۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۰, جمعه

«اجرا از ما، یقه‌گیری با شما» • گپی با شاهین نجفی و مجید کاظمی



 

شاهین نجفی، یکی چهره‌های پرطرفدار موسیقی آلترناتیو، در این روزها سرگرم برگزاری تور کنسرت‌های خود در اروپاست که از نروژ آغاز شده. گپی با او و مجید کاظمی درباره «سال خون»، رپ و فرهنگ هیپ‌هاپ، جذابیت‌های اجرای زنده و ...

 
دویچه‏وله: چند ماه پیش گفت‏وگوی کوتاهی داشتیم چندوچون آلبوم "سال خون" و به‏ویژه تفاوت‏های آن با آلبوم "ایلسیون" که پیش از آن منتشر شده بود. البته هنگام انجام این گفت‌وگو هنوز آلبوم "سال خون منتشر نشده بود. آیا این آلبوم در نهایت همان چیزی از آب درآمد که می‏خواستی، یا این‏که هنوز جا داشت روی بعضی از چیزها کار کنی، ولی شاید فرصت نبود؟
شاهین نجفی: نه؛ فکر می‏کنم تقریباً همان چیزی شد که ما می‏خواستیم. بعد وقتی این کارها را روی صحنه اجرا کردیم، فهمیدیم چقدر می‏شود بین آن چه در استودیو ضبط و کار شده، با آن‏چه به‏صورت زنده اجرا می‏شود، تفاوت ایجاد کرد. وقتی تعدادی از سازها را زنده می‏زنیم، اصلاً داستان دیگری پیش می‏آید.

اتفاقاً صحبت ما هم بیشتر متمرکز است روی همین تفاوت‏های ضبط استودیویی و اجرای زنده، ولی پیشاپیش بد نیست کمی راجع به آشنایی شما صحبت کنیم. این آشنایی اتفاقی بود یا از طریق روابط برقرار شد؟

مجید کاظمی: وقتی شاهین در فکر میکس و مستر آلبوم "سال خون" بود، دنبال بچه‏هایی می‏گشت که بتوانند در این کار، صدایی را که یک آلبوم نرمال "هیپ‏پاپ" می‏دهد، ایجاد کنند. حال صرفاً نه من، ولی گروه در این جست‏وجو بود که ما اتفاقی باهم آشنا شدیم. من کارهای شاهین را از قبل،  فقط مانند یک طرف‏دار شنیده بودم. شاهین آلبوم را پیش من آورد و با هم‏دیگر کارها را چک کردیم. من گفتم که دوست دارم روی این‏ آلبوم، یک‏سری کار انجام بدهم. دانه دانه کارها را پیش بردیم، شاهین هم شنید و  فکر می‏کنم، به آن‏چه حداقل در ذهن‏اش بود، تا حدی دست پیدا کرد. زیاد و کم آن را هم خود او می‏تواند بگوید.


مجید کاظمیمجید کاظمی












تقسیم کار بین شما کاملاًّ تعریف‏‌شده است یا مرزها کمی سیال است و روی کار هم تأثیر می‏گذارید؟
شاهین نجفی: اوایل مجید در حد میکس و مستر کار فعال بود و فقط بحث آلبوم بود. ولی بعد دیگر ما پروژه‏ی "شِرموزیک" (Sharr Music) را با مجید گسترش دادیم. تعداد بچه‏ها زیاد شد. افرادی از ایران اضافه شدند، در این‏جا نوید زردی بود. هماهنگی‌ها و برنامه‏ریزی کارها هم مقداری روی دوش مجید افتاد. مثلاً در رابطه با کنسرت، چون حرفه‏ی مجید است، تحمل بار تکنیک، صدا، وضعیت سالن، همه‏ روی دوش مجید است.

تنظیم قطعات برای صحنه را هم حدس می‏زنم که بر عهده‏ی مجید باشد؟ یا حداقل با هم‏فکری او…؟

شاهین نجفی: کار مجید است.

مجید کاظمی: قصد ما الان این است و قرار است همین هم بماند؛ یک تفاوت خیلی اساسی بین کارهایی که توی استودیو می‏شنوید و کارهایی که در کنسرت‏های ما می‏شنوید، این است که ما کارها را بر حسب کنسرت، یک بار دیگر می‏نویسیم و از نوازنده‏ها می‏خواهیم چیزهایی را بزنند که بر حسب کنسرت باشد. ملودی در اصل همان است، شیرازه‏ی کار همان است  و برای کسی که کار را بشناسد، وقتی آن را در کنسرت هم می‏شنود، در اصل همان کار است. ولی روح دیگری دارد. یعنی ما روح دیگری برای اجرای زنده در نظر می‏گیریم و کارها را برای آن می‏نویسیم.

دوره‏‏‌های قدیم خبری از اینترنت نبود، خواننده‏ها و گروه‏ها از طریق انتشار آلبوم در بازار موسیقی و گذاشتن کنسرت و آمدن روی صحنه، کارشان را به گوش مخاطب می‏رسانند. الان وضعیت فرق کرده، برای خود تو چطوری است؟ وقتی کنسرت می‏گذاری، فقط به این خاطر است که کار جدیدت را معرفی و به معنایی تبلیغ کنی؟ یا این‏که می‏خواهی برای خودت هم مرزهای جدیدی کشف کنی؟
شاهین نجفی: من توی اجرا زندگی می‏کنم. یعنی من آلبوم می‏دهم، به این امید که بتوانم آن را زنده اجرا کنم.…

یعنی این‏که موسیقی‏ات را از طریق دنیای مجازی به گوش شنونده برسانی، فقط یک بخش از کار است؟

شاهین نجفی: این جزیی از کار است. در واقع زمینه‏ای است برای اجرا. فکر می‏کنم برای همه‏ی هنرمندها این‏طور باشد، اما من اگر ۱۲ ماه سال را در رنج باشم، آن روزی را که دارم اجرا می‏کنم، به آن تخلیه‏ی مطلق می‏رسم. یعنی یک تخلیه‏ی شهوانی هنری است…
ارضا می‏شوی…
شاهین نجلفی: دقیقا! همین کلمه را باید به‏کار ببرم. واقعاً این‏طوری است. توی کارها هم همین است. فقط به تناسب کارها فرق می‏کند. بعد هم وقتی کار تمام می‏شود، دچار افسردگی شدید بعد از کار می‏شوم.

الان در چه فازی هستی؟ 

شاهین نجفی: الان درست وسط  کار هستم! ولی در استودیو من این‏طور نیستم. در استودیو من خیلی با ترس و لرز کار می‏کنم و کلاً از محیط استودیو خوش‏ام نمی‏آید.

مجید جان، قبل از این‏که به سئوال خودم برسم، فازهای افسردگی شاهین قابل تحمل هستند؟ یا این‏که…

مجید کاظمی: آن‏چه حداقل من درباره شاهین نجفی می‏توانم بگویم، این است که شاهین اول با خودش روراست است و دوم با اطرافیان‏اش روراست است، و آن‏چه من تاکنون دیده‏ام را بخواهم بگویم، همان چیزی است که خود او هم دارد می‏گوید. یعنی فرقی نمی‏کند. اگر بخواهیم بگوییم که شاهین افسرده می‏شود، به نظر من، نمی‏توان اسم آن را افسردگی گذاشت. ولی می‏توانم بگویم…

خلائی را حس می‏کند…

مجید کاظمی: خلائی که فقط هم به دنبال پر کردن آن است و آن را هم بالاخره پر می‌کند …

و آن هم اجراهای زنده است مثلاً…

جلد آلبوم «سال خون»جلد آلبوم «سال خون»





مجید کاظمی: از اجرا بگیر تا ترانه‏سرایی تا هر چیز دیگری، شاهین فقط به دنبال آن است که این فضا را پر کند و می‏کند.





پیش از این در صحبت‏ات اشاره کرده بودی که شما اجرای زنده‏ی یک قطعه را کاملاً از نو تنظیم می‏کنید. شاهین جان، آیا برای تو هم این امکان وجود دارد که روی صحنه بداهه‏خوانی کنی؟ یعنی یک‏باره چیزی را عوض کنی که اصلاً قصد نبوده؟ یا هرچند برنامه روح زنده دارد، ولی روی آن برنامه‏ای که پیشاپیش ریخته‏اید، پیش می‏روید؟ یا این‏که جاهایی را می‏گذارید که آدم گریز بزند، بداهه‏نوازی کند و یا حتی بداهه‏خوانی کند؟

شاهین نجفی: در رپ، برای بداهه‏خوانی، چیزی به این عنوان داریم که به آن Free Style می‏گوییم. من این‏کاره نیستم و چنین کاری را اصلاً بلد نیستم. ولی تغییر، نوع دیگر خواندن، تغییر لحن، اتفاقاتی که از جهت موسیقیایی ممکن است بیافتد، این‏ها آره. اما این‏که بداهه‏خوانی بکنم، نه! فعلاً چون استیل ما رپ است، بداهه‏نوازی برای ما مقداری مشکل است. نمی‏توانیم چنین کاری بکنیم، چون استیل‏ها و قطع و شروع کار کاملاً مشخص است. البته در آینده‏ی نزدیک، ما روی ساز این کار را انجام خواهیم داد.

به چه ترتیب؟

مجید کاظمی: من کمی به عقب‏تر، به خود حرف شاهین برمی‏گردم؛ اصولاً ما هرقدر بخواهیم بی‏برنامه‏تر پیش برویم و بگوییم که می‏خواهیم بداهه‏نوازی و یا بداهه‏خوانی کنیم، به آن‏جایی می‏رسیم که واقعاً باید به این فکر هم باشیم که اولاً ظرفیت شنونده‏ها چیست و بعد هم شاهکار بزرگی که بتوانیم بکنیم، این است که آن برنامه‏ای را که ریخته‏ایم در خود کنسرت هم همان را اجرا کنیم.

می‏توانم حدس بزنم که ساده نیست. چون قطعه‏ را پرورش می‏دهید و اساساً آن را طور دیگری اجرا می‏کنید. می‏توانید یک قطعه‏ی ساده را مثال بزنید که چه چیزهایی به آن اضافه می‏شود که در ضبط استودیوی نبوده؟

مجید کاظمی: ما یک سری المان‏ها را باید کم و زیاد کنیم. مثلاً ضبط استودیویی یک کار باس، پت و استرینگ دارد، اما در ورژنی که می‏خواهیم برای کنسرت بگذاریم، گیتارها را می‏بندیم، قرار است نوازنده‏ی باس خیلی ریتمیک‏تر باس بزند. درامز قرار است باز خیلی ریتمیک‏تر بشود. جایی پرکاشن را اضافه یا کم می‏کنیم و حتی فرم خواند‏ن‏ها و بک‏وکال‏هایی که به عنوان مثال نوید به شاهین کمک می‏کند، همه بالا و پایین می‏شوند. یعنی صددرصد کار تغییر می‏کند.

یعنی بر فرض، من قطعه‏ای دارم می‏شنوم که رپ است و وسط، حالت "فانکی" پیدا می‏کند، مثلا قطعه "پارتی سیاسی".

مجید کاظمی: دقیقاً همین‏طور است. اگر بخواهیم از نظر استیل به کار نگاه کنیم، کار هم دیسکویی دهه‏ی ۱۹۷۰ صدا می‏دهد، هم "فانکی" صدا می‏دهد، هم در جایی "لاتین" صدا می‏دهد. اصلاً هیچ مرزی قائل نیستیم…

شاهین نجفی: به خاطر همین است که من همیشه تاکید می‏کنم که ما "هیپ‏پاپ" نیستیم. ما حتی در استیل موزیک هم با "هیپ‏پاپ" فاصله داریم. یعنی رپ یک تکنیک است و ما فقط از تکنیک رپ استفاده می‏کنیم. ولی نه فرهنگ ما و نه سیستم کاری ما، شباهتی دارد به آن‏چه در هیپ‏پاب می‏بینید.

الان خودت به این نکته اشاره می‏کنی، ولی آیا این مسئله باعث می‏شود که کسانی که در ایران رپ، به ویژه رپ ناب می‏خوانند، فاصله بگیرند و بگویند که ما شما را به عنوان "رپر" قبول نداریم؟


شاهین نجفی: معلوم است! باید این‏کار را بکنند. پیش از این‏که آن‏ها این‏کار را بکنند، خود من این‏کار را کرده‏ام. به خاطر این‏که…

یعنی مرزها مشخص شده، ولی با وجود این…

شاهین نجفی: مرزها… ممکن است آن‏ها توهماتی داشته باشند. اگر عده‏ای می‏گویند: «ما از خیابان‏ایم»، من می‌گو‌یم که ما از کوچه‏ایم. خاستگاه فرهنگی من مشخص است، ارتباطات‏ام و سیستم‏‏ام مشخص است و مشخص است از چه چیزی دارم می‏خوانم. من فقط از چیزی به نام "رپ" به عنوان تکنیک استفاده می‏کنم که خیلی شکننده است. در کاری مانند "دکتر" شما بیایید تشخیص بدهید که این کار با "رپ" و یا "فانک" چقدر فاصله دارد. یا "پارتی سیاسی". برای شخص من، در واقع، چیزی به نام فرهنگ "هیپ‏پاپ" به عنوان یک خرده‏فرهنگ - ‏نمی‏خواهم از کلمه‏ی مبتذل استفاده کنم - ورافتاده مطرح است (مجبورم از این اصطلاح استفاده کنم) که به سبک امریکایی‏اش کاملاً غیرقابل باور است و به سبک ایرانی‏اش، توهم است.

مجید کاظمی: عده‏ی کثیری از ایرانی‏ها که می‏گویند دارند رپ کار می‏کنند، چه در ایران و چه خارج از آن، فکر می‏کنند رپ فقط بر حسب اصل آن که در نیویورک و یا جای دیگری در امریکا اتفاق افتاده، باید باشد. می‏روند گیتاری درست می‏کنند و کارهایی انجام می‏دهند که موزیک‏اش آن‏‏گونه صدا بدهد. ولی وقتی شما چنین محصولی را در مقابل کاری که ما داریم انجام می‏دهیم، می‏گذارید، تفاوت رنگ‏اش مانند سیاه و سفید می‏شود.

شاهین نجفی: خیلی خوب است، من روی آن تاکید می‏کنم تا عده‏ای بدانند که رپ برای ما فقط یک تکنیک است. ما هیچ سنخیتی با فرهنگ هیپ‏پاپ و آن‏چه دوستان از رپرهای مثلاً  "گنگ" آمریکایی و غیره می‏بینی، نداریم. داستان ما در جای دیگری است.

دوباره تمرکز کنیم روی کار خودتان؛ صحبت سر این بود که مثلاً عناصری مانند دیسکوی دهه‏ی هفتاد، لاتین، فانک در کارهای شما هستند. راک چطور؟


مجید کاظمی: راک صددرصد! راجع به راک باید اول این را بگویم که ما باید این تمایز را قائل شویم که اسم هر کار خشنی راک نیست و هرکاری که در آن فریاد خواننده یا صدای گیتار الکتریک هست، راک نیست. این را متأسفانه خیلی اشتباه می‏گیرند و تا یکی صدای‏اش بالا می‏رود می‏گویند که او دارد راک می‏خواند، یا تا کسی صدای گیتار الکترونیک‏اش بالا رفت، می‏گویند که او دارد راک می‏زند. ولی در کار ما، در بحث راک هم صددرصد فعالیت هست. مثال زنده‏ی آن را می‏توانم روی کار آخری که خود من با شاهین انجام دادم، بزنم. کار "هذیون" کاملاً مدرن راک است. اما در همان کار، اگر به گیتارهایی که نواخته شده دقت کنی، متوجه می‏شوی که یک سری کارهایی از دهه‏ی هفتاد در آن هست، یک‏سری میوت‏گیتارها، فانکی گیتارها و .... هم در این کار آمده‏اند. ولی خُب باس الکترونیک در آن هست، ریتم کاملاً مدرن است، صدابرداری و فرم‏های خواندن همه مدرن هستند.
شاهین نجفیشاهین نجفی











انتخاب این عناصر که این تکه را فانکی یا دیسکویی تنظیم کنید یا راک که خشن‏تر باشد، این‏ها را بر حسب مضمون تنظیم می‏کنید؟ مثلاً دقت می‏کنید که چه چیزی به شعر شاهین می‏خورد و انتخاب می‏کنید؟

مجید کاظمی: باید اتفاق بیافتد. یعنی این‏طور نیست که ما قطعاً تصمیم بگیریم که قرار است چه بشود. قطعه‏ای هست که فریادی را که  شاهین در شعرش، سر آن کلمه یا جمله می‏زند، واقعاً فریاد است، یعنی آن‏چه را می‏خواهد بگوید، واقعاً می‏خواهد فریاد بزند و وقتی فریاد توی کلام بیاید، زیر آن باید المان‏های موسیقیایی‏ای اتفاق بیافتد که آن فریاد را صیقل بدهد.

آیا این مسئله شما را به این فکر انداخته که مثلاً خیلی خوب می‏شد اگر در ضبط استودیویی هم این عنصر را وارد می‏کردید؟ یا این‏که می‏گویید این‏ها دو بحث کاملاً متفاوت هستند. ما یک نسخه‏ی خیلی فشرده‏تر و کمپاکتی را به عنوان آلبوم منتشر می‏کنیم، ولی آن را در اجرای زنده باز می‏کنیم؟ آیا ایده همین است؟

شاهین نجفی: ما داریم این‏کار را می‏کنیم.

مجید کاظمی: دقیقاً داریم این کار را می‏کنیم.

یعنی پیش نیامد که به این نتیجه برسید که خوب بود، این خط را توی آلبوم هم مقداری بسط می‏دادید ....

شاهین نجفی: من به این مسئله اصلاً فکر نکرده بودم.

مجید کاظمی: ولی من می‏توانم یک چیز را قطعاً بگویم: در استودیو، در کار صدا و صدایی که دارد ضبط می‏شود و قرار است تولید بشود باید مسائلی را در نظر گرفت. چون المان‏هایی که ما الان داریم در کار استفاده می‏کنیم، به شکلی است که باید آن‏ها را کمی مدرن کنیم. یعنی از سیستم صوتی گرفته که شنونده قرار است گوش کند تا چیزهایی که حداقل در موسیقی بین‏المللی خیلی باب هستند را مجبوریم در بحث استودیویی بیاوریم. ولی به این سمت بحث، یعنی آوردن آن‏چه به صورت زنده اجرا می‏کنیم، در آلبوم، هنوز فکر نکرده‏ام. البته فکر می‏کنم خیلی دور از دسترس نباشد.

بزرگ‏ترین معضلی که در برگزاری کنسرت با آن روبرو شدید، چه بود؟ گویا ویزا همیشه دردسرساز است؟

شاهین نجفی: ما هنوز کمی مشکل ویزا داریم، ولی درست می‏شود. تا الان هم مشکلات در حد آمدن و رفتن به سفارت‏ها است. فقط سر رفتن به کانادا، در ارتباط با کل گروه، کمی به مشکل برخوردیم، ولی ردیف می‏شود.

مجید کاظمی: سر اجرای برنامه، نه معضل بلکه معضلات همیشه هستند. به عنوان مثال، برنامه‏ی استکهلم خیلی مرتب برگزار شد. یعنی ما واقعاً این برنامه را دوست داشتیم. چون همه چیز سر وقت انجام شد. برنامه از "بالاموزیک" در سایت بالاترین هم داشت پخش می‏شد و باید روی ثانیه اتفاق می‏افتاد. ولی چیزی که اصولاً آرتیست را اذیت می‏کند، یک‏سری ناهماهنگی‏هاست. از محل اقامت آرتیست گرفته تا این‏که شما روی صحنه می‏آیید و می‏بینید مثلاً میکروفون بی‌سیمی که را خواسته بودید، نیست. این‏طور مسائل کوچک وجود دارند، ولی معضل بزرگی تا کنون نداشته‏ایم.

شاهین نجفی: تنها معضل بزرگ ما، گاهی کم‏پولی است. وگرنه…

اتفاقاً در یکی از شعرهای‏ات صحبت از پول و خوشبختی و… هست. از کی فهمیدی که به قول خودت، «پول شاید خوشبختی نیاورد، ولی آن‏که پول ندارد، واقعاً بدبخت است»؟

شاهین نجفی: این یک مثال قدیمی است اصلاً.

می‏دانم، ولی تو خودت کی به این نتیجه رسیدی؟


شاهین نجفی: من خیلی وقت است که به این نتیجه رسیده‏ام. یعنی این را مطمئن هستم.

مجید کاظمی: همگی ما به این نتیجه رسیده‏ایم.

کمی هم بپردازیم به بحث مخاطب. فکر می‌‏کنم حدوداً ۴۰۰ نفر به کنسرت‏های شما می‏آیند.

شاهین نجفی: همین حدود هستند.
شاهین نجفی در کنسرت گروه در استکهلم


شاهین نجفی در کنسرت گروه در استکهلم

آیا با واکنش‏هایی برخورد می‏کنید که مثلا تعجب می‏کنند و انتظار نداشتند کنسرت‏ این‏طوری باشد، یا این‏که بدون هیچ انتظار خاصی به آن‏جا می‏آیند و گوش می‏دهند و می‏روند؟

شاهین نجفی: یکی از مشکلاتی که من با  خیلی از بچه‏های ایرانی در موسیقی آلترناتیو دارم، این است که اجراهای‏شان ضعیف است. آن‏ها دارند صرفاً آلبوم‏شان را اجرا می‏کنند. اجرا این نیست! گروهی مانند " Radiohead اصلاً به‏خاطر اجراهایش معروف است. یا خیلی از گروه‏های معتبر دیگر هم همین‏طور. ما گروه پاپ نیستیم، اصلاً موسیقی آلترناتیو، موسیقی پاپ نیست که گروه همان چیزی را که در سی‏دی‏اش خوانده، به همان صورت در کنسرت هم بخواند. شما باید چیز جدیدی وارد کنسرت بکنید، کشف جدیدی بکنید. من با جرأت می‏توانم بگویم که امکان ندارد کسی به کنسرت‏های من بیاید، دوتا برنامه از من ببیند و بگوید که این دو برنامه شبیه به هم هستند، حتی حرف‏های بین آهنگ‏ها شبیه هم هستند و امکان ندارد بیاید بشنود و بگوید چیز جدیدی کشف نکرده، این همان چیزی بود که در آلبوم هم شنیده بود. البته بخشی، باز هم از روی ناآگاهی، فکر می‏کنند بهترین اجراها همان چیزی است که در آلبوم زده شده است.

البته خب اجراهای زنده معمولا روحی دارند که شاید در آلبوم حس نکنی ...

مجید کاظمی: دقیقا! من فکر می‏کنم کسانی به کنسرت‏های ما می‏آیند که این سبک را دوست دارند. شاید ۹۰ درصدشان آدم‏هایی هستند که واقعاً علاقه‏مند‏ند…

شاهین نجفی: و کارها را گوش کرده‏اند…

پس در خواندن هم پابه‏پا می‏آیند؟

شاهین نجفی: حتما. یکی دیگر از تفاوت‏های این کنسرت‏ها آن است که کسی از روی وقت‏گذرانی بلند نمی‏شود، به برنامه‏ی ما بیاید. یعنی کسی است که مرا می‏شناسد، کارهای‏ام را گوش کرده و در جریان کار است. مانند یک کنسرت پاپ نیست که بگویند: حالا امشب برویم یک حالی بکنیم! چنین چیزی نداریم. در این‏جا نمی‏تواند مثلاً  وقتی من دارم صحبت می‏کنم یا آهنگ بخوانم، او آن پشت بنشیند آبجوی‏اش را بخورد. این‏جور نیست.

آیا این تجربه را داشته‏اید که مخاطب با شاهین نجفی دیگری در برخورد مستقیم روبرو بشود؟ یعنی بگوید: اِه… این بود شاهین که می‏گفتند؟!

شاهین نجفی: این را مطمئن هستم. ترس من همیشه از این است… حال این بخش دیگری است، به این دلیل که نمی‏دانم شنیده‏ای یا نه، هنرمندهای ایرانی قانون نانوشته‏ای بین خودشان دارند که بگویند برای این‏که محبوب‏تر باشی و بزرگ‏تر جلوه کنی، بهتر است که اصلاً مخاطب را زیاد تحویل نگیری. من کلاً این سیستم را در اجرا می‏شکنم. مثلاً مردم که بخواهند عکس بگیرند، می‏گویم هستم. در نروژ این اتفاق افتاد، گفتم: من هستم! من می‏آیم بین شما… این چیز خارق‏العاده‏ای نیست ها! گروه‏های آلترناتیو آلمانی، اروپایی، غربی دارند این‏کار را می‏کنند. کنسرت‏شان که تمام می‏شود، می‏آیند بین مردم آبجو می‏خورند. می‏آیند بین مردم می‏نشینند و با هم‏دیگر حرف می‏زنند. این است. این هنرمند کم‏سواد، ضدفرهنگ است که چون در جریان نیست، عین بادکنک باد شده، نمی‏داند داستان چیست و در واقع پرت شده به یک دنیایی، جو او را می‏گیرد. فکر می‏کند مخاطب یک عده (ببخشید) گوسفندند که آن‏جا باید بنشینند، کارهای او را گوش بدهند، پول بدهند، او هم چهارتا آهنگ بخواند، نیم‏ساعت اجرا کند و بعد هم بلند شود برود. همین. نه چنین چیزی نیست. به همین دلیل، من به مخاطب خودم می‏گویم: یقه‏گیری کنید! یقه‏ی هنرمند را بگیرید که مثلاً این‏کار را بد اجرا کردی و… خود من وقتی دارم کارم را می‏خوانم، به آن‏ها می‏گویم اگر بد بود، مرا هو کنید.

راجع به کار جدیدتان صحبت کنیم. آلبوم "سال خون" منتشر شد، الان هم که اجرای زنده دارید - نمی‏گویم برای معرفی- ولی اکثر قطعات از همان آلبوم است. کار بعدی به چه ترتیب است؟ حدوداً کی قرار است منتشر شود؟

مجید کاظمی: کار بعدی با در نظر گرفتن میکس و ضبط فوکال‏ها، فکر می‏کنم تا آخر سپتامبر امسال بتوانیم…

شاهین نجفی: امیدوارم.

مجید کاظمی: قطعاً نمی‏توانیم بگوییم، ولی فکر می‏کنم کار تا آخر سپتامبر تمام بشود.

قصد دارید تک تک قطعات را که آماده شد، به‏شکلی در اینترنت بگذارید؟ یا می‏خواهید صبر کنید که تمام آلبوم آماده شود؟

مجید کاظمی: فکر می‏کنم این‏طور باشد که وقتی کار کاملاً تمام شد، ما یک دمو بدهیم و بعد آن را منتشر کنیم. دقیقاً مانند "سال خون".

شاهین نجفی: البته هنوز در باره‏ی این مسائل خیلی صحبت نکرده‏ایم…

مجید کاظمی: بله باید صحبت شود، هنوز مقداری زود است.

تا چه اندازه مهم است که آدم یک آلبوم را به شکل فیزیکی منتشر کند. یعنی نه این‏که قطعات را حتی برای دانلود بخرد، بلکه واقعاً آن را دست‏اش بگیرد؟

مجید کاظمی: من فکر می‏کنم ما بخواهیم در این سری، تغییراتی، از طراحی جلد تا خود بسته‏بندی آلبوم داشته باشیم. یعنی کسانی که "سی‏دی‏باز" هستند، فکر می‏کنم آن را تهیه کنند.

شاهین نجفی: بیشتر ترانه‏های این آلبوم از خود من است. کار‏هایی از یغما گلرویی، سید مهدی موسوی، فاطمه‏ اختصاری و کاری هم از افشین مقدم در آن دارم. استیل کارها پست‏مدرن هستند.

یعنی دقیقاً…؟
مجید کاظمی: بگذارید نگوییم.

شاهین نجفی: دقیقاَ نباید بگوییم، اگر بگوییم…

خیلی چیزها لو می‏رود...

شاهین نجفی: آره؛ استیل کار طوری است…

مجید کاظمی: که اگر بگوییم تا آن موقع ممکن است دوتا آلبوم این‏شکلی بیرون بیاید.

مصاحبه‌گر: شهرام احدی
تحریریه: علی امینی
منبع:دویچه وله
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.