۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

گزارش ویژه - قیمت گذاری ستاره های دیروز به پول امروز


فنونی زاده می گوید با بیشترین پولی که از استقلال گرفت تنها توانست یک رنو 5 بخرد و برای اینکه با آن جثه بزرگ درون آن جا شود صندلی عقبش را برداشت.اما در عوض الان فلان هافبک دفاعی درجه دوم لیگ برتر،ماشینی سوار می شود که بی شباهت به کشتی نیست


مهدی طاهرخانی


یک عکس پیش رو شماست.زمان دقیقا مربوط می شود به اوائل دهه هفتاد خورشیدی.بازیکنانش همه سرشناسند و تعداد بازی ملی شان طبیعتا بالا.
همان نسل و نسل های قبلش بودند که جامعه جوان ایرانی را عاشق فوتبال کردند.دیدن بازی های این مردان یکی از معدود سرگرمی و دلخوشی های دهه شصت و هفتاد خورشیدی ما بود.فوتبال اگرچه هنوز همان فوتبال است اما ریزش تماشاگر از روی سکوها نشانه ای است از وقوع یک اتفاق تلخ.اگر از پخش بازی های مستقیم اروپایی که به صورت مسلسل وار از تلویزیون پخش می شود بگذریم،اگر از خلق سرگرمی های جدید مثل اینترنت،بازی های ویدوئویی و ده ها نمونه دیگر صرف نظر کنیم شاید یکی از علل اصلی ریزش تماشاگر با وجود دو برابر شدن جمعیت جوان،بی کیفیت تر شدن فوتبال در ایران باشد.

اما نکته جالب اینجاست که دستمزدها به صورت باور نکردنی ای افزایش یافته است و همین امر بیشتر موجب دلسردی هواداران می‌شود. ما نسل سوخته ایم؛این ترجیع بند مصاحبه اکثر فوتبالیست های دهه شصت و هفتاد است اما برای اینکه بدانید چرا آنها مدام از سوختگی شان حرف می زند شاید بهترین روش، مقایسه قیمت آن بازیکنان با تیم ملی فعلی باشد.اگرچه مقایسه یک نسل با نسل دیگر چندان مرسوم و عقلایی نیست اما به عنوان نمونه می توان تیم ملی دو دهه قبل را با فوتبالیست های امروزی از حیث قیمت مقایسه کرد و از لحاظ مالی به نتیجه گیری جالبی رسید.
 عابدزاده چند میلیارد می ارزید؟
 پس از تصویب قانون منع ورود دروازبان خارجی به لیگ برتر هیچ گروهی به اندازه دروازبانان داخلی شادمان نشدند.سازمان لیگ برتر با الگوبردرای از فوتبال امارات(!) و با نیت خیر و پرورش دروازبان داخلی و مکلف کردن اجباری باشگاه های لیگ برتری به این قانون،بر سر قیف ورودی فوتبال یک صافی نصب کرد که منطبق با آن دیگر هیچ باشگاهی حق جذب گلر خارجی را نداشت.
نتیجه دو چیز بیشتر نشد؛ اول اینکه قیمت دروازبانان به بالاترین بهای ممکن در تاریخ فوتبال ایران رسید، سپس هیچ دروازبانی در وضعیت فعلی دوست نداشت از فوتبال خداحافظی کند چون بازار عرضه و تقاضا دچار نا برابری مطلق شد.در چنین وضعیتی مهدی رحمتی طبق اخبار تائید شده و شایعه های پیرامونش در طول دو فصل گذشته گران ترین بازیکن داخلی لیگ برتر شد.برای آغاز لیگ یازدهم هم او همچنین یکی از گرانترین بازیکنان است و تا این لحظه گفته می شود استقلال موفق شده با رقمی نامعلوم او را برای لیگ آتی جذب کند.حالا بر می‌گردیم به گذشته .فکر می‌کنید مجموع دریافتی عابدزاده در آن سال ها از استقلال و سپس سال های بعدش از پرسپولیس چند تومان بوده است؟ اگر این رقم دریافتی به اندازه زمان خودش هم بزرگ بوده باشد(که نیست) بهترین دروازبان ایران پس از انقلاب،مسلما ماشینی بهتر از بلیزر سوار می شد.حساب کنید الان احمدرضا در سن 25سالگی بود. او را با رحمتی مقایسه کنید و سپس حدس بزنید چند میلیارد می ارزید؟یک، دو، سه یا ...
 آن خط دفاعی و این مدافعان
 نادر محمد خانی و رضا حسن زاده دو مدافع مرکزی آن تیم بودند که تقریبا از هر لحاظ کاملتر از مدافعان فعلی تیم موجود هستند.اگرچه آن دوره فوتبال از لحاظ از سرعت به اندازه امروز سریع نبود اما سر و کله زدن با مهاجمانی مثل پیوس،مرفاوی و محمدخانی از آنها مدافعان ویژه ای ساخته بود.امروز محسن بنگر در شرایطی که در تیم ملی فیکس نیست با پیشنهاد 900 میلیون تومانی داماش مواجه می‌شود برای دو فصل، اما ترجیح می دهد در سپاهان برای یک فصل دیگر بماند.هادی عقیلی و محمد نصرتی به عنوان سرپنجه ترین مدافعان فعلی فوتبال ما شناخته می شوند اما باور کنید گاف های این دو در طول چند فصل گذشته به اندازه تمامی اشتباهات حسن زاده و نادر محمدخانی در تمام عمر فوتبالی شان بوده است.مخصوصا در گل به خودی بازیکنان فعلی دارای یک رکورد ویژه منحصر بفرد هستند .می توان با قاطعیت گفت پولی که نادر و حسن زاده در تمام طول عمرشان بابت فوتبال گرفتند به اندازه رقم قرارداد سال گذشته نصرتی و عقیلی با تراکتورسازی و سپاهان نبوده است.اگر به هر بازی ریاضی ای با تورم ، نرخ دلار و هر شاخص دیگری هم اقتدا کنید باز ادعای ما به استحکام خودش باقی خواهد ماند.
جواد زرینچه سخت جان بود.او از دفاع راست شروع کرد و در سال های پایانی فوتبالش در اواخر دهه هفتاد به دفاع آخر نقل مکان کرد. همان سانتری که در جام جهانی (همان مکانی که دایی هرگز در آن گل نزد)برای استیلی کشید را در نظر بگیرید و حالا بگوئید کدام دفاع راست" فعلی" تیم ملی نیمی از توانایی های جواد در زمان اوجش را دارد؟ شاید خسرو حیدری خوب و یا عالی(تنها در حمله) باشد اما تا امروز او چند بازی ملی بعنوان بازیکن ثابت انجام داده است؟ در هر صورت بنظر می‌رسد اگر جواد امروز هم سن و سال خسرو بود باشگاه ها حاضر بودند دو برابر تمامی مدافعان راست فعلی فوتبال به او پول بدهند.
در دفاع چپ مجتبی محرمی یک استثنا بود.نه در فوتبال امروز و نه در دوره شاهرودی و میناوند هم نمی‌توان بازیکنی هم سنگ مجتبی پیدا کرد.او اگر بیست سال جوان تر بود امروز قطعا دو سه میلیاردی می ارزید همان گونه که کشاورز در اوائل دهه هفتاد پیشنهاد اغوا کننده شش میلیونی به محرمی داد اما او در پرسپولیس ماند تا آخرین بازیکن از آخرین نسلی باشد که عشقشان را با پول تاخت نزدند.امروز در محاسبات ما او بازنده محسوب می‌شود.راستی دفاع چپ فعلی تیم ملی کیست؟حاج صفی، نصرتی، پژمان نوری یا... لطفا از قیاس آنها با محرمی جدا پرهیز کنید. 
خط میانی غول آسا
 تا همین چند سال قبل با حضور باقری،استیلی، "کریمی آماده" تا حدود زیادی وزن و اعتبار خط میانی تیم ملی بالا بود اما با خداحافظی ستاره های دهه هشتاد و رو به پیری گذاشتن کریمی ها، اینک این خط میانی از بازیکنانی تشکیل شده که سر آمد آنها جواد نکونام است که قطعا در دسته بندی ستاره های بزرگ فوتبال ما در بهترین حالت در رده خوب قرار می گیرد نه عالی.بیست سال قبل مهدی فنونی زاده در قلب هافبک دفاعی ایران حضور داشت و جلوتر از او مرحوم سیروس قایقران بازی می کرد.اگرچه عمر فوتبال ملی فنونی زاده چندان زیاد نبود اما برای پی بردن به کیفیت فنی اش تنها لازم است دو گل آخر ملی او به محمد الدعایه را به یاد بیاورید .در آخرین بازی تیم ملی در دور مقدماتی جام جهانی 1994 آمریکا که تیم ما از رسیدن به جام جهانی ناکام ماند،فنونی زاده دو شوت زد که تا سالیان سال جز جدا نشدنی تیتراژ برنامه های ورزشی ما بود.
فنونی زاده می گوید با بیشترین پولی که از استقلال گرفت تنها توانست یک رنو 5 بخرد و برای اینکه با آن جثه بزرگ درون آن جا شود صندلی عقبش را برداشت.اما در عوض الان فلان هافبک دفاعی درجه دوم لیگ برتر،ماشینی سوار می شود که بی شباهت به کشتی نیست.قایقران در اواخر فوتبالش پول نسبتا خوبی از کشاورز گرفت اما باور کنید اگر آن دو امروز با همان کیفیت بازی می کردند شاید فرصت به بازی کردن "آندو" در میانه زمین تیم ملی نمی رسید.تکنیک سید مهدی ابطحی آنقدر بی همتا بود که در تیم ملی فوتسال توانست با مایلی کهن عنوان چهارمی جهان را در همان زمان صید کند.می توان حدس زد امروز قیمت فعلی بازیکنی در اندازه های ابطحی کمتر از دو میلیارد نباشد.
کرمانی مقدم هم داستانی به همین گونه داشت مهاجمی که در آن دوره به هافبک راست منتقل شد و بعدا جایش را به نامجو مطلق داد.کرمامی فوتبالی شبیه امروز مهرداد اولادی داشت و شاید اگراو هم دو دهه دیرتر به دنیا می آمد آنقدر پولدار می شد که حاضر بود به مثابه مهرداد به پرسپولیس تخفیف سیصد میلیونی بدهد.
 خط حمله یعنی گل 
در آن دوره مهاجم های بهتری از جمشید شاه محمدی در تیم ملی بودند که می‌توانستند در عکس فوق جای او در تصویر باشند اما با این وجود و با قیاس مهاجمان فعلی تیم ملی ، می توان جمشید را در رده بهترین های امروزی قرار داد.
او می‌توانست در فوتبال امروز ما پولی در حد و اندازه های آرش برهانی بگیرد که تنها طلب فصل قبلش از استقلال به قیمت نجومی 550 میلیون تومان رسیده است.در دوره شاه محمدی بیشترین رقم قرارداد مهاجم ها،اندازه پول فورواردهای درجه دو امروز لیگ یک بود و آمار گلزنی شان به مراتب بهتر از بهترین حمله وران لیگ برتر.در پایان می رسیم به فرشاد پیوس.در مورد او ،قیمت امروزی اش پول دریافتی گذشته اش، دیگر هیچ نمی نویسیم خودتان در جدول تناسبی ذهنتی تان حدس بزنید وقتی عماد رضا برای نیم فصل از شاهین بوشهر 850 میلیون تومان می گیرد فرشاد آقای گل چند می ارزید.
 تکلمه :
بله آنها نسل طلایی اما سوخته ما بودند که هرگز به جام جهانی نرفتند اما در عوض در دورانی که ستون دود باقی از جنگ 8 ساله هنوز در آسمان دیده می شد،قهرمان پکن شدند و مهمتر از آن نسلی را عاشق فوتبال نگه داشتند.در ضمن اگر آن روز هم سهمیه فوتبال آسیا به مثابه امروز به عدد 5 رسیده بود مطمئن باشید با همان فوتبال پروینی هم ما به جام جهانی می رفتیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.