گفت و گوي اختصاصي ايده آل با محمد اصفهاني كه پس از سالها دوباره خبر ساز شد.
محمد اصفهاني، چهره اي است كه حالا هيچ كس نيست كه او را نشناسد. در تمام اين سالها خوانده و صدايش مرهمي بوده براي خيلي از كساني كه علاقه مند به موسيقي هستند. با "حسرت" اوج گرفت و اين روزها آلبوم "بي واژه اش" در بازار موسيقي غوغا به پا كرده است. اين بار سراغ او رفتيم تا گفت و گويي راجع به آلبوم موسيقي زندگي داشته باشيم و كمي هم به كنكاش شخصيتش بپردازيم. بخشي از يك گپ و گفتگوي تقريبا طولاني ما را با او بخوانيد:
· شنيده ام كه شما آدم خيلي خشك و جدي هستيد، درست است؟
نمي دانم(خنده) اين را شما بايد بگوئيد. بنده بار اول است شما را ميبينم و تصور ذهني قبلي ندارم. به نظرت در همين چند دقيقه آدم بد اخلاقي بودم يا خوش اخلاق؟
· من بار اول است شما رو مي بينم و تصوير ذهني ندارم، اما قبل از مصاحبه همه مي گفتند كه محمد اصفهاني خيلي جدي و خشك است.
پس معلوم است كه اشتباه گفتند. من وقتي شما را ديدم، نمي دانستم چه قضاوتي مي خواهيد بكنيد ولي در اين مدت كه براي هماهنگي مصاحبه با هم در ارتباط بوديم خودتان بگوئيد، از من بداخلاقي ديده ايد؟ شايد هم كساني كه در اين را به شما گفتند در موقعيت هاي حساس يا بدي با من در ارتباط بودند و اين باعث شده كه فكر كنند بداخلاقم.
· بگذريم. از قول شما شنيدم كه در چند سالي كه فعاليت موسيقي نداشتيد درگير كارهاي ديگري بوديد. اما فكر مي كنم كه اين تنها دليل نبودنتان در موسيقي نيست؟
من نگفتم دليل نبودنم در صحنه، فعاليت هاي ديگر است. گفتم يكي از دلايلش هم اين بوده.
· چهره محمد اصفهاني در اين چند سال كمرنگ شد ولي جالب اينجاست اين كمرنگ شدن باعث محبوبيت دو چندان شما در بين مردم شد؟
من نمي توانم در اين مورد خوب قضاوت كنم، چون در حوزه عكس العمل مردم هستم. كساني مي توانند اين را تحليل بكنند كه از بيرون شاهد ماجرا هستند. من كه در گود هستم شايد نتوانم سالم تحليل كنم.
· شما به مد در موسيقي اعتقاد داريد؟
بله اعتقاد دارم.
· بعضي ها هستند كه شايد از اساس با موسيقي مشكل داشته باشند اما شما يكي از آن چهره هايي هستيد كه آلبوم هايتان در ماشين يا ضبط صوت همان ها هم پيدا ميشود، مي گويند ما فقط صداي محمد اصفهاني گوش مي كنيم.
خب من از يك خانواده مذهبي برخاسته و وارد موسيقي شده و خيلي هم به من هشدار دادند و خيلي از مضرات موسيقي يا از تبعاتي كه ممكن است ناخواسته دامن كسي كه وارد موسيقي مي شود را بگيرد گفتند، شايد چون مقداري اين دغدغه ها را داشتم و اين دغدغه ها همان دغدغه هايي است كه آدم هاي مذهبي دارند باعث شده موسيقي اي كه من توليد مي كنم بيشتر به سليقه آنها نزديكتر باشد. بالاخره موسيقي براي همه است و يك زبان مشترك هم دارد. اگر شما با يك آدمي كه از يك قوم، زبان و محيط ديگر و ... سر يك ميز باشيد، حتي اگر با هم نتوانيد صحبت كنيد ممكن است با پخش يك موسيقي خوب سر همان ميز با هم ارتباط برقرار كنيد.
· درست است اما شايد ارتباطي را كه با اين دسته از افراد برقرار كرديد با ديگر اقشار جامعه هم برقرار كرديد. خيلي ها هستند كه موسيقي شما را گوش مي كنند و ممكن است از هر قشري باشند؟
دليلش اين است كه من شعرهاي خوبي را انتخاب كرده ام و خواندم.
· فقط دليلش اين است؟
شعر خيلي مهم است. نوع موسيقي اي هم كه من كار مي كنم طيف وسيعي دارد، يعني هم ريشه ي سنتي دارد و هم ريشه در به روز بودن. اما به هر حال همه ي ايتنها از شعر تغذيه مي شوند. البته در مويبقي مقيد به كلام، شما ميبينيد تمام اقشار از هر دسته و گروهي به شعر حافظ اعتقاد دارند. قطعا كسي هم كه از شعر حافظ مي خواند مي تواند از همين درگاه با همه ارتباط برقرار كند.
· شما كه به شعر در موسيقي معتقد هستيد حتما مي دانيد موسيقي اين روزها ديگر مثل قبل وابسته به شعر نيست و به اصطلاح موزيك محور شده. از آن سو شما مي گوئيد به مد در موسيقي اعتقاد داريد. اين تقابل را چطور مي خواهيد توضيح دهيد؟
من مي گويم ما در هيچ پوسته اي نبايد ****نده و متوقف شويم. هميشه آدم بايد دنبال حقيقت باشد. بايد ببينيم شعر حافظ چرا نافذ است. چرا آنقدر ارتباطش با مخاطب وسيع است؟ به دليل پيام هايي است كه در شعرش دارد. يعني يك چيزي در آن شعر نهفته است كه وقتي با كلمات آن را بيان مي كند انسانها را جذب مي كند. حالا بعضي اوقات به كاربردن كلمات زيبا و تركيبات عجيب و غريب و زبان رمزآلود حافظ است كه به تنهايي مي تواند اين جاذبه را ايجاد كند ولي بعضي مواقع كلام آن قوام و استحكام ندارد چون براي حافظ نيست. (البته حافظ يك نابغه منحصز به فرد است.) براي همين شما مي آييد از نقاط ديگري، ضعف هاي اين ساختمان را جبران مي كنيد. شايد يك موسيقي خوب روي آن بگذاريد يا يك صداي خوب آنرا بخواند. مثلا ترانه ي "نون و دلقك" اشكال فني و ادايي دارد اما به دليل اين كه پيام خوبي داشت و موسيقي خوبي هم دارد من آن را خواندم و اتفاقا مورد استقبال هم واقع شد.
· اشاره مستقيم ميكنم به " نون و دلقك" . شما نخستين نفري بوديد كه در موسيي مجاز از افكت هاي روباتيك روي صدايتان استفاده كرديد و بعد از آن خيلي هاي ديگر هم اينكار را كردند و تا آنجايي پيش رفت كه ديگر اين جور كارهايي بي ارش و زرد شد. الآن از اين كار پشيمان نيستيد؟
نه. البته اينكه بقيه هم استفاده كردند، اين طور نبود كه ما اين كار را كرديم؛ دليلش اين بود كه ما زودتر از بقيه استفاده كرده و پيش دستي كرديم. قبلا به اين ميگفتيم افكت "شر". چون "شر" (خواننده فرانسوي) خيلي از اين افكت ها استفاده مي كرد. آن موقع اين نرم افزار در دسترس همه نبود و من يادم مي آيد خيلي از بچه هاي موزيسين به من زنگ مي زدند و مي گفتند مي تواني اين نرم افزار را به من هم بدهي؟ همان موقع ها بود كه من و آقاي سياوش قميشي به طور همزمان و بدون اين كه از كار هم اطلاع داشته باشيم از اين افكت استفاده كرديم.
· اگر بخواهيم چهره اي معادل چهره محمد اصفهاني در فوتبال پيدا كنيم بايد از علي دائي نام ببريم، چون هر دوي شما تبديل به چهره ي ثابت حرفه خودتان شديد. قبول داريد؟
نه، (مي خندد) اين نظر شماست.
· چرا اكثر خواننده هايي كه از نسل اولي هاي موسيقي پاپ ايران بودند اطلاعات تئوري موسيقي ندارند؟ خود شما هم قبلا گفته بوديد سازي كه در آن تخصص داشته باشيد بلد نيستيد! آيا به اين دليل است كه فضاي موسيقي در سنين جواني شما بسته بود؟
نه. فكر نمي كنم اين دليل درستي باشد، چون از هم دوره هاي من عليرضا عصار و شادمهر عقيلي به خوبي ساز مي زنند، اما در كل آن دوره اين طور اقتضا ميكرد. مثلا يك دوره اي اقتضا مي كرد كه بيشتر موسيقي ما سنتي باشد و بعد كم كم موسيقي پاپ شكل گرفت و يكدفعه تعدادي خواننده آمدند و شدند خواننده پاپ. اين روزها هم دسته ي جديدي آمدند به اسم خوانندگان رپ. براي سنتي خواندن بايد حنجره ي خاص داشته باشيد و نياز به يك سري ادوات داريد، براي پاپ خواندن يك مقدار اين ماجرا ساده تر است اما در رپ كلا اين ماجرا از بين رفته و طرف رسما به جاي خواندن حرف مي زند. براي همين يك نفر كه موزيسين است يك لحظه در خود مي بيند كه مي تواند قطعاتي كه ساخته را خود بخواند و طبعا چون موسيقي را مي شناسد بهتر از يك فرد ديگر مي تواند اين كار را انجام دهد. كم كم در موسيقي موجي پيدا شد كه خواننده ها، موزيسين هم بودند. افرادي كه تا مدت ها براي ديگران آهنگسازي مي كردند و بعد يكدفعه خودشان شدند خواننده. در دوره كساني كه بعد از ما آمدند اين اتفاق شديد شد و الآن خيلي ها هم خواننده هستند و هم موزيسين و هم تنظيم كننده.
· اين اتفاق را خوب مي دانيد يا بد؟ آيا به نظرتان خواننده تخصصس بايد خواندن باشد؟
اين چيزها به نظرم اصلا ملاك و مطلق كلي نيست. بايد حاصل كار را ديد و تعصب نداشت؛ بايد از روي حاصل كار قضاوت كرد. درست است كه تمركز روي يك شاخه، تخص را بالا مي برد اما چه ايرادي دارد يك نفر همه كارهاي آلبومش را خودش انجام دهد؟ بايد ديد كار خوبي از آب در مي آيد يا نه؟ اگر خوب باشد نبايد ايراد گرفت. اصلا به ذوق طرف بستگي دارد. حالا نمي خواهم اسم ببريد اما يكي از همين دوستان جوان مان هست كه خودش شعر ميگويد، آهنگ مي سازد و مي خواند.
· رضا صادقي را مي گوئيد؟
مثلا همان آقاي رضا صادقي؛ كارش هم گرفته و استقبال هم شده. چه دليلي دارد كه طرف را محكوم كنيم؟ چه عيبي دارد؟ اصلا ممكن است خود من هم زماني بروم و بگويم آقاي فلاني شما كه اين قدر خوب شعر مي گويي يك شعر هم به من بده. اين تعصبات را بايد كنار گذاشت و فكر خروجي كار بود. بعضي ها هنوز مي گويند آيا موسيقي سنتي بهتر است يا پاپ. آيا علم بهتر است يا ثروت؟ اصلا از اين چند هزار انشائي كه درباره علم بهتر است يا ثروت نوشته شده كدام يكي به بهبود وضعيت فقرا منجر شده؟
· شما خودتان چقدر درگير اين تعصبات شديد؟
سعي كردم نشوم. اصلا علت اين كه در هر آلبوم يك سبك مفاوت را كار مي كنم، همين سعي و تلاشم در بي تعصبي است. اين فرار از تكرار كردن را دوست دارم.
· ولي فكر نمي كنم زياد هم بي تعصب باشيد؟
نه، بي قيد به معناي لاابالي گري نيستم.
· منظورم موسيقي تان است. شما هميشه نخ تسبيح محمد اصفهاني را در شيرازه آلبوم هايتان نگه داشتيد.
خب به اين دليل است كه در همه اين كارها با روح و روانم حضور دارم. بالاخره دچار استحاله شخصيت نمي شوم. شخصيتم هميشه يكسان است. مثلا عليرضا عصار شخصيتش مشخص است. اصفهاني يك جور ديگر است و خشايار اعتمادي جور ديگر. در طول زمان شخصيت ها تغييري نمي كند. مثل يك انسان كه در طول سال لباس هاي مختلفي مي پود ولي خودش تغيير نمي كند.
· استقبال مردمي بحث ديگري است. منظورم اين است كه مثل آن زمان حمايتي از شما و نسل اولي هاي ديگر نمي شود؛ براي مثا چرا صدا و سيما ديگر از شما حمايت نمي كند؟
اين سوال را از صدا و سيما بايد بپرسيد. اين فعاليت يا انفعال چيزي است كه از ناحيه صدا و سيما اتفاق افتاده؛ ما كه هنوز مثل قبل داريم كار توليد مي كنيم.
· پس دليل كم كار شدن شما در صدا و سيما چه چيزي است؟
به هر حال نوع و نحوه فعاليت من سمت و سوي خودش را دارد.
· آنها با شما ادامه ندادند يا شما كم كارتر شديد؟
من فكر مي كنم آنها مقداري با موسيقي روز فاصله پيدا كرده اند.
· اما همين چند روز پيش پاي تيتراژ يكي از سريال هاي تلويزيوني اسم سيروان خسروي و برادرش را ديدم. اين دو نفر كه موسيقي به روزي ارائه مي دهند؛ پس صدا و سيما نبايد با آنها هم كار كند؟
خب آيا سيروان خسروي همان آهنگي كه براي خودش مي سازد را براي تلويزيون هم مي سازد؟
· چيزي كه شنيده مي شد تفاوت زيادي با كارهاي خودش نداشت.
پس حتما تغيير و تحولاتي در حال وقوع است.
· چرا محمد اصفهاني در اين تغيير و تحول مهجور ماند؟
من تا زماني كه مي دانم و طبق آخرين اطلاعاتي كه داشتم خيلي از كارهايي كه ما در بيرون فضاي تلويزيوني توليد مي كرديم به طور طبيعب با كارشناسي و روند كه در صدا و سيما بود همخواني نداشت. حتي در آن زمان سال 76 هم با فؤاد حجازي كار كردم خيلي هايش با معيار هاي صدا و سيما نمي خواند و در حقيقت غير قابل پخش بود ولي با اين وجود آقاي شهبازيان موجب مي شد كه آن كارها پخش شود و بعد همان كارها تا حدودي موجب شد استانداردهاي صدا و سيما تغيير كند.
· اين اتفاق براي محمد اصفهاني كه چهره ي كلاسيك پاپ است هم مي افتد؟
شما لطف داريد اما من در آن زمان چهره كلاسيكي نبودم و اصلا كسي مرا نمي شناخت. اصلا يكي از علل تغيير و تحول در استانداردهاي صدا و سيما مديريت فريدون شهبازيان در آن زمان بود.
· اين را قبول داريد كه نسل اولي هاي موسيقي پاپ داخل ايران الآن گوشه گير شده اند؟
بله، قبول دارم.
· دليل اين گوشه گيري را چه مي دانيد؟
كم كاري خودشان و ديگري اين كه هر كس دوره اي دارد و اين طبيعي است.
· ولي خود شما هم يكي از اين چهره ها بوديد.
نه شما مي گوييد آنهايي كه پاپ را شروع كردند گوشه گير شده اند، من كه شروع كننده نبودم.
· شما جزو اولين هاي موسيقي پاپ نبوديد؟
خير؛ ما جزو رده دومي ها بوديم. نفرات اول آهنگسازي مثل شب خيز، پرويز طاهري و خيلي هاي ديگر كه الآن حضور ذهن ندارم هستند اما قبل از ما موسيقي پاپ اجرا مي شد و خواننده هايي بودند كه روي اين آهنگ ها مي خواندند.
· اما به هر حال چهره هايي مثل شما، خشايار اعتمادي، عليرضا عصار، قاسم افشار و ... اين روزها حضورشان خيلي كمرنگ شده و اگر آلبومي ميدهند خيلي آرام و بي سر و صدا پخش مي شود و كسي هم متوجه نمي شود؟
در مورد من كه اين مثال درست نيست. اين آلبوم "بي واژه" تا حالا بازخورد هاي زيادي داشته و خيلي هم در موردش نقد نوشته شده و مردم هم استقبال كرده اند.
· خشايار اعتمادي مي گفت چون پاي ماهواره ها در خانه ها باز شده كم كم اين اتفاق ها افتاده و مردم رفته رفته جذب شبكه هاي ماهواره اي شدند و كساني كه در داخل ايران فعاليت مي كنند به حاشيه رفتند؟
نه؛ من اين طور فكر نمي كنم و با اين نظر موافق نيستم و ضمن احترامي كه براي ايشان قائلم، (چون ايشان جزو اولين هاي پاپ بودند) ولي به نظرم هر موسيقي و هر سبكي جايگاه خودش را دارد و در هر زماني موسيقي خوب توليد شود، مخاطب خودش را پيدا مي كند. چه زمان ماهواره باشد، چه زمان فراماهواره اي كه ما حتي فكر به وجود آمدن آنرا نمي كنيم موسيقي خوب، جايگاه و مخاطب خود را پيدا مي كند. اگر موسيقي زمان قاجاريه را الآن اجرا كنيم ممكن است كسي خوشش نيايد اما موسيقي صحيح امروز مخاطب دارد. موسيقي صحيح صد سال بعد هم مخاطب خودش را خواهد داشت.
· محمد اصفهاني بعد از تمام اين سال ها موسيقي ايران را چطور مي بيند؟
در اين سال ها هميشه احساس مي كنم ما در حال گذار به يك دوره جديد هستيم.
· درست است ولي قرار است از اين گذار در بياييم؟
بعضي وقت ها يك گذار ممكن اسن يك رن طول بكشد، شوخي نيست. مردم ما در يك گذار اجتماعي هستند كه اين كذار موسيقيايي در برابر آن هيچ است. اين يك گذار عظيم است و تمام چيزها مثل هنر، اجتماع، اقتصاد و ... را تحت تاثير خود قرار مي دهد. الآن تفاوت نسل ها را به وضوح مي توان ديد.
· شما چطور؟ با موسيقي تان تا به حال توانسته ايد تمام نسل ها را در هر سني تغذيه كنيد؟
من تمام تلاشم را مي كنم ولي قطعا تغذيه تمام رده هاي سني از توان بنده خارج است.
· همه ي ما تلاش مي كنيم ولي بازخورد اين تلاش مهم است؟
باز خوردش در آلبوم بي واژه خوب بوده.
· حتي در بين نسل سومي ها؟
آمار سني ندارم، يك مقدار زود است كه بخواهم آمار سني مخاطبان آلبوم بي واژه را اعلام كنم.
· خودتان كه تا حدودي شاهد اين بازخوردها بوديد؟
بله؛ جوان ها خيلي از آلبوم خوششان آمده بود. استقبالي كه جوان ها از بي واژه نشان دادند خيلي فراتر از بركت و شبيه نون و دلقك بود.
· به عنوان يك خواننده با سابقه، آلبوم هايي كه اين روزها به بازار مي آيد را چطور مي بينيد؟
به نظرم رو به بهتر شدن هستند. تا چند وقت پيش اصلا با اين آلبوم ها و موزيك شان ارتباط برقرار نمي كردم ولي بالاخره اين دوستان هم كه اين موزيك را توليد مي كنند در طول زمان با تجربه تر مي شوند و اكنون اين موسيقي ها به سمت خوبي مي رود و روز به روز بهتر مي شود.
· آنها تجربه كسب كردند يا شما به موسيقي شان عادت كرديد؟
البته عادت هم بخشي از اين داستان است، اما من بين اجزاي موسيقي اين دوستان از گذشته تا حال را رو به بهتر شدن مي بينم. چون همه كارهاي شان را گوش كرده و روي آنها تمركز مي كنم.
· يعني ممكن است محمد اصفهاني در ماشينش به آهنگ هاي روز هم گوش بدهد؟
بالاخره اگر ماشين هم نباشد شايد جايي باشم كه اين آهنگ ها را بشنوم.
· با اين سبك موسيقي ارتباط هم برقرار كرديد؟
با تعدادي از آنها بله؛ مثلا بعضي از آثار محسن چاووشي را دوست دارم. همين طور بعضي كارهاي رضا صادقي و احسان خواجه اميري. اينها به نظرم آدم هاي با استعدادي هستند و مي توانند خيلي خوب راه شان را ادامه دهند.
· كمي جلوتر بيائيم. رپ هم گوش مي كنيد؟
موزيك رپي كه بتوانم به آن اشاره كنم نه، چون من معمولا زياد با اين قالب از موسيقي سر و كار ندارم.
· براي آلبوم بعدي تان چه كار كرديد؟ كنسرت چطور؟
كنسرت كه مي گذارم. يك سري پيشنهاد و صحبت هست كه هنوز هيچ كدام قطعي نشده و من هم كمي در اين موارد سخت گيرتر شده ام كه فكر مي كنم اقتضاي سن من باشد. از آلبوم بعدي هم چند قطعه اش آماده است و براي بقيه قطعات هم فعلا در حال جستجوي شعر، آهنگ، توليد و ... هستم.
۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه
محمد اصفهاني : بعضي آثار محسن چاوشي را دوست دارم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.