از شبکهی تلویزیونی«منوتو» که درحال حاضر شبکهای مشکوکالحال با هزینهای گزاف است، برنامهای با نام«منوتو پلاس» پخش میشود. در بخشی از این برنامه که بر روی You tube گذاشته شده است، مجری برنامه«سام» مژدهی پخش کلیپی را میدهد که یکی از دوستان برای ایشان فرستاده بود. نام دوست مشخص نشد، چرا که«سام» به نام سازندهی کلیپ اشارهای نکرد، فقط آنچه دیده شد در مقابل کلمهی«ادیت» نام «آزاد» نوشته شده بود!!! که این نمیتواند معرف سازندهی کلیپ باشد. شاید که سازندهی کلیپ از سربازان گمنام امامزمان بوده است!!!
«سام» که از معدود مجریان خوب تلویزیونی است، ابتدا توضیح داد که بهتازهگی ترانهای منتشر شده که کار مشترک«ایرج جنتیعطایی» و «مهرداد آسمانی»ست بهنام«ترانههامو پس بده!» که بحث و گفتوگوهایی را به دنبال داشته و میگویند که «ایرج جنتیعطایی» این ترانه را خطاب به داریوش یا ابی یا گوگوش و یا به هر سه نفر نوشته است. پس از این توضیحات، ویدیو کلیپی که ساختهی دوست گمنام و بینامونشان بود پخش شد.
آنچه از نوع ساخت این کلیپ بهچشم میآید این است که دوست گمنامی که این کار را انجام داده، یک دوست معمولی یا یک بینندهی تلویزیونی نبوده است. یعنی اینکه این فرد گمنام!! کسی بوده که آرشیو خوبی در اختیار داشته، از فیلمهایی که در این ویدیوکلیپ استفاده شده، مشخص است که آرشیو، آرشیو یک دوست معمولی نیست، بهویژه صحنهی ایرج جنتیعطایی و داریوش... چنین صحنههایی را یک دوست معمولی دراختیار ندارد.
اما نخستین موردی که در این کلیپ جلب توجه میکند، یک مورد خلاف است. کلیپساز ترانه را به میل خود ادیت کرده است!! کاری کاملن غیراخلاقی!! کلیپساز به همین راحتی هر بخش از ترانه را که دوست میداشته در این کلیپ جای داده است و نه همهی ترانه را، یک کار غیرقانونی و بیاجازهی صاحبان اثر. درواقع بیانصاف ترانه را تکه تکه کرده و اصلن یک لحظه هم به ذهناش نرسیده که صاحبان این اثر برای آفرینش آن زحمت کشیدهاند و او این حق ندارد که ترانه را به میل خود تکه تکه کند. آیا کلیپساز از مولفان این ترانه اجازه گرفته بود که میخواهم ترانهتان را چندتکه کنم؟ آیا مولفان این اثر، چنین اجازهای به یک فرد نابلد میدادند؟...حیرتانگیز اینکه تلویزیونی که با صدای بلند فریاد میزند که لایسنس برنامههای شبیهسازیشده را خریداری میکند، چهگونه به این کلیپ غیرقانونی اجازهی پخش میدهد؟
کلیپساز با این کارش شاید میخواست برداشت شخصی خود را به نمایش بگذارد و چنین بگوید که این ترانه برای داریوش، ابی و گوگوش نوشته شده است. اگر ترانه بهطور کامل و نه تکهتکه شده، مورد استفاده قرار میگرفت، تا اینجا ایرادی نیست، چون نظر شخصی خودش را به تصویر کشیده است. اما باید نام کامل خود را در کلیپ ذکر میکرد که بینندهگان متوجه بشوند این کلیپ، نظرشخصی کدام شخص شخیص است. وقتی کسی نام خود را بر روی اثری که ساخته نمینویسد، یعنی اینکه به ساختهی خود اعتمادی ندارد. یعنی اینکه این کلیپ را سفارشی و بنابرخواست برخی ساخته است. یعنی اینکه فردی چاپلوس و متملق است که فقط قصد دلقکبازی و چاپلوسی دارد. اما اگر نام خود را در کلیپ ذکر میکرد و عنوان میکرد که این برداشت شخصی من از ترانه است و نیز ترانه را بهطور کامل تحویل مردم میداد، هیچ اشکالی نبود و فقط برداشت شخصی خود را از این ترانه ارایه کرده بود.
حال اینگونه تصور کنیم که این فرد گمنام، بیسواد و ناآگاه و نابلد و مغرض و بیاخلاق است که از قوانین حمایت از مولف نیز سردرنمیآورد، اما تلویزیونی که ادعای قانونمندیاش گوش فلک را کر کرده، چرا چنین ویدیوی بیهویت و ناقصی را پخش میکند؟ ... مگر این شبکهی تلویزیونی نمیداند در مقابل هرآنچه پخش میکند مسئولیتی بزرگ برعهدهاش است؟ اما خُب توطئهچینی هم شاخ و دُم ندارد!!
گویا تلویزیون منوتو فقط در مورد شبیهسازی برنامههای غیرایرانی اجازه میگیرد و برای حقوق هنرمندان هموطناش هیچ احترامی قایل نیست. به یاد دارم که در همین تلویزیون، گفتوگویی با خانم گوگوش دربارهی آکادمی موسیقی پخش شد. حیرتانگیز اینکه زیر صدای گوگوش، آهنگ ترانهی«نجاتام بده» ساختهی«مهرداد آسمانی» را گذاشته بودند. یعنی اینکه بدون اجازهی مهرداد که صاحب اثر است، کلام را از آهنگ جدا کرده و آهنگ را هنگام حرفزدن گوگوش زیر صدایاش گذاشته بودند!! بی هیچ اجازهای!! انگار مثلن خودشان آهنگ را ساختهاند و اجازه نیز دست خودشان است. بازهم یک کار غیراخلاقی. نکتهی قابل توجه اینکه ترانهی«نجاتام بده»، هیچ ارتباطی به موضوع گفتوگو هم نداشت و اصلن مشخص نیست به چه دلیل از این آهنگ برای متن مصاحبه استفاده کرده بودند آنهم بدون اجازهی مهرداد!!
حالا هم نوبت رسیده به«ترانههامو پس بده!» که اینبار با ادیت غیرقانونی این ترانه، قصد بیاحترامی به آثار و حقوق هنرمندان ایرانی را دارند... کلیپساز گویا میخواست به هواداران داریوش، ابی و گوگوش ندا دهد که «ایرج جنتیعطایی» این ترانه را خطاب به هنرمندان محبوب شما نوشته!! چه نشستهاید!!! ...
«ترانههامو پس بده!» از اندک ترانههاییست که پس از انتشار، بازتاب گستردهای داشته است. این بازتاب گسترده و بحثها و گفتوگوهای متفاوت دربارهی آن، بهدلیل نوع مضمون اعتراضی این ترانه است که سبک و سیاقی تازه دارد. در همهی سالهایی که از عمر ترانهی ایران میگذرد، هرگز ترانهای به این شکل نوشته نشده بود. پس کار کاملن نو است و اینکه هر نوآوری در ابتدا مخالفانی نیز بههمراه داشته باشد، امری طبیعیست، اما این بازتابها نباید به کار خلاف و غیراخلاقی منجر شود.
اما حالا فرض کنیم که ترانهسرا این ترانه را خطاب به سه آوازخوان مشهور نوشته باشد، خُب بنویسد، چه اشکالی دارد؟ کدام فرهنگ سالم و کدام اندیشهی بالغ گفته که خطاب به داریوش و ابی و گوگوش نباید چیزی گفت؟ «ترانههامو پس بده!» اعتراضی است در قالب یک کار بسیار هنرمندانه، یک اعتراض شاعرانه. اگر این ترانه به گروهی برخورده، این اشکال کار شاعر نیست، اشکال از جامعهی بُتپرست ماست که اینگونه اعتراضها را تاب نمیآورد و خروجیاش میشود ویدیوکلیپ ناقص و غیرقانونی که از شبکهی منتو پخش شد.
هدف من حمایت از«ایرج جنتیعطایی» نیست. من نه هیچوقت هوادار آقای جنتیعطایی بودم و نه الان هوادار ایشان هستم. ایشان هم نیازی به هواداری من ندارد. حرف من فقط در مورد کار غیرقانونی و غیراخلاقی است که انجام شده، حال صاحب ترانه هر کسی که باشد فرقی نمیکند. باید از چنین ترانهای که باعث دگرگونی در کار ترانه شده، استقبال کرد، چرا که همین یک کار، ترانه را پس از مدتها رکود، رو به جلو برده است. باید از هنرمندانی که سبب این پیشرفت شدهاند قدردانی کرد، باید برایشان هورا کشید، باید چنین تفکر هنرمندانهای را ستود و باید به چنین کار شاعرانهای آفرین گفت. من نمیدانم به فرهنگ جامعهی ما چه تزریق کردهاند که برخی در مقابل کار هنرمندانه نیز قد علم میکنند!!!
حتا اگر هدف ترانهسرا شخصی هم باشد که نیست، اگر خطاباش به داریوش و ابی و گوگوش هم باشد، باز هم یک کار هنری ناب انجام شده و این کار اندکی نیست. اگر خطاب شاعر به سه آوازخوان بوده باشد، این اعتراض را در قالب هنر عرضه کرده، بنابراین سه آوازخوان سرزمینمان نیز اگر تواناش را داشته باشند، به همان شکل هنرمندانهای که ترانه نوشته و اجرا شده، به آن پاسخ خواهند داد، به شکل هنرمندانه و نه شکلهای دیگر!!... در این میان هیچ نیازی نیست که تلویزیون«منوتو» و دوست گمنام، کاتولیکتر از پاپ بشوند و ماموریت خود را در قالب ابراز نگرانی، با ساختن یک کلیپ ناقص و بیاجازه، به نمایش بگذارند.
پس از چندین و چند سال تلویزیون ماهوارهای تماشاکردن، اینک روش این تلویزیونها را نیز خوب میدانم. بهمحض اینکه به گوششان برسد چنین مطلبی در جایی نوشته شده، در برنامههای آتی، فوری اینگونه عنوان میکنند که به دلیل سیل ایمیلهای رسیده که همه برای این ویدیوکلیپ غش و ضعف کرده بودند و بنابه درخواست میلیاردها ایمیل، میلیاردها فکس که باعث نابودی دستگاه فکس شد و میلیاردها تلفن که باعث آتشگرفتن سیمهای تلفن شد و همه درخواست بازپخش این برنامه را داشتند، آن را دوباره پخش میکنیم. از درخواستهای میلیاردی شما متشکریم!!!... این روش کلیشهای و کلک نخنمای همهی تلویزیونهای ما است ... شوربختانه.
آنسه امیری - مجلهی اپیزود، شمارهی صدوهفت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.