آنچه بر «مارمولک»، «پاداش» و «خيابانهاي آرام» گذشت
«مثلث برمودا »ی سینمایی کمال تبریزی
کمال تبریزی فیلمسازی که کار خود را بعد از انقلاب اسلامی و شرایطی که سینمای ایران نیاز به تربیت نیروهای جدید داشت آغاز کرد و آثار ابتدایی خود را یا درباره جنگ ساخت و یا کودکان و بالاخره «لیلی با من است» در نقطه عطف کارنامه او قرار گرفت تا روشن شود کمال تبریزی مایل است و استعدادش را دارد که به سمت نوآوری در سینما برود.
کمتر کسی تصور میکرد در مقطعی که جنگ یکی از جدیترین گونههای سینما بود، بتوان آن را با طنز ترکیب کرد تا مخاطب را با بعد تازهای از آنچه در جبههها میگذرد آشنا کرد، اما تبریزی در این مسیر گام برداشت و شاید موفقیت در این کار بود که انگیزه دیگر بدعتگذاریها را برای او به وجود آورد.
گره از زمانی در کار تبریزی افتاد که سراغ شوخی با مقدسات مذهبی رفت. شوخی با لباس روحانیت زمانی تبریزی را درگیر کرد که فرصت کوتاهی تا اکران فیلم باقی مانده بود. اثر تبریزی جایزه بینالمذاهب را از بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرده بود و تصور میشد همین حاشیه امنی برای آن به وجود آورد، اما کسانی که قصد حمله به فیلم داشتند حتی نیمنگاهی به نظر داروان جشنواره فیلم فجر نکردند.
کمال تبریزی خود در مورد اقداماتی که قبل از اکران «مارمولک» برای آگاهی مسئولان از وجود این فیلم و دریافت نظرات آنان صورت گرفته بود، گقته بود: «فیلم «مارمولک» پروانه نمایش داشت. به دلیل حساسیت موضوع و مشکلاتی که امکان داشت در نمایش عمومی به وجود آید، تهیهکننده پیش از اکران، فیلم را برای آدمهایی که در رأس تصمیمگیری کشور هستند، قوه قضاییه، وزارت کشور، وزارت اطلاعات، شورای نظارت بر تولیدات صدا و سیما...، به نمایش در آورد.»
با وجود این تدابیر اکران فیلم در آستانه نوروز 1383 با مشکل جدی روبرو شد؛ چند روزی تا عید نوروز و تعطیلی ادارات باقی مانده بود که خبر آمد «مارمولک» برخلاف تبلیغاتی که صورت گرفته روی پرده نخواهد رفت، قرار شده بود اکران فیلم عقب بیافتد.
همینطور هم شد، نمایش عمومی فیلم اول اردیبهشت سال 1383 شروع شد و سینمای ایران رونقی به خود دید که سالها انتظار آن را میکشید. در شرایطی که سال 1382 به عنوان یکی از سالهای کممخاطب سینمای ایران نام گرفته بود، صفهای مقابل سینماهای نمایش دهنده «مارمولک» نشان میداد مردم به سینما میروند اگر فیلم مورد علاقهشان روی پرده باشد.
«مارمولک» پس از سه هفته نمایش در تهران و مدت زمانی نسبتا کوتاهتر سه روز، یک سئانس، یک هفته در سایر شهرها در اوج استقبال از پرده پایین کشیده شد. مقابله با نمایش فیلم ابتدا در شهرهایی چون مشهد و کرمان آغاز شد و کم کم به سایر شهرها از جمله تهران رسید و در حالی که فروش آن از مرز 700 میلیون تومان گذشته بود از پرده پایین آمد.
حمله به فیلم از یک ناحیه مشخص نبود، همه توصیه بود و سفارش برای اینکه اکران فیلم باید به پایان برسد، تبریزی در مورد این مسائل گفته بود: « جوی در حاشیه فیلم ایجاد شده بود که مطبوعات هم به این مسئله دامن زدند. خیلی ناجوانمردانه بدون اینکه بخواهند فیلم را دقیق نقد و بررسی کنند ما را متهم به جاسوسی کردند. در مورد «مارمولک» جلسهای در حوزه علمیه داشتیم. حدود ۵۰ روحانی حاضر بودند و انتقادات خود را از فیلم عنوان میکردند. در آن جلسه من از حاضران پرسیدم، به نظر آنها در زمان شروع فیلم، باید فیلمنامه را به چه کسی ارجاع داد و از آن جواب گرفت تا مطمئن بود که فیلم در نهایت با مشکل روبرو نمی شود. هیچکس برای این سؤال جواب نداشت.»
ماجرای «مارمولک» در اینجا به پایان رسید؛ در روزهایی که مردم نسخه پردهای فیلم را تهیه میکردند و در خانه خود ماجرای دزدی که با لباس روحانیت وارد یک منطقه میشود را به تماشا مینشستند.
تبریزی «یک تکه نان» را بعد از این جریانات در فضای سینمای معناگرا ساخت که به تعبیر برخی واکنشی به ساخت و حواشی «مارمولک» بود؛ مسئلهای که هیچگاه این کارگردان آن را تایید نکرد و آن فیلم را یکی از دغدغههای خود دانست.
با گذشت چهار سال هنوز حواشی مربوط به «مارمولک» از اذهان پاک نشده بود که دوباره فیلم دیگری به کارگردانی تبریزی به مشکل برخورد. این بار باز هم تبریزی سراغ فیلمی کمدی رفته بود و کمدی جدید او باز هم از مسائل اعتقادی بیگانه نبود.
«پاداش» روایتگر سفر مدیری به حج بود؛ سفری که قرار بود به زبان طنز واقعیتهایی را پیش روی این مدیر قرار دهد، اما غیر از تعداد محدودی از مسئولان هیچکس امکانی برای تماشای فیلم تبریزی به دست نیاورد. در آستانه برپایی بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر مهدی کریمی خبر از حضور این فیلم در جشنواره میداد که همه چیز باز هم بدون بیان دلیلی روشن در هالهای از ابهام رفت؛ نه عنوان فیلم توقیفی بود و نه امکان نمایش داشت تا اینکه تکلیف فیلم حدود یکسال بعد از آن مقطع روشن شد.
در روزهایی که جواد شمقدری، مدیریت سینما را در دست گرفت و علیرضا سجادپور، رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی سیاست جدی را رفع توقیف فیلمها عنوان کرد، «پاداش» از فیلترهای موجود عبور نکرد و گفته شد در نمایش خصوصی فیلم واکنشها به گونهای بود که اثر تازه تبریزی به طور کامل توقیف خواهد بود.
جمله صریح وزیر فرهنگ و ارشاد در تاریخ 29 دی ماه 1388 در مورد «پاداش» به این ترتیب است: «وقتی فیلمی معیارها و موازین ارزشی را رعایت نکند قطعا توقیف میشود و ما در این موارد تسامح و مصالحه نمیکنیم و قانون را کنار نمیگذاریم. ما با هنرمندان تعامل داریم و حل مشکل آنها در برنامههای ما است اما در این راه قانون را در نظر میگیریم، وضعیتی که برای نمایش بعضی فیلمها در جشنواره امسال به وجود آمد به سلیقه داوران بستگی داشت و آثاری که مشکل اکرانشان حل شد از نظر قانونی مسئلهای نداشتند.»
پرونده «پاداش» با این اظهارات بسته شد و بعدها از آن به عنوان نمونه فیلمی که در این دوره همچنان توقیف شده است، نام برده شد.
تبریزی که مدتی است با مطبوعات صحبت نمیکند و کمتر در مجامع سینمایی حاضر میشود این بار برای ساخت «خیابانهای آرام» با مشکل روبرو شد. در حالی که مجوز ساخت این فیلم در تاریخ 12 مرداد ماه 1389 صادر شده بود، شروع ساخت آن تا 12 مهر ماه عقب افتاد زیرا این بار هم سوژه فیلم تبریزی ابهاماتی را به وجود آورده بود.
به تعبیر برخی داستان اتفاقات عجیب و غریب شهری که خبرنگاری را درگیر خود میکند، بوی سیاسیکاری میداد و به همین خاطر بود که برخلاف انتظارات و کامل شدن گروه کار تازه تبریزی کلید نمیخورد؛ تا اینکه ناگهان جواد شمقدری در گفتوگو با تبریزی و سیدمحمود رضوی اعلام کرد مشکل ساخت فیلم را برطرف کرده است.
بعد از برطرف شدن مشکل با مدیران این بار بازیگر فیلم نتوانست گروه را که برای فیلمبرداری عازم ارمنستان شده بودند همراهی کند. هدیه تهرانی بازیگر نقش اول فیلم به دلیل مشکل مالیاتی نتوانست هفته قبل از کشور خارج شود و در نتیجه گروه تبریزی بدون حضور او سکانسهایی را برداشت کردند تا با رفع مشکل این بازیگر او هم به گروه تولید بپیوندد، اما گویا مشکل تهرانی حلشدنی نبود که نیکی کریمی جایگزین او شد.
هرچند در این مرحله مشکل فیلم تازه تبریزی حل شده به نظر میرسد، اما تجربیات قبلی نشان میدهد تا زمان دریافت پروانه و جمعآوری نظرات گروهی در مورد فیلم و در ادامه اکران شدن و اکنشهای گروهها به اثر زمان باقی است تا تبریزی نفس عمیقی بکشد که فیلمش جان سالم به در برده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.