۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

پدیده ای به نام جانی دپ




"دزدان دريايي كاراييب 4 / روي امواج غريب" اين روزها در صدر جدول پرفروش‌هاي سينماي جهان قرار دارد. ستاره بي‌ترديد سري فيلم‌هاي «دزدان دريايي كاراييب» بدون‌ شك جاني دپ است. اين بازيگر آمريكايي سه بار نامزد دريافت جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شده و تاكنون جوايز معتبري مثل سزار و گلدن‌گلوب را كسب كرده است.
دزدان دريايي كاراييب4:
"دزدان دريايي كاراييب 4 / روي امواج غريب" اين روزها در صدر جدول پرفروش‌هاي سينماي جهان قرار دارد. ستاره بي‌ترديد سري فيلم‌هاي «دزدان دريايي كاراييب» بدون‌ شك جاني دپ است. اين بازيگر آمريكايي سه بار نامزد دريافت جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شده و تاكنون جوايز معتبري مثل سزار و گلدن‌گلوب را كسب كرده است.

به مناسبت اكران «دزدان دريايي كاراييب4: روي امواج غريب» كه احتمالا مهم‌ترين و پرفروش‌ترين فيلم اكران تابستان امسال خواهد شد، نگاهي داريم به كارنامه يكي از پرانرژي‌ترين بازيگران امروز سينما، جاني دپ، كه به لطف بازي در فيلم‌هاي فانتزي تيم برتون مانند «چارلي و كارخانه شكلات‌سازي» و «آليس در سرزمين عجيب» و البته نقش كاپيتان جك اسپارو در «دزدان دريايي كاراييب» بين عامه مردم هم محبوبيت پيدا كرد.

 دپ براي ايفاي نقش كاپيتان جك اسپارو، همه استعدادش را به كار گرفت و چاشني غرور و تكبر و تيك‌هاي مرموزي به نقش اضافه كرد و باعث شد كه جك اسپارو با يكي از آن قهرمان‌هاي معمول پاپ‌كورني تفاوت زيادي داشته باشد. دپ اين روزها مشغول بازي در فيلمي از تيم برتون است. «سايه‌هاي تيره» بازسازي يك سريال خون‌آشامي اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 است و طبق معمول برتون در اين بازسازي نگاه ويژه خود را دارد.

همچنين دپ در پروژه «خيابان بيست‌ويكم» هم حاضر شده كه اين روزها در حال فيلمبرداري است. اين فيلم درحقيقت نسخه سينمايي همان سريالي است كه بين سال‌هاي 1987 تا 1991 از تلويزيون پخش مي‌شد و دپ جوان در آن نقش افسر پليس تام هنسن را بازي مي‌كرد. آيا جاني دپ از اين دوران جديد حرفه‌اي‌اش لذت مي‌برد؟ دوران بازي در فيلم‌هاي سرگرم‌كننده خانوادگي؟ طرفداران جاني دپ اميدوارند كه او دوباره همان نقش‌هاي چالش برانگيز قبلي را بازي كند كه مشخصه اصلي كارنامه كاري‌اش بود. و اين فهرست 10 بازي برتر جاني دپ در 10 نقش مهم و پيچيده است:




ادوارد دست قيچي(1990) 
اسطوره بازيگري جاني دپ بدون بازي در اين نقش هرگز شكل نمي‌گرفت و شكوفا نمي‌شد. «ادوارد دست‌قيچي» اولين همكاري جاني دپ و تيم برتون بود كه نتيجه‌اي معجزه‌آسا داشت. اين فيلم نشان متفاوت بودن و حساسيت‌هاي روحي عجيب و غريب دپ بود. ادوارد محصول اختراع ناتمام يك دانشمند ديوانه(با بازي ونسنت پرايس) است كه به جاي دست، دو قيچي بزرگ دارد. دست‌هايي كه باعث مضحكه شدنش مي‌شوند و نشاني از نگاه تلخ تيم برتون به جامعه شهري است.

كمپاني فاكس، تهيه‌كننده فيلم در ابتدا اصرار داشتند كه تام كروز نقش اول اين فيلم را بازي كند اما برتون معتقد بود كه كروز بازيگر ايده‌آل اين نقش نيست. كروز هم اصرار داشت كه پايان فيلم شادتر از پايان فعلي باشد. جالب است بدانيد كه اولين انتخاب برتون براي بازي در نقش «ادوارد دست‌قيچي»، مايكل جكسون بود. دپ براي رسيدن به كاراكتر ادوارد، بيشتر فيلم‌هاي چارلي چاپلين را ديد تا ياد بگيرد چطور مي‌شود بدون اداي ديالوگ حس دلسوزي و ترحم مردم را برانگيخت.


گريه كن عزيز (1990) 
اين فيلم جان واترز شبيه يك قطعه شاعرانه درباره دنياي بزهكاري نوجوانان است. اين فيلمي بود كه بالاخره تصوير جاني دپ در سريال «خيابان بيست‌ويكم» را در اذهان عمومي تغيير داد. دپ در نقش جواني ظاهر مي‌شود كه دائم دوروبر اسطوره زندگي‌اش مي‌چرخد و دست آخر هم با يك پيشنهاد پا به دنياي مردان بزرگتر مي‌گذارد.


چه چيزي گيلبرت گريپ را خورد؟ (1993) 
لئونارد دي‌كاپريو براي بازي در نقش برادر معلول گيلبرت نظرها را به خودش جلب كرد اما اين فيلم بازي در اين فيلم به همان اندازه براي دپ هم مهم بود. جاني دپ در نقش، گيلبرت كه بايد از مادر و برادر معلول بازيگوش‌اش مراقبت كند،‌ نگاهي انديشمندانه و حس و حالي شاعرانه دارد. همكاري بعدي دپ با كارگردان اين فيلم، ‌لاسه هالستروم، در «شكلات» (2000) بود كه نشان داد چطور در عرض 7 سال اين بازيگر اعتماد به نفس و كاراكتري پيدا كرده كه پرده را به تسخير خودش دربياورد.





اد وود (1994) 

خود جاني دپ درباره اين نقش مي گويد: «اين نقشي است كه من براي هميشه با آن به ياد مردم خواهم آمد.» جاني دپ در «اد وود» در نقش ادوارد.دي.وود جونيور، كارگردان بدنام، بي‌عرضه و هميشه متعجب بي‌مووي‌هاي دهه 50 هاليوود ظاهر مي‌شود. اين فيلم بهترين همكاري جاني دپ و تيم برتون تا به امروز است. در هر قاب فيلم جادويي وجود دارد كه از طريق جاني دپ به تماشاگر منتقل مي‌شود. وقتي برتون از دپ خواست كه در اين نقش بازي كند تنها 10 دقيقه درباره طرح داستان توضيح داده بود و بعد از آن جاني دپ بلافاصله پذيرفت كه در فيلم بازي كند.

به گفته خود دپ همكاري با مارتين لاندو يكي از دلايلي بوده كه وي را ترغيب به بازي در اين فيلم كرده است. دليل ديگرش اين بوده كه به‌نظر دپ بازي در نقش يكي از بدترين كارگردانان تاريخ سينما با كمي تفريح و سرگرمي هم همراه بوده. دپ از قبل تعدادي از كارهاي ادد وود از جمله «گلن و گلندا» و «نقشه شماره 9 از فضاي خارج» را ديده بود و براي تصوير كردن وي به گفته خودش بازي‌هاي رونالد ريگان، ميكي روني در نقش اندي هاردي و اجراهاي كيسي كاسم(صداپيشه راديو و مجري تلويزيون) را مورد بررسي قرار داد. دپ سخنراني‌هاي ريگان را بادقت تماشا كرد چون احساس مي‌كرد در ريگان يك‌جور خوشبيني كوركورانه وجود دارد كه كاملا برازنده نقش اد وود است.

مرد مرده(1995) 
براي بازيگري كه بيشتر بازي‌اش متكي براي ژست‌هاي چشمگير است و بيشتر انتخاب‌هايش هم فانتزي هستند،‌ ويليام بليك نقش دشواري محسوب مي‌شود. دپ در اين نقش، به طرزي شگفت‌آور آرام و مبهم است. اين فيلم ضد وسترن به كارگرداني جيم جارموش،‌ مطمئنا يك اثر هنرمندانه خاص است ولي اگر در حال و هواي خوبي باشيد، شك نكنيد كه در عين حال به شدت بامزه هم هست.جاني دپ وسط اين گروتسك مملو از رمز و راز و جنايت‌ها و فيلسوف‌ها گلوله‌اي خورده و نزديك به مرگ است. در قايقي دراز مي‌كشد و به وسيله يك راهنماي هندي به نام «هيچ‌كس» به دنياي عميق‌تري وارد مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد جاني دپ از همين فيلم «مرد مرده» براي كارگرداني فيلم خودش به نام «شجاع» با بازي خودش و مارلون براندو الهام گرفته باشد.



داني براسكو(1997) 
«داني براسكو» بيشتر در انگلستان موفق و محبوب بود. شايد دليلش هم اين باشد كه مايك نيول، كارگردان فيلم، انگليسي بود. «داني براسكو» يكي از مهم‌ترين فيلم‌هاي گنگستري معاصر است. فيلم كمتر از «پدرخوانده‌ها» سنگين است، كمتر از «رفقاي خوب» پرزرق و برق است و نگاه معتدلي به گنگستر سطح پاييني دارد كه مي‌خواهد پيشرفت كند. دپ نقش جو پيستون، ‌افسر اف.بي.آي را بازي مي‌كند. فیلم برمبنای یک داستان واقعی است و سال‌هایی از زندگی پیستون را نشان می‌دهد که به عنوان یک افسر مخفی پلیس، زیر پوشش گنگستری سعی در افشا کردن چهره دنیای زیرزمینی تبهکاران داشت. دپ در این فیلم نقش پیچیده‌ای را از لحاظ روانی ایفا کرد: کسی که بین انتخاب وظیفه‌اش و پایین کشیدن مردی که از خانواده‌اش هم به وی نزدیک‌تر است، دچار بحران و چالش شده.

ترس و نفرت در لاس‌وگاس(1998) 
دپ در نقش خبرنگاری که بیشتر وقتش را در حضور دوست دیوانه‌اش، گونزو می‌گذراند، به شمایل نویسنده خودخواه، رائول دوک، تجسیم بخشیده است. دوک و گونزو به وگاس رفته‌اند تا یک مسابقه ورزشی را گزارش کنند. جایی که اتفاقات عجیبی در انتظارشان است. این فیلم رنگارنگ به کارگردانی تری گیلیام اقتباسی از رمان کالت تامپسن است. دپ با من‌من کردن‌ها و چشم‌های براق حالتی مضحک و کاریکاتورگونه دارد. در هر سکانس می‌شود انتظار خشونت ناشی از مصرف مواد مخدر را داشت. جانی دپ از بسیاری از نشانه‌های شخصیتی و رفتاری کاراکتر دوک، در فیلم‌های بعدی‌اش هم استفاده کرد (بخصوص حرکات جالبی چون مدل تکان دادن دست‌ها) اما در هیچ فیلم دیگری آنقدر زنده، استثنایی و مرعوب‌کننده نبوده است. امسال دپ در اقتباس دیگری از رمان هانتر.اس.تامپسون به نام rum diary بازی کرده که فیلمبرداری آن به تازگی به پایان رسیده و کارگردانش هم بروس رابینسون است.





دزدان دريايي كاراييب: نفرين مرواريد سياه (2003) 

در ابتدا شك و گمان‌هايي وجود داشت كه نكند جاني دپ با بازي در نقش كاپيتان جك اسپاروي خودنما با آن قيافه عجيب و غريب، مسير كاري‌اش را تغيير دهد و در سراشيبي فيلم‌هاي نوجوانانه بيفتد اما بايد بازي او را به‌خاطر بداهه‌پردازي‌هايش كه باعث شد به جك اسپارو شخصيتي رها و قانون‌گريز ببخشد. بذله‌گويي‌هاي شخصيت دغل‌باز و بازيگوش اسپارو او را از آن اولاندو بلوم آرام و بي‌مزه متمايز مي‌كند. جاني دپ بدمني خلق كرد كه مي‌تواند در صدر كاراكترهاي شرير و بدجنس سينما قرار گيرد اما متاسفانه اين كاراكتر جذاب در دنباله‌هاي ضعيفي كه بر قسمت اول «دزدان دريايي كاراييب» ساخته شد، رنگ باخت.

سوييني تاد: آرايشگر اهريمني خيابان فليت (2007) 
يك همكاري درخشان ديگر جاني دپ/تيم برتون كه البته نگاهي سياه‌تر از فيلم‌هاي قبلي دارد. فيلم به‌خاطر سكانس آواز خواندن جاني دپ در ابتداي فيلم، كه الهام گرفته از شيوه خواندن ديويد بووي است، حسابي توجه مردم را جلب كرد. اگرچه دپ از همان دوران نوجواني يك گيتاريست علاقه‌مند به موسيقي بود‌ اما كمتر در فيلم‌هايش اين جنبه از استعدادش را به تماشاگران نشان داده بود. «سوييني تاد» اين فرصت را در اختيار دپ گذاشت تا از استعداد و علاقه‌اش به موسيقي در فيلم استفاده كند. «سوييني تاد» فيلم مهمي در كارنامه جاني دپ به شمار مي‌رود. براي اين فيلم نامزد جايزه اسكار و بسياري جوايز معتبر ديگر شد و توانست جايزه گلدن‌گلوب را هم براي بازي در نقش اين آرايشگر خونخوار به دست آورد.


دشمنان مردم (2009) 
فيلم گنگستري مايكل مان كه بازسازي فيلمي به همين نام محصول سال 1930 بود، ‌فرصت خوبي براي جاني دپ فراهم آورد تا وقفه‌اي در نقش‌هاي پرزرق و برقي كه بازي مي‌كرد، ايجاد كند. جاني دپ در اين فيلم نقش جان دلينجر را بازي مي‌كرد. شخصيتي كه نگاه خود دپ به وي اينگونه بود: «به‌نظرم جاني دلينجر،‌ ستاره راك‌اندرول عصر خودش بود.» دلينجر هرچند تبهكار بيرحمي بود اما شخصيتي كاريزماتيك داشت.

 دپ براي بازي در اين نقش،‌به دنبال نوار صداي جاني دلينجر بود تا از طريق شيوه حرف‌زدنش بيشتر بتواند به وي نزديك شود اما نتوانست آن را پيدا كند. به جايش نوار صداي پدر دلينجر را پيدا كرد. خودش مي‌گويد: «با شنيدن اين نوار نشستم و با خودم حساب و كتاب كردم. گفتم اين پدري است كه جاني را بزرگ كرده. دلينجر در جنوب اينديانا به دنيا آمده و من در كنتاكي كه 70 مايل با اينديانا فاصله دارد. اما مثل يك جرقه همه چيز برايم روشن شد. فهميدم او چطور حرف مي‌زده و چطور راه مي‌رفته است.» جاني دپ در كنار لئوناردو دي‌كاپريو و برد پيت امروز بزرگترين ستارگان سينماي جهان به حساب مي‌آيند. ستارگاني كه هم تضمين گيشه هستند و هم با انتخاب‌هاي متفاوت‌شان نشان دادند بازيگران فوق‌العاده‌اي هم هستند. بعيد نيست «دزدان دريايي كاراييب4» امسال نظر اعضاي آكادمي را هم جلب كند.


منبع: سینما روز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.