شعری از فزوغ فرخزاد که به بهانۀ آن نامش را از لیست کتاب شاعران معاصر حذف کردند
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند،
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم.
زیرا چو زاهدان سیه كار خرقه پوش،
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم
پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود،
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا.
نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب،
بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا.
ما را چه غم كه شیخ شبی در میان جمع،
بر رویمان ببست به شادی در بهشت.
او می گشاید … او كه به لطف و صفای خویش،
گوئی كه خاك طینت ما را ز غم سرشت.
طوفان طعنه، خنده ی ما را ز لب نشست،
كوهیم و در میانه ی دریا نشسته ایم.
چون سینه جای گوهر یكتای راستیست،
زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم.
مائیم … ما كه طعنه زاهد شنیده ایم،
مائیم … ما كه جامه تقوی دریده ایم؛
زیرا درون جامه بجز پیكر فریب،
زین راهیان راه حقیقت ندیده ایم!
آن آتشی كه در دل ما شعله می كشید،
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛
دیگر بما كه سوخته ایم از شرار عشق،
نام گناهكاره رسوا! نداده بود.
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان،
در گوش هم حكایت عشق مدام ما.
“هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما
مروری بر زندگی و شعرهای فروغ فرخزاد
یک پنجره برای دیدن، یک پنجره برای شنیدن
نوشته: پروفسور نعمت یلدیریم/ ترجمه: آیدین فرنگی
اشاره: گفتار حاضر بخشی است از مقاله استاد کرسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آتاترک ترکیه درباره شاعر سرشناس ایرانی، فروغ فرخزاد. اين ترجمه علاوه بر ارائه اطلاعات کلی به خوانندهای که شناختی از زندگی و آثار فرخزاد ندارد، به خواننده علاقمند کمک میکند تا از نگرش یک پژوهشگر غیرایرانی نیز مطلع شود. م.
«فروغ فرخزاد» که پس از «پروین اعتصامی» مشهورترین شاعر زن ایرانی به حساب میآید، سال 1313 خورشیدی(1934م.) در تهران به دنیا آمده، کودکی و نوجوانیاش را در خانوادهای از طبقه متوسط میگذراند. پدرش «محمد فرخزاد» که ارتشی بود، فرزندانش را به شیوهای خاص و به گفته فروغ با دیسیپلین نظامی تربیت میکرد. فروغ بعد از دوره ابتدایی وارد دبیرستان «خسرو خاور» شد و پس از اتمام سال سوم متوسطه، در هنرستان بانوان نامنویسی کرد. او بعدها در دانشکده هنرهای زیبا نیز به یادگیری نقاشی پرداخت. این هنرها تاثیر خود را در شعر وی به جا گذاشتهاند.
فرخزاد در 16سالگی با «پرویز شاپور»، طنزنویس، – و از خویشاوندان مادریاش- بهرغم مخالفت خانوادههایشان ازدواج کرد. پرویز 15 سال از فروغ بزرگتر بود. آندو سال 1332 به خاطر شغل پرویز به اهواز رفتند، اما زندگی زناشوییشان دوام چندانی نیافت و سرانجام فروغ ناگزیر شد به علت نبود تفاهم، از همسر و از پسرشان «کامیار» جدا شود.
فرخزاد شعر را از 14-13 سالگی با نوشتن غزل آغاز کرد، اما هیچ یک از غزلهای مربوط به آن سالها را منتشر نساخت. فروغ که به عنوان شاعر و نقاش گام به دنیای هنر گذاشته بود، سال 1331 نخستین مجموعه شعر خود را به ویترین کتابفروشیها فرستاد و بعدها با افزودن سینما به دایره علائق هنریاش، از سال 1337 به یادگیری فنون سینمایی پرداخت. هنر هفتم جایگاه مهمی در زندگی او دارد. فرخزاد با «ابراهیم گلستان»، یکی از هنرمندان و نویسندگان بهنام آن مقطع، در «گلستان فیلم»، علاوه بر سینما، در سایر زمینههای هنری نیز همکاری میکرد. فروغ سال 1338 برای آشنایی با پیشرفتهای سینمایی راهی انگلستان شد و یک سال بعد، پس از بازگشت به ایران دلبستگی بیشتری به سینما نشان داد. وی در تولید چند فیلم کوتاه به همکاری با ابراهیم گلستان پرداخت و دوباره با هدف کسب تجربههای سینمایی بیشتر، به انگلستان بازگشت. فرخزاد سال 1341 برای تهیه فیلمی مستند درباره بیماران جذامی به تبریز رفت و فیلم «خانه سیاه است» را در جذامخانه این شهر ساخت. اثر مذکور سال 1342 جایزه بهترین مستند یکی از جشنوارههای فیلم آلمانغربی را به دست آورد. فروغ سال 1341 با موضوع تولید روزنامه، فیلمی را هم به سفارش روزنامه «کیهان» تهیه کرد. وی در زمینه تئاتر نیز فعالیتهایی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
فرخزاد که بعدها با گلستان در فیلم «خشت و آینه» و چند فیلم دیگر همکاری داشت، سال 1343 با سفر به کشورهای ایتالیا، آلمان و فرانسه، یادگیری زبانهای آلمانی و ایتالیایی را جدی گرفت.
سال 1344 از طرف واحد فرهنگی یونسکو، مستندی 30 دقیقهای درباره زندگی او تهیه شد و در همان سال یک کارگردان ایتالیایی زندگی فروغ را موضوع فیلم 15 دقیقهای خود قرار داد.
تاثیرگذارترین شعر همه شاعران بزرگ، مرگ آنهاست؛ چندانکه گویی این آخرین و تلخترین شعر میتواند مفهوم آثار پیشین شاعر را رساتر کند. فروغ به تعبیر خودش زنی تنها بود که با جدایی از همسرش تنهاتر شده بود و شعر و سینما برای او حکم همراز و همراه را داشتند. وی 24 بهمن 1345 بر اثر تصادف رانندگی در 32 سالگی جان خود را از دست داد.
آثار
زندگی ادبی فروغ فرخزاد را به دو دوره میتوان تقسیم کرد: دوره نخست از سال 1331 تا 1338 و دوره دوم از سال 1338 تا 1345.
دوره نخست(1338- 1331)
در این مقطع که شاعر اقدام به انتشار مجموعههای «اسیر»(چاپ اول:1331، چاپ دوم با بازنگری:1334)، «دیوار»(1336) و «عصیان»(1338) کرده، آثارش تحت تاثیر مکتب رمانتیزم قرار دارد. رمانتیزم در شعر معاصر فارسی با «افسانه»ی «نیما یوشیج» آغاز شده، ضمن تکامل ادامه مییابد. تاثیر رمانتیزم غرب بر نیما و شاعرانی که با تاثر از وی به این راه ادامه دادند، به وضوح مشخص است. انزوا در مفهوم «جدائی از جامعه و خلوتگزینی»، «رها کردن فعالیتهای اجتماعی و پناه بردن به طبیعت» و نیز «تنهائی» در افسانه نیما جلوه یافته. افسانه از یک منظر مانیفست شاعر رمانتیک ایرانی محسوب میشود. پس از انتشار افسانه، «پرویز ناتل خانلری»، «فریدون توللی» و «احمد گلچین معانی»، از شاعران معاصر، به سرودن شعرهای رمانتیک پرداختهاند. آزادمنشی، تشخص و احساساتی بودن، سه شاخصه مهم رمانتیزم محسوب میشود. «ویکتور هوگو» و طرفدارانش رمانتیزم را به عنوان مکتب هنر و شخصیت آزاد پذیرفتهاند. هنرمند رمانتیک به خواستههای درونی خود اهمیت بسیاری داده، به بیان امیال و مسائل روحیاش میپردازد.
اسیر
در کتاب اسیر، شاعر جامعه را به زندان و خود را به اسیر تشبیه کرده، عقیده دارد فقط با عشق میتوان از میان دیوارهای ضخیم این زندان به رهایی دست یافت. «عصیان»، یکی از شعرهای این دفتر، به دلیل تشریح دشواریها و مسائل زندگی فروغ، یکی از بهترین نمونههایی است که شاعر در آن به بازگویی دردهایش پرداخته. وی در این شعر خود را مثل پرندهای میداند که اسیر قفس زندگی و دیدگاههای سنتی شده، اما همواره در حال تلاش برای رسیدن به آزادی است.
شاعر در این دفتر بی اعتنا به ارزشهای اجتماعی، رسوم و ساختار سنتی جامعه، به عنوان یک زن، احساسات دوره جوانی خود را بدون ابهام و با صراحت روایت کرده. شعرهای اسیر بیشتر تحت تاثیر ناکامیهای زندگی شخصی شاعر، بخصوص رابطه زناشویی کوتاهمدتش، فشارها، ناامیدیها و تنهاییها نوشته شده. در این مجموعه فروغ با کنار گذاشتن قواعد مستقر، موفق شده مضامین، ترکیبها و واژههایی را به کار ببرد که تا آن زمان هیچ یک از شاعران زن ایرانی از آنها استفاده نکرده بودند. سراینده دفتر اسیر در جستجوی چیزی است که تعریف یا شناخت کاملی از آن در ذهن ندارد. او با هدف رهایی از چنگ دیوارهای سیاه و حصارهای تنگ، در پی پنجرهای است و برای دستیابی به این پنجره بیوقفه تلاش میکند. فروغ در برخی شعرهای دو دفتر نخست، از شاعران زن آمریکاییای که آن موقع تعدادی از آثارشان به فارسی ترجمه شده بود، تاثیر پذیرفته.
نامانوس بودن فضای اسیر باعث شده برخی گروهها به خاطر عصیان شاعر علیه سنتها، بیاعتناییاش به سبک زندگی کلاسیک و نیز به دلیل منطبق نبودن این شعرها با سنتهای اخلاقی و قواعد اجتماعی ایران، نقدهای تندی را علیه آن ابراز کنند.
دیوار
در این دفتر که انتشار آن با نقدهای شدید سنتگرایان و طرفداران شعر کلاسیک همراه شد، شاعر احساسات ظریف و دنیای درونی یک زن را روایت کرده، حین تشریح تنهائی، تشویش، ناتوانی، کابوسها و رویاهایش، روحیهای عاصی از خود نشان میدهد. برخی شعرهای این کتاب در ردیف شعرهای مجموعه نخست شاعر قرار میگیرد. «عشق» موضوع غالب شعرهای این دفتر است و نمادهای «تاریک» و «شب» که در شعر فرخزاد بسیار به کار رفته، در این مجموعه نیز بارها تکرار شده.
عصیان
در مجموعه عصیان، شاعر با بهرهگیری از تجربههای پیشین میکوشد به فضایی ویژه دست بیابد. در این مجموعه شاعر از تنهایی، جدایی، سرگشتگی، اضطراب، خستگی و ناتوانی شکایت کرده، در برابر تنگناها، تاریکی و اندوه بیرق عصیان علم میکند. انتشار دفتر عصیان نشان داد که فروغ در دنیای شعر گام به راهی بیپایان گذاشته است.
فرخزاد در این دفتر با توجه به متون کتابهای مقدس، بخصوص بخش مربوط به آفرینش انسان و سرکشی شیطان و نیز با تامل روی آثار آندسته از شاعران شرق و غرب که پیشتر به این موضوع پرداختهاند، احساسات خود و مقوله عصیان شیطان و نافرمانی انسان را به صورت پرسشهایی مطرح کرده، اما سرانجام وقتی این سوالها بیپاسخ میماند، با تسلیم شدن در برابر خداوند، خواستار بخشش گناهانش میشود. در عصیان، خلاف آثار دیگر فروغ که عشق موضوع اصلی آنهاست، مرگاندیشی بیش از سایر موضوعات جلب توجه میکند؛ چندانکه رفته – رفته اندوه مرگ بر روح شاعر سایه میافکند. در قیاس با دو دفتر قبلی، در این اثر با مفاهیم احساساتی و رمانتیک کمتری روبرو هستیم، اما شرح سفر به سرزمینهای واقعی یا رویایی که یکی از ویژگیهای شعر رمانتیک محسوب میشود، در این کتاب سهمی قابل توجه را به خود اختصاص داده است.
در حالت کلی شعرهای فروغ فرخزاد آثار نویسنده فرانسوی «جورج ساند»(George Sand/ 1876-1804م.) را به یاد میآورد. اولین رمانهای ساند، احساساتی، عاشقانه و رمانتیک بودند، اما وی بعدها با گرایش به مقولههای اجتماعی، اقدام به خلق آثار جدیتر میکند. ساند خواستار برابری کامل حقوق و آزادیهای زن و مرد بود و در آثارش از این منظر مطالب جسورانهای را میتوان مشاهده کرد.
دوره دوم(1345-1338)
شعرهای فروغ در دو مجموعه آخرش از سبک خاص وی روایت دارند. وی که در این دو دفتر از شاعران متقدم و معاصر تاثیری حداقلی گرفته، در مسیر رشد خود به مقولههای فلسفی و اجتماعی گرایش پیدا کرده، این گرایش را در شعرهایش بازتاب میدهد.
تولدی دیگر
فرخزاد که اواخر دوره نخست شاعری تحولات روحی مهمی را تجربه میکرد، پس از انتشار چهارمین مجموعه شعرش، «تولدی دیگر»، ناخرسندی خود را از انتشار کتابهای پیشین اعلام کرد و آنها را محصول احساسات غیرعمیق دوره جوانی دانست. حادثه فوق یکی از مهمترین نقاط عطف در بین پیروان سبک نیما به حساب میآید.
تولدی دیگر از نظر مضمون با سه کتاب پیشین شاعر کاملا متفاوت است؛ گویی او در این دفتر به فروغی دیگر بدل شده؛ فروغی که دیگر اسیر نیست، هیجانهایش جای خود را به آرامش دادهاند و در عشق به پختگی دست یافته. وی در این مجموعه با عبور از دیوار هوسهای پیشین و آرزوهای فریبنده، مرحله دوم زندگی ادبی خود را آغاز میکند. بهرغم ضعف برخی شعرهای این دفتر، تعداد قابل توجهی از آثار موجود در آن زیبا و ماندگار هستند.
تولدی دیگر هم در کارنامه فرخزاد و هم در تاریخ ادبیات معاصر فارسی به دلیل مضمون، طرز تفکر، واژهها و اوزان به کار رفته، اثری کمنظیر، عمیق و شاعرانه محسوب شده، برخی شعرهای آن بین نمونههای عالی شعر مدرن فارسی قرار میگیرد. در این اثر که شاعر با عبور از خود، پنجرهای رو به جهانی دیگر میگشاید، بسیاری از شعرها در قالبهای مدرن نوشته شده، از نظر زبانی به زبان گفتار نزدیک میشوند. مضمون، تصویرها و ترکیبهای موجود در برخی شعرهای این کتاب، برای اولین بار توسط فروغ وارد دنیای شعر فارسی شده. تولدی دیگر که نام آخرین شعر این دفتر است، یکی از دلایل جدایی شاعر از سبک قدیمی شعرهایش و سند ورود او به جمع پیشگامان بزرگ شعر معاصر ایران قلمداد میشود. او با این اثر به سبکی نو در عرصه شاعری دست یافته و گودالی را پشت سر میگذارد که امکان صید هیچ مرواریدی از آن وجود ندارد.
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
آخرین دفتر شعرهای فروغ از نظر شکل، زبان، تاویلپذیری و قدرت بیان، در جایگاهی بالاتر از سایر آثار وی قرار دارد. زبان اختصاصی او که در این مجموعه نیز در موقعیتی بسیار نزدیک به زبان گفتار قرار گرفته، با تلفیق سادگی و قدرت بیان، امتیازی خارقالعاده برای کتاب محسوب میشود. هر هنرمند بزرگی صاحب اثری است که در قیاس با سایر آثار وی در رتبهبندی بالاتری قرار میگیرد؛ اثری که دیدگاهها و باورهای اصلی هنرمند در آن به شکلی کامل و دقیقتر بیان شده. ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از این منظر مهمترین و تاثیرگذارترین دفتر شعر فرخزاد به حساب میآید؛ دفتری که شعرهای آن بهغایت صمیمانه نوشته شدهاند.
در این مجموعه شاعر که دریافته دیگر نمیتواند به برخی آمال خود دست بیابد، مدام از شب، تاریکی و از جنازهها سخن میگوید. او با صدایی بلند به جستجوی خاطرههایش پرداخته، با تعبیرهایی تاثیرگذار و زبانی مدرن و پراحساس، به روایت مغلوبیت انسان در برابر زندگی میپردازد. شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد که در عین حال از بار اندیشگی بالایی نیز برخوردار است، با واژههای «من»، «تنهایی» و «سرد» آغاز شده، با اشاره به مفهوم زمان ادامه مییابد؛ زمانی که در این شعر روز اول دیماه است.
* پروفسور نعمت یلدیریم/ استاد کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آتاترک ترکیه
۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه
شعری از فزوغ فرخزاد که به بهانۀ آن نامش را از لیست کتاب شاعران معاصر حذف کردند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.