه سوری») و بهترین فیلم جشنواره ترابیکای نیویورک (برای «درباره الی») را نیز اضافه کنید. بنابراین اصغر فرهادی را میتوان فیلمسازی نامید که با آثارش توانست نظر مثبت همه، از منتقدان بگیرید تا مخاطبان عام، از جشنواره دولتی تا جشنهای صنفی، خصوصی و جشنوارههای بین المللی را جلب کند. همه اینها برای اینکه فرهادی مهمترین فیلمساز دهه 80 است کافی نیست؟ تازه به نظرم این همه دلیل و مدرک ردیف کردن هم نیاز نبود. فرهادی کارگردان «درباره الی» است، و همین برای اینکه او را مهمترین فیلمساز دهه بدانیم کافی است.
چرا فرهادی کارگردان و فیلمنامه نویس درجه یکی است؟
قرار نیست در این فضای اندک به تحلیل سبک کارگردانی و فیلمنامه نویسی فرهادی بپردازیم. هدف تنها اشارههای کوتاهی در این رابطه است، اشارههایی به نکات برجسته سبک فیلمسازی و فیلمنامه نویسی او. فرهادی یک قصهگوی کاربلد است. فیلمهای او قبل از هر چیز با قصه درگیرکننده و جذابشان تماشاگر را جذب خود میکنند. شخصیتهای فیلمهای فرهادی کشش دارند، انگار نمیتوان نسبت به سرنوشتشان بی تفاوت بود. از طرفی فیلمهای فرهادی به شدت به واقعیت زندگی نزدیک هستند. این ویژگی دلایل متفاوتی دارد. دلایلی مانند میزانسنهای درخشان و نزدیک به زندگی او که در عین سادگی ظاهری کاملا پیچیده و دقیق هستند، بازیهای بسیار خوب و باورپذیری که میتواند از بازیگرانش بگیرد، جزئیات حیرت انگیزی که در فیلمنامه و اجرا آنها را رعایت میکند و مهمتر از همه شناخت درستاش از جامعه و زندگی آدمهای طبقه متوسط. همه اینها باعث میشود هنگام دیدن فیلمی از فرهادی ( به ویژه «درباره الی») خود را نه ناظر بیرونی، بلکه جزئی از شخصیتهای فیلم و کاملا در دل ماجرا حس کنیم. اتفاقی که باعث میشود میزان تاثیرگذاری فیلم برایمان بیشتر شود. روش انتقال اطلاعات فرهادی در فیلمنامههایش نیز بخش مهمی از موفقیت فیلمهایش را رقم میزند. در فیلمهای فرهادی هر دیالوگ و یا اتفاق کوچکی که میافتد در ادامه به کلیدی برای ورود به دنیای شخصیتها تبدیل میشود. همین نکته باعث میشود که دیدن فیلمهای او برای بار دوم به بعد ( این بار هم به ویژه «درباره الی») نیز جذابیتهای فراوانی را برای مخاطب داشته باشد. چون در دیدار اول آنقدر از لحاظ حسی درگیر فیلم هستیم که شاید آنطور که باید به جزئیات توجه نمیکنیم. اما در دیدارهای بعدی وقتی هم سرنوشت شخصیتها را میدانیم و هم از گرههای داستانی اطلاع داریم، این کشف نکات کوچک و بسیار مهم است که هم دنیای فیلم را برایمان کاملتر میکند و هم تجربه دوباره دیدن آن را لذت بخش. بدین ترتیب نباید جذابیت فیلمهای فرهادی را تنها به تعلیقها و غافلگیریهای فیلمنامههایشان محدود کرد، اتفاقا در سه فیلم آخرش تک تک دیالوگها و حتی نگاههای شخصیتها میتوانند بخشی از بار معنایی فیلم را به دوش بکشند. نکتهای که به ویژه در «درباره الی» کاملا خود را نشان میدهد و این فیلم را به یکی از دقیقترین و تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل میکند. فیلمی که در دیدارهای سوم و یا حتی چهارم هم نکتهای برای کشف در خود دارد. و البته اینها تنها بخشی از ویژگیهای فیلمهای فرهادی بود.
حرف آخر :
برای ما متولدین دهه 60 که سینما رفتن را به صورت جدی از ابتدای دهه 80 شروع کردیم، دیدن پیشرفت و موفقیتهای فرهادی از اولین قدم تا حالا بسیار لذت بخش است. فرهادی فیلمسازی است که همه فیلمهایش را روی پرده دیدیم و در زمان خودش دربارهشان خواندیم و بحث کردیم. امکانی که برای آثار فیلمسازانی چون مهرجویی و یا کیمیایی نداشتیم. پس فرهادی فیلمساز نسل ماست و به این موضوع افتخار هم میکنیم. افتخار میکنیم و البته نگران و پیگیر فیلمهای آیندهاش هم هستیم. درست که «جدایی نادر از سیمین» با تمام نقاط قوتاش در حد «درباره الی» نبود. اما همین که فرهادی دوباره یک فیلم عالی دیگر ساخته خیالمان را راحت کرد. نکته اینجاست که آیا این سبک قصه گویی و این فضایی که در سه فیلم آخر فرهادی شاهد اش بودیم میتواند در فیلم بعدی او هم همین تاثیر را داشته باشد؟ حالا که فرهادی به نوعی سه گانهاش را ساخته است بهتر نیست سراغ حال و هوای دیگری برود؟ البته که فرهادی باهوشتر از این حرفهاست که بخواهد به ورطه تکرار بیوفتد. امیدواریم قدم بعدی را هم محکم بردارد. به امید موفقیتهای بیشتر او و سینمای ایران.
http://thanklesstoil.wordpress.com/2011/03/27/%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA/
پاسخحذف