سفـــر به مـــاه،بزرگــــترين دروغ قــــرن بيـــــستم
"در دروغ بزرگ هميشه قدرت معيني از قابليت باور كردن وجود دارد.چرا كه افراد زيادي از يك ملت هميشه تحت تأثير عواطف به راحتي گول مي خورند حالا يا عمدي يا سهوي.. و به خاطر سادگي و بي آلايشي و صداقت باور آنها، راحت تر قرباني يك دروغ بزرگ مي شوند تا يك دروغ كوچك.چرا كه آنها خودشان در موارد كوچك، دروغ هاي كوچك مي گويند و از گفتن دروغ هاي بزرگ شرم دارند (و دولت مردان در اين مورد شرمي هم ندارند)هرگز به ذهن اين مردم خطور نمي كند كه دروغ هاي خيلي بزرگ بسازند و هرگز هم باور ندارند كه ديگران چنان گستاخ باشند كه اين چنين صداقت را بدنام كنند ولو اين كه مدارك اين چنين دروغي را براي ذهن آنها ثابت كنند آن هم به طور آشكار، باز هم به دروغ بودن آن دروغ بزرگ شك دارند و همچنان فكر مي كنند كه حتماً توضيحي وجود دارد. چنين دروغ بزرگ گستاخانه اي هميشه رد پاهايي پشت سر خود به جاي مي گذارد. حتي بعد از اين كه سرهم بندي شد و توسط متخصص هاي جهاني دروغ گويي وتمام كساني كه براي دروغ گفتن در هر دروغ گويي با هم همكاري مي كنند، به عنوان يك حقيقت شناخته شد. اين افراد در حال حاضر به خوبي مي دانند كه چگونه از اين دروغ ها براي اهداف توسعه طلبانه خود استفاده كنند "
آدولف هيتلر (1925)
حتي يك تفاله اي از كيسه ي زباله ي زمين مانند آدولف هيتلر هم مي دانست كه چگونه توده هاي مردم را با مهارت اداره كند و گول بزند پس شما به واقع فكر مي كنيد كه آمريكا انسان را بر روي ماه فرود آورده است؟ خوب، دوباره فكر كنيد.ما مداركي داريم كه فرود انسان بر روي ماه در اواخر دهه ي 60 و اوايل دهه ي 70 دروغي بزرگ بوده است.
براي شروع بهتر است بدانيد كه تنها 100 نفر در پروژه فرود بر روي كره ي ماه درگير بوده اند.مركز كنترل در هوستون (Houston) به علاوه بيشتر زنان و مرداني كه بر روي اين پروژه كار كرده اند، شكي باقي نمي گذارند كه اين كار يك دروغ بوده است. اما چگونه ممكن است؟ خيلي ساده. قدرت كسي كه چنين افتضاحي را به بار آورده هرگز اجازه نمي دهد كه كسي اين تصور را داشته باشد. هزاران نفري كه درگير اين ماجرا شده اند، تنها نگران قسمت كوچكي بودند كه مربوط به آنها بود. مهندسان، مكانيك ها، برنامه نويسان كامپيوتري و... كاري نداشتند كه با هم مشترك باشد.بنابراين بيشتر افراد از چيزي از يك پروژه ي هاليوود سر بيرون مي آورد، چيزي نمي فهمند.
در سال 1962، رئيس جمهور آمريكا، جان اف كندي گفت كه يك تصوري از آمريكا دارد كه تا قبل از پايان اين دهه مي تواند انسان را بر روي ماه فرود آورد و دوباره وي را به زمين بازگرداند. امروز، ما نمي دانيم كه كندي آن روز مي دانست كه اين كار واقعاً ممكن است يا نه اما مدت كوتاهي پس از ترور او، بهترين دانشمند جهان در زمينه ي موشك كه در اين پروژه كار مي كرد به ليندون جانسون اطلاع داد كه علم حداقل تا 30 سال آينده از انجام چنين پروژه اي ناتوان است. حقيقت اين است... در واقع آنها كمي خوش بين بودند. الآن و اينجا ما 40سال از آن تاريخ را گذرانده ايم و هنوز هم تكنولوژي قادر به فرستادن يك انسان به ماه و باز گرداندن سالم وي به زمين نيست. قدرت هايي كه در مورد اين كلاهبرداري تصميم گرفتند به اين نتيجه رسيدند كه اگر آنها نتوانستند انساني را به ماه بفرستند وبه سلامت به زمين بازگردانند، كاري كه آنها بايد بكنند اين است كه از ناسا بخواهند اين چنين پروژه اي را جعل كند و پس از آن ميلياردها دلار از پول ماليات دهندگان كه براي سرمايه گذاري در اين پروژه در نظر گرفته شده بود را براي خود بردارند. پس از آن، آنها تصميم گرفتند كه واقعاً مي توانند كل اين ماجرا را جعل كنند آنهم فقط با قسمتي از پولي كه براي اين كار آماده شده بود. اين جا در عكس زير مكاني در ايسلند است كه ما فهمديم كه بسياري از كلك ها و دروغ هاي ناسا در آن ساخته شده است.
در اين جا چند حقيقت وجود دارد كه بايد به ذهن بسپاريد كه نمي شود واقعاً انساني را به ماه فرستاد و غير ممكن است:
ماه به طور دائم توسط شهاب سنگ هاي خيلي ريز كه با سرعت بيست هزار مايل در ساعت حركت مي كنند، در حال بمباران شدن است. براي اين كه تصور درستي داشته باشيد گلوله يك تفنگ با سرعت 800 مايل بر ساعت حركت مي كند. ماه هم هيچ اتمسفري ندارد كه سرعت اين شهاب سنگ ها را كم كند. اگر يكي از فضانوردان يا يكي از واحدهاي ماه نشين توسط يكي از اين شهاب سنگ ها ضربه اي ببيند حتي اگر اين شهاب سنگ به اندازه ي يك دانه برنج باشد، آن وقت كار تمام است. عجيب اين كه ناسا در آن زمان اصلاً نگران چنين موضوعي نبود.
اين يك مورد واقعاً ديگر خيلي خنده دار است. به پوتين هاي نيل آرمسترانگ (اولين انساني كه آمريكايي ها مدعي اند بر روي ماه پاگذاشت) نگاه كنيد. به كف پوتين نگاه كنيد و به عكس كه ناسا ادعا مي كند اولين نقش پوتين بر روي ماه بود.
اين دونقش هيچ شباهتي به هم ندارند. ناسا سرانجام به خاطر اشتباهش طفره رفت و حالا ادعا مي كند كه پوتين هايي كه آرمسترانگ روي ماه پوشيده بود قبل از اين كه ماه نشين اورا سوار كند روي سطح ماه رها شد و به زمين بازگردانده نشد، مطمئناً همين كه ناسا گفته، درست است...
يك مشكل ديگر، يك سري امواج كشنده در فضا وجود دارد نه تنها براي فضانوردان بلكه براي عكس هايي كه ممكن است بخواهد گرفته شود هم كشنده است و آنها را از بين مي برد. خيلي خنده دادر است كه ناسا سعي كرده كه با حيله اين رسوايي ديگر را هم از سر بگذراند.. در يك دقيقه به شما نشان مي دهيم كه چنين عكس هايي كه ناسا ادعا مي كند روي ماه گرفته شده است جعلي است.
ماه بر روي زمين كه 250 هزار مايل با آن فاصله دارد نور مي اندازد، براي اين كه چنين سطحي به اين روشنايي بخواهد وجود داشته باشد، حتما، براي هر كس كور كننده خواهد بود. بنابراين اصلاً فكرش را هم نكنيد كه با تكنولوژي آن روز (حتي امروز) بتوان عكس گرفت كه ظاهر هم بشود. اما هيچ كدام از چنين عكس هايي كه فضانوردان گرفتند، كوچكترين مشكلي نداشت.
نيل آرامسترانگ كسي كه ناسا مدعي است اولين انساني است كه پا بر روي ماه گذاشت هم اكنون (اين مقاله قبل از مرگ وي تأليف شده بود) دچار بيماري روح شده است چرا كه تمام عمرش مجبور بوده با اين دروغ زندگي كند. عجيب اين كه ما هيچ گاه نديديم كه فضانورداني كه بر روي ماه راه رفته اند در يك جمع مردمي از جزئيات اين سفر حرف بزنند. چرا اين كار را نكردند؟ ناسا به آنها اجازه نداد.
در عكس زير كه از ماه نورد گرفته شده ومدعي شده اند كه بر روي ماه حركت كرده است هيچ رد لاستيكي در عقب يا جلوي آن ديده نمي شود.
به عكس بالا نگاه كنيد علامت آمريكا بر روي سفينه ي ماه نشين با نوار چسب اسكاچ چسبانده شده اين نوارچسب حتماً بايد تحمل دماي 400درجه را داشته باشد آيا مي توانسته است؟ من كه مطمئنم نمي توانسته شما چطور؟
به اين عكس نگاه كيند عكسي است از پيت كانراد از آپولو 12 اگر به قسمت بالايي كلاهش نگاه كنيد، در قسمت بالا سمت راست انعكاس پروژكتور نورپردازي استوديويي را مي توانيد ببينيد.
چرا سایه این دو فضانورد در امتداد هم نیست؟!
حالا يك چيز جالب ديگر، اولين سيگنال هاي ارسالي از ماه ابتدا به استراليا رسيده است، استراليايي هاي مي گويند كه در اولين تصوير مخابره شده ديده اند كه يك نفر يك قوطي كوكاكولا را كه در تصوير بوده از تصوير بيرون پرت كرده است.
يا مثلاً به اين عكس توجه كنيد كه در آن پرچم آمريكا به آرامي توسط باد در حال تكان خوردن است. جالب اين كه در ماه هيچ گونه جريان بادي وجود ندارد. چون ماه اتمسفر ندارد.
براي آنكه سفر به فضا امكان پذير شود، ناسا تأسيس شد. برنامه ي فضايي آپولو اين طور وانمود كرد كه انسان مي تواند به فضا سفر كند و بر روي ماه پياده روي كند. هر كدام از پروژه هاي آپولو با دقت تمرين مي شد و سپس با دقت بسيار بيشتر در صحنه هاي نمايش در سايت آزمايشي فوق سري كميسيون انرژي اتمي در صحراي نوادا و استوديوهاي كاملاً امن ومحافظت شده والت ديزني كه در آن يك مدل بزرگ از ماه بود، به صورت فيلم در مي آمد. همه ي اسامي، مأموريت ها، محل هاي فرود و تمام وقايع در برنامه ي فضايي آپولو انعكاس مراسم و تشريفات سري و سمبل آيين هاي سري پنهان روشنفكران است. شفاف ترين چيز انفجار ساختگي سفينه ي فضايي آپولو 13 كه آكوريس (عصر جديد) ناميده شده بود، كه در ساعت 1:13 (زمان نظامي 1313) در 13 آوريل 1970 رخ داد. اين رخداد استعاره اي از جشن درگيركردن مرگ و انفجار، شغل تابوت سازي، مشاركت با جهان معنوي و... در اين پروژه بود. سفرهاي اكتشاف ماه متوقف شدند چرا كه ادامه دادن اين دروغ بزرگ بدون آشكار شدن آن امكان پذير نبود و البته آنها ديگر داستاني براي سرهم كردن نداشتند.
هيچ انساني، هيچ گاه از ارتفاع 300 مايلي بالاتر نرفت. در اين ارتفاع فضانوردان تحت فشار تشعشعات كمربند ون آلن بودند و البته كمربند ون آلن از آنها در برابر بي نهايت تشعشعات كيهاني محافظت مي كرد. هيچ انساني هرگز در هيچ برنامه ي فضايي آشكار براي عموم مردم، دور ماه نگشت، روي آن فرود نيامد و روي ماه پياده روي نكرد، هيچ كس، هيچ وقت. حتي اگر چنين چيزي هم رخ داده باشد آنهم به صورت واقعي، بايد از تكنولوژي خيلي بالايي استفاده شده باشد و هيچ كس هم از آن خبر نداشته باشد (حتي حالا هم چنين تكنولوژي پيشرفته اي در اختيار ما نيست).
آن تشعشعات عظيم كه در كمربند ون آلن با آن روبروي مي شويم، تشعشعات خورشيدي، پرتوهاي كيهاني، روشنايي خيره كننده خورشيد، كنترل دما و خيلي از مشكلات ديگر به هيچ موجود زنده اي اجازه نمي دهد كه با چنين سطحي از تكنولوژي كه ما در اختيار داريم، از اتمسفر خارج شود. هر دانش آموز با هوش دبيرستاني با يك كتاب فيزيك پايه مي تواند ثابت كند كه فرود آپولو بر روي ماه توسط ناسا جعلي بوده است.
اگر باز هم شك داريد، توضيح دهيد كه چگونه فضانوردان روي ماه پياده روي كردند ،آن هم با لباس فضايي و در معرض نور خورشيد كامل و گرمايي كه در خلأ موجود در سطح ماه با درجه حرارت 256 درجه، آنها را احاطه كرده بود و تازه اينها غيراز اثرات شهاب سنگ هاي آسماني، پرتوهاي كيهاني، پرتوهاي خورشيدي و... است.. ناسا به ما مي گويد كه ماه هيچ اتمسفري ندارد و فضانوردان اين سازمان در خلأ كامل بوده اند.
گرما با به عنوان حركت و لرزش مولكول هاي ماده معني مي شود. حركت سريع مولكول ها، يعني دماي بالاتر. حركت آرامتر مولكول هاي يعني دماي پايين تر. صفر مطلق دمايي است كه در آن حركت مولكول ها، متوقف مي شود. براي داشتن گرما يا سرما، بايد ملوكول هايي موجود باشند.
خلأ حالتي از نيستي است كه هيچ مولكولي وجود ندارد. خلأ هم درجاتي دارد.دانشمندان معتقدند كه خلأ كامل وجود ندارد. فضا شبيه ترين چيز به خلأ كامل است كه براي ما شناخته شده است. در جايي كه ما به عنوان فضا مي شناسيم مولكولهاي بسيار كمي وجود دارد كه مفهوم اندازه گيري سرما وگرما در آن غير ممكن است. اين همان دليلي است كه براساس آن ما از فلاسك يا بطر هاي خلأ براي نگهداري مايعات سرد يا گرم استفاده مي كنيم تا بدون نياز به دوباره سرد كردن يا دوباره گرم كردن، دماي آنها حفظ شود.
همه ي انواع پرتوها در خلأ حركت مي كنند اما هيچ تأثيري برخلأ ندارند. پرتوهاي گرمايي خورشيد در فضا حركت مي كنند اما فضا را گرم نمي كنند. در واقع پرتوهاي گرمايي خورشيد به هيچ وجه تأثيرگذار نيستند تا وقتي كه به ماده برخورد كنند. حركت هاي مولكولي وقتي انرژي موجب به صورت مستقيم توسط ماده دريافت شود، زياد مي شوند. زماني كه طول مي كشد تا ماده بر اثر نور مستقيم خورشيد در فضا گرم شود، به رنگ نور، خواص عنصري آن، فاصله از خورشيد، و نرخ جدب موج گرمايي توسط ماده بستگي دارد. فضا داغ نيست. فضا سردنيست.
با توجه به قدرت موتور یک ماه نشین هیچگونه تغییری بر سطح ماه مشاهده نمیشود!!
اجسامي كه گرم مي شوند به وسيله ي فضا نمي توانند سرد شوند. اولين كار براي سرد كردن يك جسم اين است كه آن را از معرض نور مستقيم خوشيد دور نگه داريم. چيزهايي كه در سمت سايه ي يك چيز ديگر قرار دارند، عاقبت سرد مي شوند، اما نه به خاطر اين كه فضا سرد باشد. فضا سرد نيست. گرما و سرما در خلأ فضا وجود ندارد. قوانين حركت دستور مي دهند تا مولكولها آهسته تر حركت كنند. اگر هيچ منبع گرمايي ديگري نباشد، اجسام بالاخره سرد مي شوند، اما از آنجايي كه خلأ موجود در فضا يك عايق كامل محسوب مي شود، زمان زيادي طول مي كشد تا يك جسم سرد شود حتي زماني كه به طور كامل از معرض امواج گرمايي يا ديگر امواج خارج شود.
ناسا تأكيد مي كند كه لباس هايي كه فضانوردان مثلاً روي سطح ماه پوشيده بودند، داراي تهويه مطبوع بوده است. يك سيستم تهويه مطبوع بدون تبادلگر گرمايي، نمي تواند كار كند. يك تبادلگر گرمايي به طور ساده اين طور كار مي كند كه گرمايي را كه در يك ميانجي مثل گاز فريون، جمع شده است را مي گيرد و به جاي ديگري منتقل مي كند. براي اين كه سيستم تهويه مطبوع كار كند و گرما را به مكان دوم انتقال دهد، به يك ميانجي ديگر كه مولكول هايش گرما جذب كند مثل هوا يا آب احتياج دارد. (اين ميانجي دوم در آشپزخانه خانه، هواي موجود در آشپزخانه است). يك سيستم تهويه مطبوع نخواهد توانست كه در خلأ كار كند. يك لباس فضايي كه در محاصره ي خلأ قرار دارد نمي تواند گرماي داخل لباس را بگيرد و به مكاني ديگر بدهد. به ياد آوريد كه خلأ يك عايق كامل است. در چنين شرايط محيطي اي، يك انسان در لباس فضايي خود، بريان مي شود.
ناسا ادعا مي كند كه لباس فضايي آنها به وسيله يك سيستم آب پايه كه در لوله هاي اطراف بدن فضانورد كار مي كرده است، خنك مي شده است كه آن هم توسط يك محافظ مارپيچي در قسمت پشتي لباس فضانوردان، از نور خورشيد محافظت مي شده است.
ناسا ادعا مي كند كه آب بر روي مارپيچ اسپري مي شده تا لايه اي از يخ ايجاد شود. ظاهراً پس از آن، يخ كه آن گرماي عظيم را جذب كرده است بخار مي شده و به فضا مي رفته است. در اين مورد دو مشكل وجود دارد كه به هيچ وجه قابل توضيح نيست:
1- ميزان آبي كه براي انجام اين كار بايد توسط فضانورد حمل شود، حتي براي زمان بسيار كوتاهي (آنهم براي دماي 155 درجه بالاي نقطه ي جوش آب) آنقدر زياد است كه براي فضانورد امكانپذير نيست.
2- ناسا ادعا كرده است كه آنها يخ در سطح ماه پيدا كرده اند. ناسا ادعا مي كند كه محافظت توسط يخ (در برابر پرتوهاي خورشيد) اظهارات جعلي آنها را در مورد سيستم تهويه مطبوع را نقض نمي كند.
اين را به خاطر داشته باشيد. در مورد اين موضوع فكر كنيد آن هم وقتي كه يك روزصبح با يك فلاكس پر از قهوه بيرون مي رويد. در اين مورد خيلي طولاني و عميق فكر كنيد آن هم وقتي كه يك فنجان قهوه ي داغ (4 ساعت پس از صبح) مي ريزيد تا با نهار بنوشيد. باز هم در اين مورد فكر كنيد كه چگونه چنين چيزي ممكن است آن هم در آخر روز وقتي باز هم يك فنجان قهوه ي گرم داريد كه بخوريد.
قوانين يكسان فيزيكي در مورد هر وسيله اي كه در فضا سفر مي كند، اعمال مي شود. ناسا ادعا مي كند كه فضاپيما به آرامي چرخش مي كرده است تا قسمت هاي قرار گرفته در سايه، به وسيله ي سرماي جان فرساي فضا سرد شود... سرماي جان فرسايي كه وجود ندارد. در واقع تنها كاري كه چرخش سفينه مي توانسته انجام دهد، آن بوده است كه گرمايي ثابت و حتي بيشتر براي سفينه را سبب شود همانند وقتي كه شما يك هات داگ را روي آتش مي چرخانيد. در واقع يك غذا كه نامش فضانورد آپولو بوده است، پخته مي شده است. حداقل كاري كه مي شود كرد اين است كه وقتي سفينه به زمين بازمي گردد شما دلتان نمي خواهد كه در سفينه را باز كنيد.
ناسا خودش هم بهتر مي داند كه اگر چنين سيستم خنك كننده اي براي لباس فضانوردان تعبيه كرده بوده است، بايد براي سفينه مدل بزرگترش را قرار مي داده است. هيچ راكتي چنين حجم عظيمي از آب (براي سفينه و فضانوردان) را حتي براي زماني كوتاه نمي توانسته حمل كند.
آب وزني حدود 62 پوند بر فوت مكعب دارد. فضا و جرم آبي به اين مقدار، براي حمل توسط راكت ها خيلي خطرناك بوده است. هيچ گاه چنين مقدار عظيمي از آب در هيچ مأموريتي نه براي فضانوردان نه براي سفينه ها، حمل نشده است.
بر روي نوارهاي ضبط شده به اصطلاح سفر به ماه، فضانوردان به تلخي از سرمايي كه در حين سفر نيز بر روي سطح ماه با آن روبرو بوده اند، شكايت كرده اند. آنها گفته اند از گرماسازهايي استفاده كرده اند كه براي غلبه بر سرماي وحشتناك فضا كافي نبوده است. انجام چنين حيله اي هم ضروري بوده است چرا كه مجبور مي شده اند روزي حقيقت را بگويند. حقيقت را. اين حيله همچنين مدركي از خواري و غرور است كه درآن روشنفكران همچنان كارهاي انسان هاي معمولي را انجام مي دهند.
چيزي كه ما شنيديم در واقع از يك سيستم سرمازاي قوي در صحنه ي نمايش و ضبط فيلم مأموريت آپولو 11 بوده است. اين صحنه ي نمايش و فيلم سازي در سايت آزمايش فوق سري كميسيون انرژي اتمي در صحراي نوادا قرار داشته است جايي كه دماي هوا به طور معمول 100 درجه فانهايت است. در گرماي مستقيم خورشيد، فضانوردان هرگز نبايد سردشان مي شده است حتي در فضا كه خلأ آن يك عايق كامل است.
به عنوان مدرك، ماه نشين را كه در مؤسسه ي اسميت سونيان (smith sonian institute) در معرض نمايش عمومي قرار دارد، بررسي كنيد و به هسته ي موتور راكت كه درون ماه نشين قرار داده شده است توجه كنيد كه به قمست بالاي نازل راكت در قسمت پايين مركزي ماه نشين متصل شده است. اين همان موتور راكتي است كه مي گويند نيروي اضافه براي فرود بر ماه و برخاستن از آن را فراهم كرده است. درنمونه ي واقعي ماه نشين اين موتور راكت موجود است اما در فيلم ها و عكس هايي كه گفته مي شود روي ماه از ماه نشين گرفته شده است ديده نمي شود. پس از آن نظري به شبيه ساز ماه نشين بيندازيد و شما خواهيد فهيمد كه دقيقاً كجا چنين حقه اي به صورت فيلم درآمده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.