یورگن کلینسمان: ستاره ای محبوب، مربی مدرن
یورگن کلینسمان
کلینسمان در مجموع ۲۲۱ بازی در بوندس لیگا یکصد و ده گل به ثمر رسانده است. او در عرصه ملی، یکصد و هشت بار برای تیم ملی آلمان به میدان رفته ودر سی وهفت بازی این تیم کاپیتان آن بوده است.
یورگن کلینسمان
کلینسمان در مجموع ۲۲۱ بازی در بوندس لیگا یکصد و ده گل به ثمر رسانده است. او در عرصه ملی، یکصد و هشت بار برای تیم ملی آلمان به میدان رفته ودر سی وهفت بازی این تیم کاپیتان آن بوده است.
بهترین فوتبالیست آلمان در سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۹۴، بهترین فوتبالیست انگلیس در سال ۱۹۹۵، بهترین فوتبالیست اروپا در سال ۱۹۹۵، بازیکن تیمهای منتخب اروپا و جهان، آقای گل بوندس لیگا در سال ۱۹۸۸، آقای گل جهان در سال ۱۹۹۵، انتخاب بعنوان ورزشکار خوش قلب در سال ۲۰۰۰، جایزه گئورگ فون اوپل در سال ۲۰۰۱ برای ورزشکاری که دارای مسئولیت اجتماعی است و بالاخره سفیر جام جهانی در سال ۲۰۰۶. همه اینها فقط برازنده یک نفر است و آن کسی نیست جز یورگن کلینسمان.
یورگن کلینسمان در روز سی ام جولای سال ۱۹۶۴ میلادی در شهر گوپینگن واقع در جنوب آلمان بهعنوان پسر دوم از چهار پسر یک نانوا متولد شد. با پایان تحصیلات متوسطه در نانوائی پدر آموزش دید و تا قبل از ورود به دنیای حرفه ای فوتبال در آنجا کار می کرد. هشت سال بیشتر سن نداشت که برای تیم گینگن وارد زمین شد، ده ساله بود که به تیم گایزلینگن پیوست. پس از یک دوران دوساله در کیکرز اشتوتگارت، بیست ساله بود که در تیم دست اولی فا اف ب اشتوتگارت در بوندس لیگا توپ زد.
کارنامهای با بیش از ۲۰۰ گل
کلینسمان در مجموع ۲۲۱ بازی در بوندس لیگا یکصد و ده گل به ثمر رسانده است. پس از اشتوتگارت، اینتر میلان، آ اس موناکو، توتن هام، بایرن مونیخ و جنوا از دیگر تیم هائی بودند که کلینس مان پیراهن آنها را بر تن داشت. کلینس مان در سال ۱۹۸۸ با تیم آلمان عنوان سوم بازیهای المپیک را کسب کرد. او هر چند در یک سال بعد با اشتوتگارت به فینال جام یوفا راه یافت، اما در سال ۱۹۹۱ با اینتر میلان و سال ۱۹۹۶ با بایرن مونیخ بود که موفق شد بر این جام بوسه زند و بازهم در همان فصل با مونیخ بود که به عنوان قهرمانی بوندس لیگا دست یافت.
کلینسمان در عرصه ملی، یکصد و هشت بار برای آلمان به میدان رفت که سی و هفت بار بازوبند کاپیتان تیم را حمل می کرد. او در سال ۱۹۹۰ قهرمان جهان شد، دوسال بعد نائب قهرمان اروپا و در سال ۱۹۹۶ عنوان قهرمانی اروپا را نیز تصاحب کرد. کلینس مان در باره خود می گوید: «من په له نبودم و تکنیکی هم نیستم، اما در میدان مثل دیوانه ها هستم.»
آموزش در انگلستان
برتی فوگس در باره او می گوید که کلنیسمان زمانی خودسر و تک رو بود، اما روح بازی تیمی را در انگلیس آموخت. در جام جهانی فرانسه گل کلینسمان مان به ایران و چنگ زدن بر تور دروازه، تنها یک لحظه انفجاری بیش نبود که با شکست در مرحله یک چهارم نهائی در مقابل کرواسی و حذف ملی پوشان آلمان به پایان رسید. کلینسمان بدون سخن استادیوم لیون را ترک کرد و مجله فیفا در بارهاش نوشت، عجب خداحافظی غم باری بود. در دسامبر سال ۱۹۹۸ کلینسمان رسما از فوتبال کناره گرفت و گفت که پسر پانزده ماههام به من نیاز دارد و من به او. کلینزمان سپس با همسر آمریکائی چینی تبارش به سواحل آفتابی کالیفرنیا کوچ کرد. کلینسمان در همه سالهائی که توپ می زد ستاره ای محبوب به شمار و پیراهن شماره ۱۸ او یکی از پرفروش ترین ها بود.
ایستادن در رأس تیم آلمان
با کناره گیری رودی فولر از سمت سر مربی گری تیم ملی آلمان و درست یک هفته پس از انتقاد کلینسمان از وضعیت فوتبال و فدراسیون، او سمت مربی گری تیم ملی را با وجود اینکه سابقه ای در این زمنیه نداشت در سال ۲۰۰۴ برعهده گرفت. کلینسمان خود می گوید، در ۲۰ سالی که توپ زدم حداقل بیست تا مربی دیده ام واز هر کدام چیزی آموختهام.
ستایش از تیم ایران
کلینسمان زمانی سکان تیم را برعهده گرفت که تیم ملی آلمان در عرصه جهانی به سطحی متوسط تنزل یافته بود. با این حال او موفق شد با استفاده از خلا قدرتی که در فدراسیون بوجود آمده بود رفرم های مورد نظرش را به همراه الیور بییرهوف بعنوان مدیر ورزشی و یواخیم لوو بعنوان دستیارش به انجام برساند. او گروهی از متخصصان روانشناس، بدنساز و مواد غذائی را در خدمت تیم گرفت و از متدها و روش های مدرن استفاده برد. وی پس از بازی تدارکاتی که در تهران انجام گرفت گفت:« ایران تیم خوبی دارد، ایرانی ها نشان دادند که می توانند بازی کنند و جزو بهترین های آسیا هستند، در اینجا و در مقابل یکصد هزار نفر با نتیجه ۲ بر صفر به پیروزی رسیدن، بسیار با ارزش است».
کلینسمان قرارداد دوساله ای بیش با فدراسیون نداشت و پس از اینکه شاگردانش در جام جهانی آلمان بر سکوی سوم قرار گرفتند، گفت که این دو سال انرژی زیادی از من گرفته است و ادامه داد: «من به کالیفرنیا باز خواهم گشت و مطمئنا از من در مورد این آلمان جدید، جوان، مهمان نواز و بین المللی سئوال خواهد شد. من بی نهایت مغرور هستم و فقط می گویم: Danke (متشکرم).»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.