صمد بهرنگی نویسنده و معلم در نهم شهریور ماه سال 1347 در حالی که فقط 29 سال از زندگی اش می گذشت ، در رودخانه ارس غرق شد.
صمد بهرنگی در دوم تیر ماه 1318 در چرنداب تبریز به دنیا آمد.

وی در یک خانواده محروم بزرگ شده و از همان اوان کودکی نیز با رنج و مشقات طبقه زحمتکش آشنا شد و آن را به خوبی لمس کرد این مهمترین دلیل تکوین شخصیت صمد بود . سنگ بنای شخصیت صمد را در همین محرومیتها و فشار های اقتصادی دوران کودکی اش باید جستجو کرد .
صمد بعد از اتمام دوران تحصیل ابتدای اش در دبستان 21 آذر تبریز به دبیرستان تربیت وارد شد. سال های اول دوره دبیرستان با حکومت ملی مصدق مصادف بود و او برای اولین بار در این دبیرستان درگیرهای سیاسی را از نزدیک لمس کرده و راه مبارزه با استبــداد را می شناسد و با شرکت در اکثر گردهمایی ها و سخنرانی های دانش آموزی به پویایی ذهن خود می افزاید و از همان اول راه مردم را بر می گزیند .
بعد از سقوط دولت مصدق ، در اثر اعتراض های مکررش تا نزدیکی اخراج از مدرسه پیش می رود . بعد از اتمام دروه اول دبیرستان در سال 1334 وارد دانشسرای مقدماتی تبریز شد و دو سال در این دانشسرا تحصیل می کند . در طول دو سال دوره دانشسرا با دوستان زیادی از جمله بهروز دهقانی آشنا می شود .
صمد و بهروز که با کوله باری از تجربه از دبیرستان آمده بودند ، اقدام به انتشار روزنامه دیواری (خنده - سوره باجی) می کنند که بعضی شماره های آنها به صورت پلی کپی بین دانش آموزان پخش می شد. موضوع این روزنامه دیواری ها طنز بود و صمد می خواست با زبان طنز به قوانین خشک دانش سرا و مدیریت آن اعتراض کند و با این کار توانست لذت مبارزه با سلاح قلم را بچشد .
صمد از مهر ماه سال 1336 بعد از اتمام دوران تحصیلاتش در دانشسرا ، در روستاهای آذرشهر به کار معلمی پرداخت . او عاشق شغلش بود. در این روستاها هم به والدین بچه ها و هم به بچه ها سواد می آموخت. برایشان کتاب تهیه می کرد . طولی نکشید که صمد به واسطه خدماتش در روستاهای محروم در دل اهالی جای گرفت به طوری که همه اهالی او را از خود می دانستند و محبت های زیادی به او می کردند .
صمد با اینکه خودش معلم بود ولی هیچگاه دست از مطالعه و علم آموزی نکشید. در حین تدریس در مناطق محروم به صورت شبانه از سال 1337 تا1341 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تبریز تحصیل کرد . در طول دوران تحصیل در دانشگاه تبریز خواه نا خواه با روی دادهای سیاسی روز آشنایی مستقیم پیدا می کند. در همین سال ها ( دهه 1340) فعالانه در اعتصابات معلمان ایران که به کشته شدن دکتر خان علی (معلم مبارز تهران ) انجامید، شرکت کرد .
وی علاوه بر تدریس در مدارس ابتدای همواره به روشنگری دانش آموزان و همکارانش می پرداخت و همیشه نسبت به اوضاع نامناسب مدارس و وضع بهداشتی کلاس های درس اعتراض می کرد و نتیجه اعتراضاتش انتقال تعبید گونه اش از یک شهر به شهر دیگر بود .
وی هیچگاه از حق خواهی و اعتراض خسته نمی شد و در جریان اعتصابات و نیز یاد کرد روز معلم و تجلیل از دکتر خان علی ، در سال های بعد شرکت فعال داشت . به همین مناسبت اعلامیه های به این مضمون داشت که " روز شهادت خان علی معلم بزرگ ، یاد آور اعتصاب بزرگ معلمان کشور و اعتراض آنها علیه جور و بیداد حکومت هاست ... روز معلم بر شما مبارک باد از معلم شجاع دکتر خان علی یاد بگیرید ، حقتان را به خواهید و ... ".
صمد با وجود درگیری ها و مشکلات کارشکنی ها در کار تدریس ، هیچ گاه از کارهای فرهنگی و تحقیق و پژوهش در این وادی غافل نمی شد . وی به طوری جدی از نخستین سال های دهه چهل نویسندگی را شروع کرد و طی پنچ ، شش سال باقی عمرش آثار قابل توجهی در زمینه های مختلف پدید آورد .
به قول ساعدی که خود از پر کار ترین نویسندگان خلاق دهه های 30-60 به شمار می رود.
صمد در خلق آثارش معتقد بود که شناخت ادبیات عامیانه یک جامعه ، شناخت دردهای تودهای محروم را آسانتر می کند و یادآوری فرهنگ و هویت های ملی ، تهاجم فرهنگی استعمار را با مشگل مواجه می کند . شاید به همین علت بود که هنگام انتشار کتاب فولکلور زبان ترکی به نام ( متل ها و چیستان ها) اظهار خوشحالی کرد که توانسته قدمی هر چند کوتاه در این راه بردارد .
با نگاهی به آثار صمد می توان به علاقه غیر قابل تصور وی به زبان مادریش پی برد . صمد اگر چه به ترکی فکر می کرد و اغلب به فارسی می نوشت ولی رسایی قلمش و سادگی نوشتارش به آثارش اعتبار می بخشید . سیروس طاهباز وقتی از صمد می پرسد که چرا ترکی نمی نویسی جواب سئوالش را عدم اجازه چاپ به زبان ترکی دریافت می کند .
از آثار این نویسنده مبارز می توان به موارد زیر اشاره نمود :
ماهی سیاه کوچولو ــ اولدوز و کلاغ ها ( 1 و 2 ) ــ اولدوز و عروسک سخنگو ــ کچل کفترباز ــ پسرک لبو فروش ــ سرگذشت دانه های برف ــ پیر زن و جوجه های طلایی